کلمه جو
صفحه اصلی

have the last laugh


پس از ناراحتی نومیدی (و غیره) فایق شدن یا پیروز از کار درآمدن، خنده ی آخر را کردن

انگلیسی به انگلیسی

• get the better of

جملات نمونه

1. She smiled shyly, because she knew she would have the last laugh on them.
[ترجمه ترگمان]او با حجب و حیا لبخند زد، چون می دانست که آخرین خنده آن ها را خواهد کرد
[ترجمه گوگل]او لبخند زد، به طوری که او می دانست که او آخرین خنده آنها را داشته باشد

2. Men make jokes about women drivers, but women have the last laugh - their insurance rates are cheaper.
[ترجمه ترگمان]مردان درباره رانندگان زن جوک درست می کنند، اما زن ها آخرین خنده را دارند - میزان بیمه آن ها ارزان تر است
[ترجمه گوگل]مردان جوایز را درباره رانندگان زن می نویسند، اما زنان می خندند نرخ بیمه آنها ارزان تر است

3. Des O'Connor is expecting to have the last laugh on his critics by soaring to the top of the Christmas hit parade.
[ترجمه ترگمان]دس O انتظار دارد آخرین خنده منتقدان خود را با پرواز به بالای این رژه کریسمس داشته باشد
[ترجمه گوگل]Des O'Connor انتظار می رود آخرین خنده در منتقدان خود را با افزایش به بالا از رژه رقص کریسمس است

4. We'll have the last laugh if she finds out that you're the one who played the trick.
[ترجمه ترگمان]اگر بفهمد که تو کسی هستی که این حقه را بازی کردی، ما آخرین خنده را خواهیم کرد
[ترجمه گوگل]ما میخواهیم آخرش را بخاطر داشته باشیم اگر او متوجه می شود شما کسی هستید که این فریب را انجام دادید

5. Yet women drivers have the last laugh.
[ترجمه ترگمان]با این حال، زنان رانندگان آخرین laugh را دارند
[ترجمه گوگل]با این حال، رانندگان زن آخرین خندیدن را دارند

6. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!

7. Boy did he have the last laugh.
[ترجمه ترگمان]پسر، اون آخرین خنده داره
[ترجمه گوگل]پسر او آخرین خنده را داشت

8. Holding a rolling pin and determined to have the last laugh.
[ترجمه ترگمان]در حالی که یک سنجاق را نگه داشته بود و مصمم بود که آخرین بخندد
[ترجمه گوگل]نگه داشتن یک پین نورد و مصمم به آخرین خنده

9. Will Mr Lampert similarly have the last laugh?
[ترجمه ترگمان]آیا آقای Lampert نیز به همین شکل آخرین خنده را خواهد داشت؟
[ترجمه گوگل]آیا آقای لمپرت هم همینطور آخرین خنده را میبیند؟

10. My friends, thank you for letting me have the last laugh.
[ترجمه ترگمان]دوستان من، ممنون که گذاشتین من آخرین بخندم
[ترجمه گوگل]دوستان من، از شما متشکرم که اجازه ندادید آخرین خنده را بخرم

11. Who can have the last laugh after the season, one is more likely winners.
[ترجمه ترگمان]چه کسی می تواند آخرین خنده را بعد از فصل داشته باشد، یکی بیشتر برنده می شود
[ترجمه گوگل]پس از فصل می توان آخرین خنده را از دست داد، یکی بیشترین برنده ها را دارد

12. When the electric revolution final comes, China's e - bike makers could have the last laugh.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که مرحله نهایی انقلاب به پایان رسید، فیلمسازان چین می توانند آخرین خنده را داشته باشند
[ترجمه گوگل]وقتی که نهایی شدن انقلاب الکتریکی می آید، سازندگان دوچرخه چین می توانند آخرین خنده را داشته باشند

پیشنهاد کاربران

موفق شدن در یک مشاجره ( در یک شرایط محال و غیر ممکن )

موفق شدن در کار غیر ممکن
I have last laugh in that ceremony

پیروز نهایی
برنده نهایی

خنده فتح و پیروزی

اصطلاح جالبی است ، برخلاف ( علی رغم ) تمسخر سایرین ( دیگران ) در نهایت ( سرانجام ) به پیروزی رسیدن ( به پیروزی دست یافتن ) . ( به نظرم این تعریف و ترجمه کامل تر و جامع تر باشد ) .


کلمات دیگر: