1. a gentleman is always courteous toward the weak
یک آدم جوانمرد همیشه نسبت به ضعفا مودب است.
2. he is a bland courteous man
او مردی میانه رو و مودب است.
3. the hotel employees were very courteous
کارکنان هتل خیلی مودب بودند.
4. one of the rewards of my job is contact with educated and courteous people
یکی از محسنات شغل من تماس با اشخاص تحصیل کرده و مودب است.
5. to be courteous at all times.
[ترجمه ترگمان] که همیشه مودب باشی
[ترجمه گوگل]در تمام اوقات مؤدب باشید
6. She was unfailingly courteous and helpful.
[ترجمه ترگمان]او همیشه مودب و مفید بود
[ترجمه گوگل]او بی وقفه مؤمن و مفید بود
7. He was a kind and courteous man.
[ترجمه ترگمان]او مردی مهربان و مودب بود
[ترجمه گوگل]او یک مرد مهربان و مهربان بود
8. The hotel staff are friendly and courteous.
[ترجمه ترگمان]کارکنان هتل دوستانه و مودب هستند
[ترجمه گوگل]کارکنان هتل دوستانه و مودب هستند
9. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
10. He was perfectly courteous to me.
[ترجمه ترگمان]کاملا با من مودب بود
[ترجمه گوگل]او برای من بسیار مؤمن بود
11. The courteous boy was civil to everybody.
[ترجمه ترگمان]این پسر مو دب با همه ادب و نزاکت رفتار می کرد
[ترجمه گوگل]پسر مادری برای همه شهروندان بود
12. The others, making courteous detours around them, talk, stop talking, kiss.
[ترجمه ترگمان]دیگران که در اطراف آن ها از راه های فرعی پیچیده بودند، حرف می زدند، حرف می زدند، حرف می زدند، همدیگر را بوسیدند
[ترجمه گوگل]دیگران، در اطرافشان مجذوب مباحثه، صحبت می کنند، صحبت کردن، بوسیدن را متوقف می کنند
13. I finally spoke to a courteous young man and asked him to send us a replacement modem.
[ترجمه ترگمان]بالاخره با یک جوان مو دب حرف زدم و از او خواستم که یک modem replacement برای ما بفرستد
[ترجمه گوگل]من در نهایت به یک مرد جوان محترم صحبت کردم و از او خواستم یک مودم جایگزینی را برای ما ارسال کند
14. I received a courteous letter from Jane's mother thanking me for my help.
[ترجمه ترگمان]نامه ای مودبانه از طرف مادر جین دریافت کردم که از من تشکر کرد
[ترجمه گوگل]نامه ای مفتضحانه از مادر جین دریافتم که از کمک من تشکر می کنم
15. Menelaus gave them a courteous greeting and bade them eat their fill.
[ترجمه ترگمان]Menelaus سلام مودبانه به آن ها داد و از آن ها خواست که غذایشان را بخورند
[ترجمه گوگل]Menelaus آنها را یک تبریک مودبانه داد و آنها را پر از غذا خوردن