کلمه جو
صفحه اصلی

fritter away


معنی : تلف کردن

انگلیسی به فارسی

سرخ کردن، تلف کردن


مترادف و متضاد

تلف کردن (فعل)
lose, depredate, squander, fritter away, misspend

پیشنهاد کاربران

هدر دادن پول یا زمان

مایه را خایه کردن ؛ یعنی همه سرمایه را تلف کردن. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) . و رجوع به امثال و حکم شود.

تلف کردن


کلمات دیگر: