1. It is also arguable that non-disclosure is inconsistent with a policy of greater openness.
[ترجمه صداقت علی مولایی] ناسازگاری عدم افشا با خط مشی بازتر ، نیز قطعیتی نداشته و تردید برانگیز است.
[ترجمه ترگمان]همچنین میتوان ادعا کرد که عدم افشا با سیاست باز بودن بیشتر متناقض است
[ترجمه گوگل]همچنین استدلال می کند که عدم افشا با یک سیاست باز بودن بیشتر متناقض است
2. In particular non-disclosure makes it difficult to answer charges that the government's policies are not properly coordinated.
[ترجمه صداقت علی مولایی] به خصوص که، عدم افشا پاسخ به اتهامات مرتبط با هماهنگی نامناسب خط مشی های دولت را دشوار می کند.
[ترجمه ترگمان]به ویژه عدم افشا، پاسخ دادن به اتهاماتی که سیاست های دولت به درستی هماهنگ نیستند را دشوار می سازد
[ترجمه گوگل]به طور خاص، عدم افشا کردن، پاسخ دادن به اتهاماتی که سیاست های دولت به درستی هماهنگ نیست، دشوار است
3. Because Huffington has employees sign a nondisclosure agreement, few of them were willing to speak on the record.
[ترجمه صداقت علی مولایی] برای اینکه هافینگتون کارمندانی دارد که قرارداد عدم افشا امضا کرده اند، لذا تعداد معدودی از آنها تمایل به ضبط گفتگو داشتند.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که هافینگتن کارمندان را امضا کرد تعداد کمی از آن ها مایل به صحبت در مورد این پرونده بودند
[ترجمه گوگل]از آنجایی که هافینگتون کارمندان خود را امضاء قرارداد غیر انکشاف، برخی از آنها مایل به صحبت در رکورد
4. For instance, we typically need signed nondisclosure agreements, certificates of originalities, or other paperwork prior to any external customer interaction.
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، ما معمولا به امضای موافقت نامه های امضا شده، گواهی of، یا مدارک دیگر قبل از تعامل مشتری خارجی نیاز داریم
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، ما معمولا قبل از هرگونه تعامل با مشتری خارجی، موافقت نامه های غیرقانونی امضا، گواهینامه های اصلی و یا سایر مدارک لازم را امضا می کنیم
5. "The object of the nondisclosure provision is not to censor private speech," the Justice Department says in its filings.
[ترجمه ترگمان]وزارت دادگستری در بایگانی خود می گوید: \" هدف از مقررات nondisclosure، سانسور کردن سخنان خصوصی نیست \"
[ترجمه گوگل]وزارت دادگستری می گوید: 'هدف نادیده نگاری این است که سانسور سخنرانی خصوصی نکنیم '
6. Other potential bidders have yet to sign nondisclosure agreements.
[ترجمه ترگمان]دیگر bidders های بالقوه هنوز امضای توافقنامه های nondisclosure را امضا نکرده اند
[ترجمه گوگل]سایر پتانسیل های بالقوه هنوز هم باید توافقنامه های غیر انحصاری را امضا کنند
7. Others who have signed nondisclosure agreements, like TPG, have considered making only a minority investment in Yahoo, others briefed on those deliberations have said.
[ترجمه ترگمان]سایرین که قراردادهای امضا کننده امضا کرده اند، مانند TPG، تنها سرمایه گذاری اقلیت در Yahoo را در نظر گرفته اند و برخی دیگر از این مذاکرات مطلع شده اند
[ترجمه گوگل]دیگران که توافقنامه های غیرفعال سازی را امضا کرده اند، مانند TPG، تنها سرمایه گذاری اقلیت ها را در یاهو در نظر گرفته اند، بعضی دیگر در مورد آن بحث می کنند
8. If possible, have them sign a nondisclosure agreement before you disclose the full idea, " he says.
[ترجمه ترگمان]او می گوید: \" اگر ممکن است، قبل از اینکه ایده کامل را فاش کنید، یک توافقنامه nondisclosure امضا کنید \"
[ترجمه گوگل]در صورت امکان، قبل از اینکه ایده کامل را افشاء کنید، آنها را امضاء یک قرارداد غیر انکشاف می کنند
9. Years later, when Thomas J. Watson Jr. made a peace offering of a consultant gig at IBM, Aiken refused to sign a nondisclosure agreement.
