روی فشار بودن
feel pressure
پیشنهاد کاربران
تحت فشار بودن
استرس داشتن
باری بر روی دوش احساس کردن
Have coercion
استرس داشتن
باری بر روی دوش احساس کردن
Have coercion
Feel pressure from someone to do something
( Phrasal verb ) :
احساس فشار کردن از طرف کسی برای انجام کاری
To be under pressure from someone to do somethig
( phrasal verb ) :
تحت فشار بودن از طرف کسی برای انجام کاری
( Phrasal verb ) :
احساس فشار کردن از طرف کسی برای انجام کاری
To be under pressure from someone to do somethig
( phrasal verb ) :
تحت فشار بودن از طرف کسی برای انجام کاری
تحت فشار بودن
کلمات دیگر: