1. Where any person is under obligation to indorse a bill in a representative capacity, he may indorse the bill in such terms as to negative personal liability.
[ترجمه ترگمان]در جایی که هر فرد ملزم به پرداخت یک لایحه در یک ظرفیت نمایندگی است، ممکن است این لایحه را به عنوان مسئولیت شخصی منفی به تصویب برساند
[ترجمه گوگل]در صورتی که هر فردی در معرض تعهد قرار دادن یک لایحه در ظرفیت نماینده باشد، می تواند این لایحه را در شرایطی مانند مسئولیت شخصی منفی قرار دهد
2. Joe: The artefact to indorse yourself is to undergo when somethings feat to happen.
[ترجمه ترگمان]جو: این محصول برای خود indorse قرار است زمانی که این کار در حال انجام است، انجام شود
[ترجمه گوگل]جو: آرتیفکت برای تضعیف خودتان این است که زمانی اتفاق می افتد که اتفاق می افتد
3. Seventh--If you ever enter business for yourself, never indorse for others.
[ترجمه ترگمان]هفتم - - اگر برای خودتان کار کنید، هرگز برای دیگران کار نکنید
[ترجمه گوگل]هفتم - اگر تا به حال برای کسب و کار خود وارد شده اید، دیگران را برای دیگران تحریک نکنید
4. Flat-dwellers shall indorse my dictum that theirs is the only true happiness.
[ترجمه ترگمان]ساکنان Flat این حکم را تکرار خواهند کرد که آن ها تنها شادی حقیقی هستند
[ترجمه گوگل]ساکنان مسکونی باید نسبت به این که منصفانه است، تنها شادی واقعی است
5. Ayatollah Ali Khamenei would indorse, who endorsed the re-election of President Mahmoud Ahmadinejad, as has said those who continue the protests to protest would be responsible for the consequences.
[ترجمه ترگمان]آیت الله علی خامنه ای، که انتخاب مجدد رئیس جمهور محمود احمدی نژاد را تایید نمود، اعلام کرد که کسانی که اعتراضات خود را به اعتراض ادامه می دهند مسئول عواقب آن خواهند بود
[ترجمه گوگل]آیت الله علی خامنه ای، کسانی را که مجددا انتخاب رئیس جمهور محمود احمدی نژاد را تایید می کنند، از بین می برد، همانطور که گفته است کسانی که به اعتراضات خود ادامه اعتراض می دهند، مسئولیت عواقب آن خواهند بود
6. To sum up, do not drink, do not smoke, do not indorse, do not speculate.
[ترجمه ترگمان]برای جمع بندی، نه سیگار بکشید، نه سیگار بکشید، نه سیگار بکشید، این کار را نکنید
[ترجمه گوگل]به خلاصه، نوشیدن نکنید، سیگار نکشید، نترسید، حدس بزنید
7. The new President, too, seizes an early occasion to indorse and strongly construe that decision, and to express his astonishment that any different view had ever been entertained!
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور جدید نیز فرصت اولیه را غنیمت شمرد و به شدت آن تصمیم را تفسیر کرد و اظهار شگفتی کرد که هیچ دیدگاه متفاوتی از آن نگذشته است!
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور جدید نیز یک فرصت زودگذر برای رفع و تصحیح این تصمیم را تصدیق می کند و ابراز خشم او را می کند که هر دیدگاه متفاوت تا کنون سرگرم شده است!
8. It is precluded from denying to a holder in due course the existence of the payee and his then capacity to indorse .
[ترجمه ترگمان]این مساله مانع از آن می شود که به یک دارنده اجازه داده شود که به خاطر وجود of و سپس ظرفیت آن به indorse تن در دهد
[ترجمه گوگل]در غیر اینصورت از تأخیر به صاحب حساب در زمان تأیید بودن پرداخت کننده و همچنین توانایی وی برای تحمل آن ممنوع است
9. To sum up, do not drink, do not smoke, do not indorse, do not speculate. Concentrate, perform more than your prescribed duties; be strictly honest in word and deed.
[ترجمه ترگمان]برای جمع بندی، نه سیگار بکشید، نه سیگار بکشید، نه سیگار بکشید، این کار را نکنید تمرکز کنید، بیش از وظایف تجویز شده خود عمل کنید؛ به شدت در عمل و عمل صادق باشید
[ترجمه گوگل]به خلاصه، نوشیدن نکنید، سیگار نکشید، نترسید، حدس بزنید تمرکز، انجام بیش از وظایف مجاز خود را؛ به سختی در کلام و عمل صادق باش