[ترجمه ترگمان]سال ها بعد، وقتی توماس جی واتسون جونیور او با اجرای یک شرکت مشاور در IBM، از امضای قرارداد nondisclosure امتناع کرد
[ترجمه گوگل]چند سال بعد، زمانی که توماس ج واتسون جونیور یک پیشنهاد صلح از کارشناس مشاوره را در IBM برگزار کرد، آیکن امتناع کرد که قرارداد غیرفعال را امضا کند
10. The easy choice was to join the proprietary software world, signing nondisclosure agreements and promising not to help my fellow hacker.
[ترجمه ترگمان]انتخاب آسان این بود که به دنیای نرم افزار اختصاصی بپیوندم، توافقات nondisclosure را امضا کرده و قول داده بود که به این هکر هم کار من کمک نکند
[ترجمه گوگل]انتخاب آسان این بود که برای پیوستن به دنیای نرم افزار اختصاصی، امضای توافقنامه های عدم توافق نامه و وعده کمک به همکار من هکر
11. He added, however, "We are not at liberty to discuss exactly when" the comics would be available on other e-readers, citing the company's nondisclosure agreement with Amazon.
[ترجمه ترگمان]وی افزود، با این حال، \"ما حق نداریم که دقیقا در مورد زمانی که\" کامیک ها برای سایر خوانندگان الکترونیک در دسترس خواهند بود، بحث کنیم، با اشاره به توافق nondisclosure شرکت با آمازون
[ترجمه گوگل]با این حال، او افزود: 'ما در حال حاضر آزادانه بحث می کنیم که دقیقا چه زمانی' کمیک در سایر خوانندگان الکترونیکی در دسترس خواهد بود، با اشاره به توافق عدم توافق شرکت با آمازون
12. Most likely I would also be developing software that was released under nondisclosure agreements, thus adding to the pressure on other people to betray their fellows too.
[ترجمه ترگمان]به احتمال زیاد من در حال توسعه نرم افزاری هستم که تحت توافقنامه های nondisclosure منتشر شده است، در نتیجه به فشار بر افراد دیگر برای خیانت به همنوعان خود اضافه می شود
[ترجمه گوگل]به احتمال زیاد من همچنان در حال توسعه نرم افزارهایی هستم که تحت توافقنامه های عدم توافق منتشر شد، و به این ترتیب فشار بر دیگران نیز به خیانت همسرانشان افزوده شد
13. The company declined to say where the testing occurred, citing nondisclosure agreements with participants.
[ترجمه ترگمان]این شرکت از گفتن اینکه در کجا این آزمایش رخ داده است خودداری کرده است و با اشاره به توافقات nondisclosure با شرکت کنندگان در این جلسه شرکت کرده است
[ترجمه گوگل]این شرکت تصمیم به گفتن اینکه آزمایشات رخ داده است، با اشاره به موافقت نامه های عدم توافق با شرکت کنندگان، لغو شد
14. Since a rival version could be hastily crowd-sourced on the Internet, the assistants signed nondisclosure agreements.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که یک نسخه رقیب می تواند به سرعت از اینترنت تامین شود، دستیاران قرارداد nondisclosure امضا کردند
[ترجمه گوگل]از آنجایی که یک نسخه رقیب می تواند به سرعت توسط اینترنت جمع آوری شده باشد، دستیاران موافقت نامه های غیرقانونی را امضا کردند