1- بسته بندی کردن، بستن و کنار گذاشتن، 2- لباس گرم پوشیدن، جامه گرم دربرکردن، زیاد لباس پوشیدن
bundle up
1- بسته بندی کردن، بستن و کنار گذاشتن، 2- لباس گرم پوشیدن، جامه گرم دربرکردن، زیاد لباس پوشیدن
انگلیسی به فارسی
بسته شدن، جامه گرم دربر کردن، زیاد لباس پوشیدن
جامه گرم دربرکردن، زیاد لباس پوشیدن
انگلیسی به انگلیسی
عبارت ( phrase )
• : تعریف: to dress in warm clothing, esp. bulky clothing.
• مشابه: wrap
• مشابه: wrap
- It's very cold today, so you'd better bundle up!
[ترجمه ترگمان] امروز هوا خیلی سرد است، پس بهتر است بقچه را جمع و جور کنی!
[ترجمه گوگل] امروز بسیار سرد است، بنابراین شما بهتر می توانید بسته نرم افزاری!
[ترجمه گوگل] امروز بسیار سرد است، بنابراین شما بهتر می توانید بسته نرم افزاری!
• dress warmly, wear many layers to keep warm
جملات نمونه
1. Could you bundle up these clothes? I'll take them to the post.
[ترجمه ترگمان]میتونی این لباس ها رو جمع کنی؟ من آن ها را به پست می برم
[ترجمه گوگل]آیا می توانید این لباس ها را بسته بندی کنید؟ من آنها را به پست می برم
[ترجمه گوگل]آیا می توانید این لباس ها را بسته بندی کنید؟ من آنها را به پست می برم
2. Bundle up the newspapers and take them to the skip.
[ترجمه ترگمان]روزنامه ها رو جمع کن و ببر به برین
[ترجمه گوگل]روزنامه ها را بسته و آنها را به جست و خیز ببرید
[ترجمه گوگل]روزنامه ها را بسته و آنها را به جست و خیز ببرید
3. In this cold wind you'd be wise to bundle up well.
[ترجمه ترگمان]در این باد سرد، شما عاقل خواهید بود که این را خوب بسته بندی کنید
[ترجمه گوگل]در این باد سرد شما می توانید عاقلانه برای پیوند به خوبی
[ترجمه گوگل]در این باد سرد شما می توانید عاقلانه برای پیوند به خوبی
4. We watched the men bundle up their parachutes and move off through the dense undergrowth, chopping at it with jungle machetes.
[ترجمه ترگمان]ما به افراد نگاه کردیم که چترنجات خود را بالا کشیدند و از میان بوته های درهم پیچیده درختان عبور کردند و با کارد بزرگ جنگلی آن را خرد کردند
[ترجمه گوگل]ما مردان را تماشا کردیم تا چترهایشان را جمع کردیم و از طریق زیرزمینی متراکم حرکت می کردیم، آنها را با ماشه های جنگلی تقسیم می کردیم
[ترجمه گوگل]ما مردان را تماشا کردیم تا چترهایشان را جمع کردیم و از طریق زیرزمینی متراکم حرکت می کردیم، آنها را با ماشه های جنگلی تقسیم می کردیم
5. Bundle up! It's freezing outside!
[ترجمه ترگمان]خوب خودتو خوب بپیچ بیرون خیلی سرده
[ترجمه گوگل]پیوستن به بالا! این انجماد در خارج است
[ترجمه گوگل]پیوستن به بالا! این انجماد در خارج است
6. Bundle up for the annual Geminid meteor shower, peaking around midnight Dec.
[ترجمه ترگمان]تا نیمه شب خودتو خوب بپیچ و دور تا دور تا دور شو دکلان \"رو راست کن\"
[ترجمه گوگل]بسته شدن حمام شهاب سنگین سالانه Geminid را به صورت نیمه شب دسامبر شروع کنید
[ترجمه گوگل]بسته شدن حمام شهاب سنگین سالانه Geminid را به صورت نیمه شب دسامبر شروع کنید
7. She held the bundle up and finished unwrapping it from its white sheet.
[ترجمه ترگمان]بقچه را بالا گرفت و آن را باز کرد
[ترجمه گوگل]او بسته نرم افزاری را نگه داشت و آن را از ورقه سفید آن برداشت
[ترجمه گوگل]او بسته نرم افزاری را نگه داشت و آن را از ورقه سفید آن برداشت
8. She lingered, watching them bundle up and go out the door.
[ترجمه ترگمان]درنگ کرد و به آن ها نگاه کرد و در را باز کرد و از در بیرون رفت
[ترجمه گوگل]او زود گذشت، تماشای آنها را به هم زدن و رفتن در داخل
[ترجمه گوگل]او زود گذشت، تماشای آنها را به هم زدن و رفتن در داخل
9. I ask my mummy to help me bundle up the books.
[ترجمه ترگمان]از مادرم خواهش می کنم به من کمک کند تا کتاب ها را جمع کنم
[ترجمه گوگل]من از مامانم می خواهم که به من کمک کند که کتاب ها را جمع آوری کند
[ترجمه گوگل]من از مامانم می خواهم که به من کمک کند که کتاب ها را جمع آوری کند
10. Could you bundle up these clothes and I'll take them to the post?
[ترجمه ترگمان]می تونی این لباس ها رو جمع کنی و من اونا رو به پست برسونم؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید این لباس ها را بسته بندی کنید و آنها را به پست ببرم؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید این لباس ها را بسته بندی کنید و آنها را به پست ببرم؟
11. Beer of bundle up of blame B bottle explodes easily person, be in especially the summer.
[ترجمه ترگمان]آبجو، بسته به شیشه B به راحتی منفجر می شود، خصوصا در تابستان
[ترجمه گوگل]آبجو از بسته به سرقت B بطری به راحتی فرد را منفجر می شود، به خصوص در تابستان باشد
[ترجمه گوگل]آبجو از بسته به سرقت B بطری به راحتی فرد را منفجر می شود، به خصوص در تابستان باشد
12. I ask my mother to help me bundle up the books.
[ترجمه ترگمان]از مادرم خواهش می کنم به من کمک کند تا کتاب ها را جمع کنم
[ترجمه گوگل]من از مادرم می خواهم به من کمک کند که کتاب ها را جمع آوری کند
[ترجمه گوگل]من از مادرم می خواهم به من کمک کند که کتاب ها را جمع آوری کند
13. I advised the old man to bundle up in his heavily cotton - padded over coat.
[ترجمه ترگمان]به پیرمرد توصیه کردم که در لباس پنبه ای و سنگین خود بسته شود
[ترجمه گوگل]من به پیرمرد توصیه کرد تا در پنبه ای که به شدت پنبه او را جمع کرده بود، روی کت و شلوار پوشیده شود
[ترجمه گوگل]من به پیرمرد توصیه کرد تا در پنبه ای که به شدت پنبه او را جمع کرده بود، روی کت و شلوار پوشیده شود
14. The weather is so cold; you'd better bundle up in sweaters to keep warm.
[ترجمه ترگمان]هوا خیلی سرد است؛ بهتر است برای گرم نگه داشتن لباس، لباس بپوشی
[ترجمه گوگل]هوا خیلی سرد است شما بهتر است در گرمسیری برای گرم نگه دارید
[ترجمه گوگل]هوا خیلی سرد است شما بهتر است در گرمسیری برای گرم نگه دارید
پیشنهاد کاربران
قنداق کردن
در نظر گرفتن
Consider
Consider
خودتو بپوشن
مثال: بیرون سرده، خودتو بپوشون
it's freezing out there, bundle yourself up
مثال: بیرون سرده، خودتو بپوشون
it's freezing out there, bundle yourself up
کلمات دیگر: