1. plenary power
قدرت مطلق
2. a plenary session
جلسه ی عمومی
3. The programme was approved at a plenary session of the Central Committee last week.
[ترجمه ترگمان]این برنامه در جلسه عمومی کمیته مرکزی در هفته گذشته تصویب شد
[ترجمه گوگل]برنامه هفته گذشته در جلسه عمومی کمیته مرکزی تصویب شد
4. The conference ended with a plenary debate.
[ترجمه ترگمان]این کنفرانس با یک بحث فراگیر به پایان رسید
[ترجمه گوگل]این کنفرانس با یک بحث کامل به پایان رسید
5. The resolution was carried at the previous plenary session.
[ترجمه ترگمان]این قطعنامه در جلسه عمومی قبلی اجرا شد
[ترجمه گوگل]این قطعنامه در جلسه عمومی قبلی برگزار شد
6. The Council has plenary powers to administer the agreement.
[ترجمه ترگمان]این شورا اختیارات کاملی برای اداره این توافقنامه دارد
[ترجمه گوگل]شورا دارای اختیارات کامل برای اداره این توافق است
7. I'll be at the plenary session of the conference.
[ترجمه ترگمان]من در جلسه کامل کنفرانس خواهم بود
[ترجمه گوگل]من در جلسه عمومی کنفرانس شرکت خواهم کرد
8. The new committee holds its first plenary session this week.
[ترجمه ترگمان]کمیته جدید اولین جلسه عمومی خود را در این هفته برگزار می کند
[ترجمه گوگل]کمیته جدید این هفته نخستین جلسه عمومی خود را برگزار می کند
9. There'll be another plenary at the end of the afternoon after the workshop.
[ترجمه ترگمان]بالاخره بعد از ظهر روز بعد از the، این شرط باز هم خواهد بود
[ترجمه گوگل]در انتهای بعد از ظهر بعد از این کارگاه یک جلسه دیگر برگزار خواهد شد
10. The plenary sessions on Friday and Saturday were less well received.
[ترجمه ترگمان]جلسات عمومی در روز جمعه و شنبه کم تر مورد استقبال قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]جلسات عمومی در روزهای جمعه و شنبه کمتر دریافت شد
11. Plenary sessions involving all four parties were planned for the following week.
[ترجمه ترگمان]جلسات Plenary شامل هر چهار حزب برای هفته بعد برنامه ریزی شده بود
[ترجمه گوگل]جلسات جلسات شامل هر چهار حزب برای هفته بعد برنامه ریزی شده بود
12. Itis during the plenary sessions that opinions and collective decisions are voted on.
[ترجمه ترگمان]این بازی در طی جلسات عمومی که نظرات و تصمیمات جمعی به آن رای داده اند، انجام می شود
[ترجمه گوگل]در جلسات عمومی جلسه ای که نظرات و تصمیمات جمعی به آنها رای داده می شود
13. On June 21 the plenary conference was suspended ahead of three weeks of committee-level meetings.
[ترجمه ترگمان]در ۲۱ ژوئن، کنفرانس فراگیر پیش از سه هفته جلسات کمیته به حالت تعلیق درآمد
[ترجمه گوگل]در 21 ژوئن کنفرانسی کامل در سه هفته از جلسات کمیته به حالت تعلیق درآمد
14. The Council has plenary powers to administer the Agreement.
[ترجمه ترگمان]شورا اختیارات کاملی برای اداره این توافقنامه دارد
[ترجمه گوگل]شورا دارای اختیارات کامل برای اداره این توافقنامه است
15. The party held a plenary session in April.
[ترجمه ترگمان]این حزب جلسه عمومی خود را در ماه آوریل برگزار کرد
[ترجمه گوگل]این حزب در ماه آوریل برگزار شد