کارکنان، منشی، کارمند دفتری، دفتردار، فروشنده مغازه
clerks
انگلیسی به فارسی
جملات نمونه
1. two clerks and a photographer work under him
دو دفتردار و یک عکاس زیر دست او کار می کنند.
پیشنهاد کاربران
فروشنده
فروشنده ها
فروشنده ها، فروشنده مغازه، دفتر دار، منشی کارمنددفتر
کلمات دیگر: