کلمه جو
صفحه اصلی

pawnshop


معنی : بنگاه رهنی، موسسه رهنی
معانی دیگر : مغازه ی کارگشایی و گروبرداری

انگلیسی به فارسی

بنگاه رهنی، موسسه رهنی


گشت و گذار، موسسه رهنی، بنگاه رهنی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a pawnbroker's shop or place of business.

• store in which personal objects are mortgaged as security for loan
store where one can mortgage personal property in exchange for cash
a pawn shop is a pawnbroker's shop.

دیکشنری تخصصی

[حقوق] بنگاه رهنی، بنگاه کار گشایی

مترادف و متضاد

بنگاه رهنی (اسم)
pawnbroker, pawnshop

موسسه رهنی (اسم)
pawnshop

جملات نمونه

1. I redeemed my watch from the pawnshop.
[ترجمه ترگمان] ساعتم رو از مغازه رهنی نجات دادم
[ترجمه گوگل]ساعت من را از لنگشت خریدم

2. He practised at the pawnshop counter for many years.
[ترجمه ترگمان]او سال ها در فروشگاه موسسه رهنی کار می کرد
[ترجمه گوگل]او در سالهای گذشته در لندن کار می کرد

3. Elvis had left the pawnshop to place his karaoke machine carefully on a stool along the crowded pedestrian mall.
[ترجمه ترگمان]الویس فروشگاه را ترک کرده بود و دستگاه karaoke را با دقت روی چهار پایه در امتداد خیابان شلوغ کنار گذاشته بود
[ترجمه گوگل]الویس تاجران را ترک کرده بود تا ماشین کارائوکه خود را با دقت بر روی مدفوع در کنار عابر پیاده پرش کند

4. But bringing her clothes from a pawnshop, oh, help.
[ترجمه ترگمان]اما با آوردن لباس هایش از مغازه رهنی، اوه، کمک
[ترجمه گوگل]اما آوردن لباس هایش از یک لنگوس، آه، کمک

5. I got to go to the pawnshop and get my pistol.
[ترجمه ترگمان]من باید به مغازه سمساری می رفتم و pistol می گرفتم
[ترجمه گوگل]من باید به لنگ دست بروم و تپانچه را بگیرم

6. Joe said he'd got them from the pawnshop.
[ترجمه ترگمان]جو گفت که آن ها را از موسسه رهنی درآورده است
[ترجمه گوگل]جو گفت که او را از لنگان گرفته بود

7. I hadn't been to the pawnshop in a long time.
[ترجمه ترگمان]مدت زیادی بود که به موسسه رهنی نرفته بودم
[ترجمه گوگل]در مدت زمان طولانی به لباسی نرفته بودم

8. A pawnshop could tell stories of all walks of life.
[ترجمه ترگمان]موسسه رهنی می تواند داستان هایی از تمام طبقات زندگی را بازگو کند
[ترجمه گوگل]یک گروپ لنگ می تواند داستان هایی را درباره تمام جنبه های زندگی بیان کند

9. If there is a real 8 th pawnshop, what will you pawn?
[ترجمه ترگمان]اگر یک موسسه هشت ساله واقعی موسسه رهنی باشد، چه چیزی گرو می گذارید؟
[ترجمه گوگل]اگر یک لندن واقعی 8 وجود داشته باشد، چه خواهید کرد؟

10. Stone of road of cadre pleasant pawnshop, for civilian become rich make contribution.
[ترجمه ترگمان]استون جاده یک موسسه رهنی مطبوع، که برای شهروندان ثروتمند به حساب می آمد
[ترجمه گوگل]سنگ جاده لندن دلپذیری از کادر، برای غیرنظامیان غنی تبدیل سهم

11. The pawnshop had sold the plates of his Flora after the expiration of thirteen months. Some coppersmith had made stewpans of them.
[ترجمه ترگمان]موسسه رهنی پس از گذشت سیزده ماه plates کتاب مجموعه نباتات را فروخته بود یک مسگر از آن ها stewpans ساخته بود
[ترجمه گوگل]لندن پس از پایان سیزده ماه، صفحات فلور خود را فروخت بعضی از کابینت ها از آنها خوشم آمد

12. Mikhail Unksov is president of Russia's Pawnshop League.
[ترجمه ترگمان]میخائیل Unksov رئیس اتحادیه pawnshop روسیه است
[ترجمه گوگل]میخائیل اونکسوف رییس لیگ لنجان روسیه است

13. Even the pawnshop didn't want it.
[ترجمه ترگمان]حتی موسسه رهنی آن را نمی خواست
[ترجمه گوگل]حتی لپ تاپ آن را نمی خواست

14. Then study the resource and composition of the pawnshop capital to discover the transformation of the oldest banking institution along with the change of modern society.
[ترجمه ترگمان]سپس منبع و ترکیب سرمایه pawnshop را مورد مطالعه قرار داد تا تحول قدیمی ترین موسسه بانکداری همراه با تغییر جامعه مدرن را کشف کند
[ترجمه گوگل]سپس منابع و ترکیب سرمایه دپارتمان را بررسی کنید تا تغییرات قدیمی ترین موسسه بانکی را با تغییر جامعه مدرن کشف کنید

15. One day I was sent to the pawnshop with a mirror.
[ترجمه ترگمان]یک روز من به مغازه رهنی با یک آیینه فرستادم
[ترجمه گوگل]یک روز من با آینه به لنگه فرستاده شدم

پیشنهاد کاربران

قدیم ها می گفتیم "گروفروشی"

مغازه ی گروبرداری

سمساری

دکان نزول دهی/نزول بگیری


کلمات دیگر: