کلمه جو
صفحه اصلی

aught


معنی : خیر، هر چیزی، چیزی، هیچ چیز، بهیچ وجه، صفر، ابدا، چیزی، هیچ
معانی دیگر : (قدیمی) اصلا، به هیچ وجه، آنچه، anything : چیزی

انگلیسی به فارسی

( anything =) چیزی، هرچیزی، (قدیمی) هیچ، به‌هیچ‌وجه، ابداً، صفر، (قدیمی) هیچ‌چیز


خیلی ممنون، چیزی، هیچ چیز، هر چیزی، بهیچ وجه، صفر، خیر، هیچ، ابدا


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: anything at all; any little part or bit.

- For aught you know, winter may last forever.
[ترجمه ترگمان] تا آنجا که می دانی زمستان ممکن است برای همیشه دوام بیاورد
[ترجمه گوگل] برای دانستن اینکه زمستان ممکن است برای همیشه بماند
اسم ( noun )
• : تعریف: the cipher 0.
مشابه: cipher, zero

- He died in nineteen-aught-six.
[ترجمه امین] او در سال ۱۹۰۶ درگذشت.
[ترجمه ترگمان] او در سال ۱۹ - aught مرد
[ترجمه گوگل] او در نوزده سالگی درگذشت

• anything; zero; nothing

مترادف و متضاد

خیر (اسم)
good, well, benefit, boon, alms, handout, welfare, almsdeed, philanthropy, aught, property, benefaction, weal, well-doing

هر چیزی (اسم)
aught

چیزی (اسم)
aught, nip

هیچ چیز (اسم)
aught

بهیچ وجه (اسم)
aught

صفر (اسم)
naught, null, nullity, nothing, anything, aught, zero, nil

ابدا (قید)
nowhere near, nohow, aught, never, nowise, anywise, no, not at all, eternally, whatever

چیزی (قید)
anything, something, aught

هیچ (قید)
ever, anything, aught, never, nowise, anywise

جملات نمونه

1. for aught i care
تا آنجا که به من مربوط می شود

2. You may go for aught I care.
[ترجمه ترگمان]هر چیزی که برایم اهمیت داشته باشد می توانی بروی
[ترجمه گوگل]ممنون میشم به من بگی

3. Let us see if aught can be done for her.
[ترجمه فرزاد زارع] بگذارین ما ببینیم اگه شد این کار رو براش انجام میدیم.
[ترجمه ترگمان]ببینیم آیا این کار می تواند برای او انجام شود یا نه
[ترجمه گوگل]بگذارید ببینیم آیا می توان برای او اهمیت داد

4. Charles Aught has the best working relations with Donne, Roy Chase is the best at helping people, and so on.
[ترجمه ترگمان]چارلز Aught بهترین روابط کاری با دان را دارد، روی چیس، روی چیس بهترین روابط در زمینه کمک به مردم و غیره است
[ترجمه گوگل]چارلز اوفت بهترین روابط کاری با دان دارد، روی چیس بهترین است برای کمک به مردم و غیره

5. Unfaith in aught is want of faith in all.
[ترجمه ترگمان]هر چیزی که در میان باشد چیزی از ایمان و ایمان در میان است
[ترجمه گوگل]بی اعتنایی در دل همه ی ایمان است

6. He doesn't care aught for that.
[ترجمه ترگمان]به این کار هم اهمیتی نمی دهد
[ترجمه گوگل]او برای آن اهمیتی ندارد

7. For aught i know, everyone have a definition regarding blessedness in his heart?
[ترجمه ترگمان]من می دانم که همه از سعادت و سعادت در قلب او معنی خاصی دارند؟
[ترجمه گوگل]برای دانستن، می دانم، هر کس تعریف در مورد فداکاری در قلب او دارد

8. Aught is the unity that pledge and measures.
[ترجمه ترگمان]وحدت وحدت است که تعهد و تدابیر را تضمین می کند
[ترجمه گوگل]اوت وحدت است که تعهد و تدبیر می کند

9. Am I aught but a man, - a messenger?
[ترجمه ترگمان]آیا من چیزی جز یک مرد یا یک پیغام رسان هستم؟
[ترجمه گوگل]من فقط یک مرد هستم، یک پیامبر

10. Summer or winter aught I can say.
[ترجمه ترگمان]می توانم بگویم که سامر یا زمستان است
[ترجمه گوگل]تابستان یا زمستان می توانم بگویم

11. Nor aught but love from thee give recompense.
[ترجمه ترگمان]نه چیزی جز عشق از تو پاداش می دهد
[ترجمه گوگل]نه عالم، بلکه عاشق تو است

12. No time for aught but worry and struggle. No hope of anything but the surcease of sorrow in death.
[ترجمه ترگمان]وقت برای چیزی جز نگرانی و مبارزه نیست هیچ امیدی جز اتلاف غم و اندوه در مرگ نیست
[ترجمه گوگل]هیچ وقت برای درد، نگران نباشید و مبارزه کنید  هیچ امیدی به هیچ چیز جز غم و اندوه غم و اندوه در مرگ نیست

13. He may be very rich for aught I know.
[ترجمه ترگمان]من می دانم که ممکن است او بسیار ثروتمند باشد
[ترجمه گوگل]او می تواند بسیار غنی باشد برای اینکه من می دانم

14. For aught I know, I will take that day as my wedding ceremony.
[ترجمه ترگمان]تا جایی که من می دانم، آن روز را به عنوان مراسم عقد قبول خواهم کرد
[ترجمه گوگل]برای این که من می دانم، آن روز را به عنوان مراسم عروسی من برگزار خواهم کرد

For aught I care.

تا آنجا که بهمن مربوط می‌شود.


پیشنهاد کاربران

syn:should do sth


کلمات دیگر: