کلمه جو
صفحه اصلی

gross negligence

انگلیسی به انگلیسی

• severe neglect, extreme carelessness

دیکشنری تخصصی

[حقوق] تقصیر سنگین

جملات نمونه

1. The company were guilty of gross negligence.
[ترجمه ترگمان]این شرکت به سهل انگاری فاحش متهم شده بود
[ترجمه گوگل]این شرکت گناهکار بوده است

2. The difference between gross negligence and recklessness is a legal grey area.
[ترجمه ترگمان]تفاوت بین سهل انگاری فاحش و بی احتیاطی یک منطقه قانونی است
[ترجمه گوگل]تفاوت بین سهل انگاری و بی احتیاطی یک منطقه خاکستری قانونی است

3. Doctor Rivers was charged with gross negligence, unprofessional conduct and improper use of dangerous drugs.
[ترجمه ترگمان]دکتر ری ورز به سهل انگاری فاحش، رفتار غیرحرفه ای و استفاده نادرست از داروهای خطرناک متهم شده بود
[ترجمه گوگل]دکتر رودز به علت سهل انگاری، رفتار غیر حرفه ای و استفاده نادرست از مواد مخدر خطرناک اتهام زده شد

4. No. 17 198 proposed to abolish manslaughter by gross negligence.
[ترجمه ترگمان]شماره ۱۷ ۱۹۸ برای حذف قتل غیر عمد با سهل انگاری فاحش پیشنهاد شد
[ترجمه گوگل]شماره 17 198 پیشنهاد شده است که از بین بردن شکنجه وحشیانه به علت سهل انگاری شدید

5. The term gross negligence was never defined in the cases.
[ترجمه ترگمان]اصطلاح سهل انگاری فاحش در این پرونده ها هرگز تعریف نشده است
[ترجمه گوگل]در این موارد اصطلاح رعب و وحشت هرگز تعریف نشده بود

6. Omissions cases falling within manslaughter by recklessness or gross negligence have also been set apart from cases of positive acts.
[ترجمه ترگمان]موارد omissions ناشی از قتل ناشی از بی احتیاطی و یا سهل انگاری فاحش، از موارد اعمال مثبت کنار گذاشته شده اند
[ترجمه گوگل]موارد غیرفعال در معرض کشتار توسط بی توجهی یا غفلت ناشی از موارد موارد اقدامات مثبت است

7. Even after Seymour gross negligence and recklessness are used interchangeably.
[ترجمه ترگمان]حتی پس از سیمور، غفلت بزرگ و بی پروایی مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]حتی پس از Seymour سهل انگاری و بی احتیاطی قابل تعویض استفاده می شود

8. If so, the law has been extended from gross negligence to carelessness.
[ترجمه ترگمان]اگر اینطور است، قانون از غفلت بزرگ تا بی دقتی تمدید شده است
[ترجمه گوگل]در صورت لزوم، این قانون از بی توجهی گسترده به بی دقتی گسترش یافته است

9. They were guilty of gross negligence.
[ترجمه ترگمان]اونا گناه بزرگی مرتکب شدن
[ترجمه گوگل]آنها مرتکب سهل انگاری شدند

10. Nothing but gross negligence on the people's side who were robbed, could have made them successful.
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز به جز یک غفلت نفرت انگیز در طرف مردم که از آن ها دزدیده شده بود، موفق می شد آن ها را موفق کند
[ترجمه گوگل]هیچ چیز جز غفلت و نادانی ناشی از طرف مردم که دزدیدند، می تواند آنها را موفق سازد

11. Gross negligence is the lack of even slight care, indicative of a reckless disregard for one's professional responsibilities.
[ترجمه ترگمان]غفلت Gross فقدان مراقبت ناچیز است، نشان دهنده بی توجهی بی ملاحظه به مسئولیت های حرفه ای فرد است
[ترجمه گوگل]سهل انگاری ناچیز، فقدان مراقبت اندکی است که نشان دهنده بی توجهی بی پروایی مسئولیت های حرفه ای است

12. There should be a new crime of gross negligence at the helm of a systemically important financial institution.
[ترجمه ترگمان]باید یک جنایت جدید از سهل انگاری فاحش در اداره یک موسسه مالی مهم و مهم وجود داشته باشد
[ترجمه گوگل]باید یک جرم جدید به علت سهل انگاری شدید در یک موسسه مالی مهم سیستماتیک وجود داشته باشد

13. The court found the doctor guilty of gross negligence.
[ترجمه ترگمان]دادگاه دکتر را به سهل انگاری فاحش متهم کرد
[ترجمه گوگل]دادگاه دکتر را مجازات کرد

14. Was this gross negligence?
[ترجمه ترگمان]آیا این غفلت زشت بود؟
[ترجمه گوگل]آیا این غفلت شدید بود؟

پیشنهاد کاربران

حقوق:قصور فاحش

مسامحه شدید ( حقوق )

خطای فاحش


کلمات دیگر: