کلمه جو
صفحه اصلی

misapplication


معنی : سوء استعمال، استعمال بیجا، اسناد غلط
معانی دیگر : استعمال بیجا، اسناد غلط، سوء استعمال

انگلیسی به فارسی

استعمال بیجا، اسناد غلط، سو استعمال


انگلیسی به انگلیسی

• improper application, misuse

دیکشنری تخصصی

[حقوق] سوء استفاده (از وجوه یا اموال)، کاربرد غلط

مترادف و متضاد

سوء استعمال (اسم)
abuse, abusage, ill usage, misapplication, misusage

استعمال بیجا (اسم)
misapplication

اسناد غلط (اسم)
misapplication

جملات نمونه

1. He's charged with conspiracy, misapplication of funds and other crimes.
[ترجمه ترگمان]او متهم به توطیه، مصادره اموال و جرائم دیگر است
[ترجمه گوگل]او به توطئه، اشتباه اعمال پول و دیگر جرایم متهم شده است

2. The inquiry found evidence of serious misapplication of funds.
[ترجمه ترگمان]این تحقیق شواهدی از منابع مالی جدی را پیدا کرد
[ترجمه گوگل]در این تحقیق شواهدی از سوءاستفاده جدی بودجه وجود داشت

3. This chapter concludes the misapplication in brand positioning and to solve them.
[ترجمه ترگمان]این بخش نتیجه گیری در موقعیت برند و حل آن ها را به پایان می رساند
[ترجمه گوگل]این فصل نتیجه اشتباه در موقعیت برند و حل آنها است

4. Yeomans cannot be liable for any misapplication or incorrect installation of its products.
[ترجمه ترگمان]Yeomans نمی تواند برای هرگونه نصب نادرست یا نادرست محصولات خود مسئول باشد
[ترجمه گوگل]Yeomans نمی تواند برای هر گونه درخواست نادرست و یا نصب نادرست محصولات خود مسئول باشد

5. The charges included racketeering, conspiracy, bank fraud, securities fraud, misapplication of funds and interstate transportation of stolen property.
[ترجمه ترگمان]این اتهامات شامل اخاذی، توطئه، تقلب در بانک، تقلب در اوراق بهادار، جعل وجوه و حمل و نقل از اموال مسروقه بودند
[ترجمه گوگل]اتهامات شامل رکورد، توطئه، تقلب بانک، تقلب اوراق بهادار، اشتباه در اعطای وجوه و حمل و نقل بین ایالتی به سرقت رفته است

6. Because of the misusage of concept the author associates it with nonstandard phenomenon about self-made, misapplication, wrong arranger in language word application, and comments on it.
[ترجمه ترگمان]نویسنده به دلیل مفهوم مفهوم، آن را با پدیده nonstandard در رابطه با self، تنظیم کننده، تنظیم کننده غلط در کاربرد کلمه زبان و نظرات در مورد آن مرتبط می کند
[ترجمه گوگل]با توجه به سوءاستفاده از مفهوم، نویسنده با پدیده غیرواقعی در مورد خودسازگاری، درخواست اشتباه، ترتیب اشتباه در برنامه کاربردی زبان و ارتباط آن با آن، مرتبط است

7. This warranty shall be invalidated by any abuse, misuse, misapplication or improper installation of the product.
[ترجمه ترگمان]این ضمانت نامه باید توسط هر سو استفاده، سو استفاده، نادرست یا نصب نادرست محصول بی اعتبار شود
[ترجمه گوگل]این ضمانت باید توسط سوءاستفاده، سوء استفاده، سوء استفاده یا نصب نادرست محصول نامعتبر باشد

8. Thekey of preventing acquired deafness was to prohibit the misapplication of ototoxic antibiotics.
[ترجمه ترگمان]تلاش برای جلوگیری از بدهکار شدن، منع استفاده از آنتی بیوتیک های ototoxic بود
[ترجمه گوگل]کلید جلوگیری از ناشنوایی بدست آمده، ممنوعیت استفاده نادرست از آنتی بیوتیک های اتوکسیک بود

پیشنهاد کاربران

استفاده نادرست

کاربرد غلط


کلمات دیگر: