کلمه جو
صفحه اصلی

thou


معنی : یک هزار دلار، تو، تو کردن
معانی دیگر : (قدیمی - حالت فاعلی) تو (حالت مفعولی: thee - حالت ملکی: thy و thine)، (خودمانی) مخفف: thousand، توبکسی خطاب کردن

انگلیسی به فارسی

(قدیمی) تو


(عامیانه) مخفف thousand


تو، یک هزار دلار، تو کردن


انگلیسی به انگلیسی

• you (archaic)
thou is an old-fashioned, poetic, or religious word for `you' when you are talking to only one person.

ضمیر ( pronoun )
• : تعریف: the person or divinity spoken to or addressed (used as nd person singular pronoun esp. in earlier literature and religious writing); you.

مترادف و متضاد

یک هزار دلار (اسم)
thou

تو (ضمير)
you, thou

تو کردن (فعل)
thou

جملات نمونه

Who are thou?

(قدیمی) تو کی هستی؟


1. thou art my friend
تو دوست من هستی.

2. thou goest
تو می روی

3. thou hadst a brother named paul
تو برادری به نام پال داشتی.

4. thou hast deceived me!
تو مرا گول زده ای !

5. thou shalt not kill!
تو نباید قتل بکنی !

6. thou wilt see the end of this struggle
تو عاقبت این کشمکش را خواهی دید.

7. art thou my friend ?
آیا تو دوست من هستی ؟

8. doest thou know? (do you know?)
آیا تو میدانی ؟

9. wilt thou leave me thus? say nay say nay . . .
همینطور مرا می گذاری و می روی ؟ بگو نه بگو نه . . .

10. adam, didst thou disobey me?
آیا از من نافرمانی کردی آدم ؟

11. he said: "knowest thou naught about syntax?" the other said: "naught!"
گفت: ((هیچ از نحو دانی ؟)) گفت: ((لا!))

12. You know what he's like about food - thou shalt not serve red wine with fish.
[ترجمه ترگمان]شما می دانید او درباره غذا چه شکلی است - نباید شراب قرمز را با ماهی سرو کنی
[ترجمه گوگل]شما می دانید که او چه چیزی در مورد غذا است - شراب قرمز را با ماهی نمی خورید

13. Do thou hasten to the king's side.
[ترجمه ترگمان]به طرف پادشاه برو
[ترجمه گوگل]آیا به سمت پادشاه شتاب کنید؟

14. Nor thou nor I could control it.
[ترجمه ترگمان]من و تو نمی توانیم آن را کنترل کنیم
[ترجمه گوگل]نه تو و نه من می توانم آن را کنترل کنم

15. Thou shalt love thy neighbour as thyself.
[ترجمه ترگمان]باز هم همسایه خود را دوست بدار
[ترجمه گوگل]عاشق همسایه خود به عنوان خودت باش

16. They paid about sixty-nine thou for it.
[ترجمه ترگمان]حدود شصت و نه دلار برای آن پرداخت کردند
[ترجمه گوگل]آنها برای آن شصت و نه تایی پرداختند

پیشنهاد کاربران

mil
یک هزارم اینچ

مخفف thousand هم است. ( عامیانه )


کلمات دیگر: