• niceties, social graces; pleasantries
amenities
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. he wanted all the amenities of modern life
او طالب کلیه ی تسهیلات زندگی مدرن بود.
2. The campsite is close to all local amenities.
[ترجمه ترگمان]اردوگاه نزدیک همه امکانات رفاهی محلی است
[ترجمه گوگل]اردوگاه نزدیک به تمام امکانات محلی است
[ترجمه گوگل]اردوگاه نزدیک به تمام امکانات محلی است
3. Other amenities, less commonly available, include a library and exercise room.
[ترجمه ترگمان]امکانات رفاهی دیگر، کم تر در دسترس، شامل یک کتابخانه و اتاق تمرین است
[ترجمه گوگل]امکانات دیگر، کمتر به طور معمول در دسترس، شامل کتابخانه و اتاق تمرین است
[ترجمه گوگل]امکانات دیگر، کمتر به طور معمول در دسترس، شامل کتابخانه و اتاق تمرین است
4. Many of the houses lacked even basic amenities .
[ترجمه ترگمان]بسیاری از خانه ها فاقد امکانات رفاهی ابتدایی بودند
[ترجمه گوگل]بسیاری از خانه ها فاقد امکانات اولیه ای بودند
[ترجمه گوگل]بسیاری از خانه ها فاقد امکانات اولیه ای بودند
5. The property is ideally located with all local amenities close at hand.
[ترجمه ترگمان]این ویژگی به طور ایده آل با امکانات رفاهی محلی نزدیک در دسترس قرار دارد
[ترجمه گوگل]این املاک با تمام امکانات محلی نزدیک در دست قرار دارد
[ترجمه گوگل]این املاک با تمام امکانات محلی نزدیک در دست قرار دارد
6. Some houses still lack basic amenities such as bathrooms.
[ترجمه ترگمان]برخی از خانه ها هنوز فاقد امکانات رفاهی اساسی مانند حمام هستند
[ترجمه گوگل]بعضی از خانه ها هنوز دارای امکانات عادی مانند حمام نیستند
[ترجمه گوگل]بعضی از خانه ها هنوز دارای امکانات عادی مانند حمام نیستند
7. Queensway Quay will incorporate shops, restaurants and other amenities.
[ترجمه ترگمان]اسکله Queensway شامل فروشگاه ها، رستوران ها و امکانات رفاهی دیگر خواهد بود
[ترجمه گوگل]Queensway Quay، مغازه ها، رستوران ها و امکانات دیگر را در بر می گیرد
[ترجمه گوگل]Queensway Quay، مغازه ها، رستوران ها و امکانات دیگر را در بر می گیرد
8. Amenities include health and fitness centre with squash courts and indoor pool.
[ترجمه ترگمان]Amenities شامل مرکز سلامت و تناسب با زمین های اسکواش و استخر سرپوشیده می شود
[ترجمه گوگل]امکانات هتل شامل سالن بدنسازی و تناسب اندام با استخر سرپوشیده و استخر سرپوشیده است
[ترجمه گوگل]امکانات هتل شامل سالن بدنسازی و تناسب اندام با استخر سرپوشیده و استخر سرپوشیده است
9. The amenities of the resort centre are only a short walk away.
[ترجمه ترگمان]امکانات رفاهی این مرکز تفریحی تنها یک پیاده روی کوتاه است
[ترجمه گوگل]امکانات رفاهی مرکز رفت و آمد تنها چند دقیقه پیاده روی است
[ترجمه گوگل]امکانات رفاهی مرکز رفت و آمد تنها چند دقیقه پیاده روی است
10. This may be in terms of amenities in hospital wards, or in the actual clinical care provided.
[ترجمه ترگمان]این ممکن است از نظر امکانات رفاهی در بخش های بیمارستان، یا در مراقبت های بالینی واقعی باشد
[ترجمه گوگل]این ممکن است از لحاظ امکانات در بخش های بیمارستان یا در مراقبت های بالینی واقعی ارائه شده باشد
[ترجمه گوگل]این ممکن است از لحاظ امکانات در بخش های بیمارستان یا در مراقبت های بالینی واقعی ارائه شده باشد
11. The Conference Centre and all local attractions and amenities are within a short walk.
[ترجمه ترگمان]مرکز کنفرانس و همه جاذبه های محلی و امکانات رفاهی در یک پیاده روی کوتاه هستند
[ترجمه گوگل]مرکز کنفرانس و تمام جاذبه های محلی و امکانات رفاهی در یک پیاده روی کوتاه است
[ترجمه گوگل]مرکز کنفرانس و تمام جاذبه های محلی و امکانات رفاهی در یک پیاده روی کوتاه است
12. These amenities include a swimming pool with ample sun terraces for relaxing and sunbathing on and bar service.
[ترجمه ترگمان]این امکانات رفاهی شامل استخر شنا با terraces های خورشیدی کافی برای استراحت و حمام آفتاب گرفتن است
[ترجمه گوگل]این امکانات شامل استخر شنا و تراسهای خورشیدی فراوان برای آرامش و آفتاب گرفتن و خدمات بار است
[ترجمه گوگل]این امکانات شامل استخر شنا و تراسهای خورشیدی فراوان برای آرامش و آفتاب گرفتن و خدمات بار است
13. There was no extra money for amenities, even such necessary-seeming ones as dance classes.
[ترجمه ترگمان]هیچ پول اضافی برای amenities وجود نداشت، حتی چنین کسانی که در کلاس های رقص شرکت می کردند
[ترجمه گوگل]هیچ پولی اضافی برای امکانات رفاهی وجود ندارد، حتی در کلاسهای رقص مانند کلاسهای رقص مورد نیاز
[ترجمه گوگل]هیچ پولی اضافی برای امکانات رفاهی وجود ندارد، حتی در کلاسهای رقص مانند کلاسهای رقص مورد نیاز
14. The small town has all the amenities of a large city.
[ترجمه ترگمان]شهر کوچک امکانات رفاهی یک شهر بزرگ را دارد
[ترجمه گوگل]شهر کوچک دارای امکانات رفاهی یک شهر بزرگ است
[ترجمه گوگل]شهر کوچک دارای امکانات رفاهی یک شهر بزرگ است
پیشنهاد کاربران
Amenities ( n ) :s. th that makes living easy
امکانات رفاهی
امکانات رفاهی
something that makes a place comfortable or easy to live in
امکانات
تسهیلات، امکانات رفاهی
little things in life that make you comfortable
Other amenities include a gym, wine cellar and movie theater.
little things in life that make you comfortable
Other amenities include a gym, wine cellar and movie theater.
Amenities :
something ( such as a conventional social gesture ) that promotes smoothness or pleasantness in social relationships
something ( such as a conventional social gesture ) that promotes smoothness or pleasantness in social relationships
کلمات دیگر: