مالیات بر ارث، مالیات بر ارک
inheritance tax
مالیات بر ارث، مالیات بر ارک
انگلیسی به فارسی
مالیات بر ارث
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a tax levied on property that is inherited.
• tax levied on an inheritance; charge for executing a will
دیکشنری تخصصی
[حقوق] مالیات بر ارث
مترادف و متضاد
tax after death
Synonyms: death duty, death tax, estate tax
جملات نمونه
1. As this is over the inheritance tax threshold, it would bring a tax bill of £800.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که این در مورد آستانه مالیاتی ارث است، یک صورت حساب مالیاتی ۸۰۰ پوندی به همراه خواهد آورد
[ترجمه گوگل]همانطور که در مورد آستانه مالیات ارثی است، این یک اسکناس مالیاتی از 800 پوند است
[ترجمه گوگل]همانطور که در مورد آستانه مالیات ارثی است، این یک اسکناس مالیاتی از 800 پوند است
2. The current form of death duty is called inheritance tax.
[ترجمه ترگمان]نوع کنونی عوارض مرگ، مالیات وراثت نامیده می شود
[ترجمه گوگل]شکل فعلی وظیفه مرگ، مالیات ارادی است
[ترجمه گوگل]شکل فعلی وظیفه مرگ، مالیات ارادی است
3. If there is no issue, £12000, free of inheritance tax.
[ترجمه ترگمان]اگر هیچ مساله ای وجود ندارد، ۱۲۰۰۰ پوند، بدون مالیات ارث
[ترجمه گوگل]اگر مسئله ای وجود نداشته باشد، 12000 پوند بدون مالیات ارثی وجود دارد
[ترجمه گوگل]اگر مسئله ای وجود نداشته باشد، 12000 پوند بدون مالیات ارثی وجود دارد
4. An inheritance tax has replaced the capital transfer tax.
[ترجمه ترگمان]مالیات وراثت جایگزین مالیات بر انتقال سرمایه شده است
[ترجمه گوگل]مالیات ارثی جایگزین مالیات انتقال سرمایه شده است
[ترجمه گوگل]مالیات ارثی جایگزین مالیات انتقال سرمایه شده است
5. Abolish the present inheritance tax and make recipients pay on gifts above a certain band as income.
[ترجمه ترگمان]مالیات بر ارث حاضر را کاهش داده و دریافت کنندگان را وادار به پرداخت هدایا بر روی یک گروه خاص به عنوان درآمد می کنند
[ترجمه گوگل]مالیات ارث در حال حاضر را لغو کنید و دریافت کنندگان را به عنوان درآمد بالاتر از یک گروه خاص پرداخت کنید
[ترجمه گوگل]مالیات ارث در حال حاضر را لغو کنید و دریافت کنندگان را به عنوان درآمد بالاتر از یک گروه خاص پرداخت کنید
6. He will advise you on the inheritance tax your estate might incur and ways in which this may be reduced.
[ترجمه ترگمان]او به شما در مورد مالیات ارث و دارایی که ممکن است موجب کاهش آن شود توصیه می کند
[ترجمه گوگل]او به شما در مالیات ارادی کمک خواهد کرد که املاک شما ممکن است متحمل شود و راه هایی که ممکن است کاهش یابد
[ترجمه گوگل]او به شما در مالیات ارادی کمک خواهد کرد که املاک شما ممکن است متحمل شود و راه هایی که ممکن است کاهش یابد
7. Thus inheritance tax is concerned with gratuitous transactions.
[ترجمه ترگمان]از این رو، مالیات وراثت با تراکنش های رایگان در ارتباط است
[ترجمه گوگل]بنابراین مالیات بر ارث می گذارد
[ترجمه گوگل]بنابراین مالیات بر ارث می گذارد
8. The modern form of death duties is the inheritance tax.
[ترجمه ترگمان]نوع مدرن عوارض مرگ، مالیات وراثت است
[ترجمه گوگل]شکل مدرن وظایف مرگ، مالیات ارثی است
[ترجمه گوگل]شکل مدرن وظایف مرگ، مالیات ارثی است
9. In 198 for instance, Dole supported an inheritance tax code that greatly benefited the Gallos.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۸ به عنوان مثال، دول کد مالیاتی میراثی را پشتیبانی کرد که به شدت از Gallos سود می برد
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، در 198، Dole یک کد مالیاتی ارث را پشتیبانی کرد که به گالس بسیار کمک کرد
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، در 198، Dole یک کد مالیاتی ارث را پشتیبانی کرد که به گالس بسیار کمک کرد
10. Inheritance tax, for example, will continue to be an issue for many expatriates.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، مالیات بر وراثت برای بسیاری از مهاجران مساله ای خواهد بود
[ترجمه گوگل]برای مثال، مالیات بر ارث، همچنان موضوع بسیاری از مهاجران خواهد بود
[ترجمه گوگل]برای مثال، مالیات بر ارث، همچنان موضوع بسیاری از مهاجران خواهد بود
11. Inheritance tax is charged on the value transferred by a chargeable transfer.
[ترجمه ترگمان]مالیات بر وراثت به ارزش منتقل شده توسط انتقال chargeable متهم می شود
[ترجمه گوگل]مالیات ارث بر ارزش افزوده، منتقل می شود
[ترجمه گوگل]مالیات ارث بر ارزش افزوده، منتقل می شود
12. Gifts and bequests have been exempted from Inheritance Tax.
[ترجمه ترگمان]Gifts و bequests از مالیات بر ارث محروم شده اند
[ترجمه گوگل]هدایا و مقدسات از مالیات به ارث برده شده است
[ترجمه گوگل]هدایا و مقدسات از مالیات به ارث برده شده است
13. But with inheritance tax levied at 40 per cent on assets totalling over £23000, it's vital everyone has one.
[ترجمه ترگمان]اما با وصول مالیات وراثت در ۴۰ درصد دارایی به ارزش کل بیش از ۲۳۰۰۰ پوند، حیاتی است که هر کسی یک نفر را داشته باشد
[ترجمه گوگل]اما با مالیات ارثی که 40 درصد از دارایی های بالغ بر 23000 پوند اعمال می شود، هر کس دارای یک حق است
[ترجمه گوگل]اما با مالیات ارثی که 40 درصد از دارایی های بالغ بر 23000 پوند اعمال می شود، هر کس دارای یک حق است
14. We have income tax, inheritance tax, and others.
[ترجمه ترگمان]ما مالیات بر درآمد، مالیات ارث و غیره داریم
[ترجمه گوگل]ما مالیات بر درآمد، مالیات بر ارث و دیگران داریم
[ترجمه گوگل]ما مالیات بر درآمد، مالیات بر ارث و دیگران داریم
15. The inheritance tax is an antiquated category of taxes.
[ترجمه ترگمان]مالیات ارث یک دسته قدیمی از مالیات ها است
[ترجمه گوگل]مالیات بر ارث بری یک دسته از مالیات های قدیمی است
[ترجمه گوگل]مالیات بر ارث بری یک دسته از مالیات های قدیمی است
پیشنهاد کاربران
حواستون باشه که این اصطلاح رو "مالیاتِ میراث" ترجمه نکنید.
inheritance tax ( اقتصاد )
واژه مصوب: مالیات بر ارث
تعریف: مالیاتی که وارث یا وارثان موظف به پرداخت آن هستند
واژه مصوب: مالیات بر ارث
تعریف: مالیاتی که وارث یا وارثان موظف به پرداخت آن هستند
کلمات دیگر: