وابسته به مالک یا مالکیت، تملکی، تصاحبی، تصرفی، مالکانه
possessory
وابسته به مالک یا مالکیت، تملکی، تصاحبی، تصرفی، مالکانه
انگلیسی به فارسی
وابسته به مالک یا مالکیت، تملکی، تصاحبی
متعلق به
انگلیسی به انگلیسی
• of ownership; proprietary, of proprietorship
دیکشنری تخصصی
[حقوق] تصرفی، مربوط به تصرف، مبنی بر تصرف
جملات نمونه
1. Group advocate just group possessory, decide even if do not have the person of cacique temperament.
[ترجمه ترگمان]گروه مدافع گروه، تنها در صورتی که فرد دارای خلق و خوی cacique نباشد، تصمیم خود را می گیرد
[ترجمه گوگل]گروه طرفدار فقط گروه اداری، تصمیم می گیرند حتی اگر شخصی از خلق کیک را نداشته باشد
[ترجمه گوگل]گروه طرفدار فقط گروه اداری، تصمیم می گیرند حتی اگر شخصی از خلق کیک را نداشته باشد
2. For the writer, possessory lien on vessel attains the priority in compensation, in order to fully protects the lienor's right and interest.
[ترجمه ترگمان]برای نویسنده، possessory lien به عنوان حق جبران، به منظور محافظت کامل از حق و منافع lienor، اولویت را کسب می کند
[ترجمه گوگل]برای نویسنده، حبس حاکم بر کشتی به اولویت جبران خسارت می رسد تا به طور کامل از حق و منافع لیورور محافظت کند
[ترجمه گوگل]برای نویسنده، حبس حاکم بر کشتی به اولویت جبران خسارت می رسد تا به طور کامل از حق و منافع لیورور محافظت کند
3. This thesis elucidates the narrow possessory lien on vessel.
[ترجمه ترگمان]در این پایان نامه the باریک حبس بر روی کشتی توضیح داده شده است
[ترجمه گوگل]این پایان نامه، ضمانت محدودتری را در دادگاه نشان می دهد
[ترجمه گوگل]این پایان نامه، ضمانت محدودتری را در دادگاه نشان می دهد
4. Establishment of the system of possessory lien on ship plays an important role in protecting the rights of maritime creditors effectively.
[ترجمه ترگمان]تاسیس سیستم of در کشتی نقش مهمی در حفاظت از حقوق of دریایی ایفا می نماید
[ترجمه گوگل]ایجاد سیستم دست اندرکاران حراست از کشتی نقش مهمی در حفاظت از حقوق طلبکاران دریایی دارد
[ترجمه گوگل]ایجاد سیستم دست اندرکاران حراست از کشتی نقش مهمی در حفاظت از حقوق طلبکاران دریایی دارد
5. According to art2of CMC, the possessory lien originally is set up to protect the interests of ship-builder and ship-repairer as a security on ship.
[ترجمه ترگمان]طبق نظر art۲of بحرانی، the در اصل برای حفاظت از منافع سازنده کشتی و کشتی - repairer به عنوان یک امنیت در کشتی تنظیم شده است
[ترجمه گوگل]طبق ماده 2 CMC، در اصل منزویۀ اداری برای حفاظت از منافع سازنده کشتی و تعمیرکار کشتی به عنوان یک امنیت در کشتی تنظیم شده است
[ترجمه گوگل]طبق ماده 2 CMC، در اصل منزویۀ اداری برای حفاظت از منافع سازنده کشتی و تعمیرکار کشتی به عنوان یک امنیت در کشتی تنظیم شده است
6. Chapter three discusses possessory lien on vessel.
[ترجمه ترگمان]فصل سه درباره حبس lien در کشتی بحث می کند
[ترجمه گوگل]فصل سوم در مورد اموال متعلق به کشتی است
[ترجمه گوگل]فصل سوم در مورد اموال متعلق به کشتی است
7. Article 25 A maritime lien shall have possessory lienpossessory lien shall have priority over ship mortgage.
[ترجمه ترگمان]ماده ۲۵ حق حبس دریایی باید برای رهن کشتی دارای اولویت باشد
[ترجمه گوگل]ماده 25 حق انحصاری دریانوردی باید دارای حق انحصاری اداری باشد تا نسبت به وام مسکن برخوردار باشد
[ترجمه گوگل]ماده 25 حق انحصاری دریانوردی باید دارای حق انحصاری اداری باشد تا نسبت به وام مسکن برخوردار باشد
8. Possessory lien on ship is one of the most important contents of security right on ships.
[ترجمه ترگمان]حق حبس در کشتی یکی از مهم ترین منابع تامین امنیت کشتی ها می باشد
[ترجمه گوگل]مجوز حقوقی در کشتی یکی از مهمترین محتویات حقوقی در کشتی است
[ترجمه گوگل]مجوز حقوقی در کشتی یکی از مهمترین محتویات حقوقی در کشتی است
9. The theory is that a person who occupies land without proper legal title is said only to have "possessory title" of the property.
[ترجمه ترگمان]نظریه این است که فردی که بدون عنوان حقوقی مناسب زمین را اشغال می کند فقط عنوان \"عنوان\" مالکیت \" را دارد
[ترجمه گوگل]تئوری این است که فردی که زمین را بدون عنوان قانونی قانونی اشغال می کند، گفته می شود تنها مالکیت مالکیت است
[ترجمه گوگل]تئوری این است که فردی که زمین را بدون عنوان قانونی قانونی اشغال می کند، گفته می شود تنها مالکیت مالکیت است
10. Ship mortgage is also different from the ship preferred maritime lien and possessory lien.
[ترجمه ترگمان]رهن کشتی نیز از طرف کشتی، حق حبس و مجازات حبس را ترجیح می دهد
[ترجمه گوگل]وام مسکن کشتی نیز متفاوت از کشتی محروم دریایی دریایی و منصفه اداری است
[ترجمه گوگل]وام مسکن کشتی نیز متفاوت از کشتی محروم دریایی دریایی و منصفه اداری است
11. At the same time, security right on ships includes mortgage of ships, maritime liens and possessory liens on ships. Each has its own characteristics too.
[ترجمه ترگمان]در عین حال، حق امنیت کشتی ها شامل گرو گذاشتن کشتی ها، کشتی های باربری دریایی و کشتی های تفریحی در کشتی است هر یک دارای ویژگی های خاص خودش است
[ترجمه گوگل]در عین حال، امنیت حق در کشتی شامل وام مسکن کشتی ها، منافع دریایی و اختیارات اداری در کشتی است هر کدام ویژگی های خاص خود را دارد
[ترجمه گوگل]در عین حال، امنیت حق در کشتی شامل وام مسکن کشتی ها، منافع دریایی و اختیارات اداری در کشتی است هر کدام ویژگی های خاص خود را دارد
12. Beginning with a case, this paper concludes that ship's possessory lien and the right to arrest a ship shouldn't be confused.
[ترجمه ترگمان]با شروع یک پرونده، این مقاله به این نتیجه می رسد که حبس possessory و حق دستگیری یک کشتی نباید اشتباه گرفته شود
[ترجمه گوگل]این مقاله با شروع یک مورد، نتیجه گیری می کند که محروم شدن مالکیت کشتی و حق دستگیری کشتی نباید گیج شود
[ترجمه گوگل]این مقاله با شروع یک مورد، نتیجه گیری می کند که محروم شدن مالکیت کشتی و حق دستگیری کشتی نباید گیج شود
13. This paper, from the perspective of the practice of time charter, makes a research and discusses on the possessory lien to CMC. Finally, some opinions are put forward.
[ترجمه ترگمان]این مقاله، از منظر عمل منشور زمان، یک تحقیق انجام می دهد و در مورد possessory lien به بحرانی بحرانی بحث می کند در نهایت، برخی نظرات مطرح می شوند
[ترجمه گوگل]این مقاله، از دیدگاه عمل منشور حقوق بشر، تحقیقاتی را در مورد منشور اداری CMC انجام می دهد در نهایت، برخی از نظرات ارائه شده است
[ترجمه گوگل]این مقاله، از دیدگاه عمل منشور حقوق بشر، تحقیقاتی را در مورد منشور اداری CMC انجام می دهد در نهایت، برخی از نظرات ارائه شده است
14. Where the trustor fails to pay the remuneration within the prescribed period, the trustee-trader is entitled to a possessory lien on the trust item, except otherwise agreed by the parties.
[ترجمه ترگمان]در جاییکه the در پرداخت غرامت در دوره تعیین شده ناموفق عمل می کند، امین تاجر مستحق دریافت حق حبس در مورد مورد اعتماد است، به جز این که طرفین توافق کرده اند
[ترجمه گوگل]در صورتی که اعتماد نتواند در مدت زمان مشخص معاف شود، بازرس معامله گر حق برخورداری از واریز وجه در مورد اعتماد را دارد، مگر این که طرف های دیگر توافق شده باشند
[ترجمه گوگل]در صورتی که اعتماد نتواند در مدت زمان مشخص معاف شود، بازرس معامله گر حق برخورداری از واریز وجه در مورد اعتماد را دارد، مگر این که طرف های دیگر توافق شده باشند
15. This paper, from the perspective of the practice of time charter, makes a research and discusses on the possessory lien to CMC.
[ترجمه ترگمان]این مقاله، از منظر عمل منشور زمان، یک تحقیق انجام می دهد و در مورد the lien به بحرانی بحرانی بحث می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله، از دیدگاه عمل منشور حقوق بشر، تحقیقاتی را در مورد منشور اداری CMC انجام می دهد
[ترجمه گوگل]این مقاله، از دیدگاه عمل منشور حقوق بشر، تحقیقاتی را در مورد منشور اداری CMC انجام می دهد
کلمات دیگر: