کلمه جو
صفحه اصلی

otherworldly


غیرمادی، آن جهانی، دگرجهانی، آخرت اندیش، متوجه دنیای دیگر، اخرتی

انگلیسی به فارسی

متوجه دنیای دیگر، اخرتی


دیگران، اخرتی، متوجه دنیای دیگر


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: otherworldliness (n.)
(1) تعریف: of, relating to, or like another world, such as that of the spirit or the imagination.
متضاد: worldly
مشابه: spiritual, supernatural, unearthly, weird

(2) تعریف: preoccupied with or devoted to such a world, or to the world of the mind, rather than the tangible world.
متضاد: worldly
مشابه: occult

• not of this world, supernatural, heavenly
other-worldly means more concerned with spiritual matters than with daily life.

مترادف و متضاد

extraterrestrial; psychic


Synonyms: alien, ethereal, heavenly, magical, mystical, out of this world, spiritual, supernatural, transcendental, uncanny, unearthly, unworldly, visionary


جملات نمونه

1. The children in the picture look delicate and otherworldly, as though they had never run or shouted.
[ترجمه ترگمان]بچه ها در تصویر ظریف و عاری از دنیای دیگر به نظر می رسند، گویی هرگز فرار نکرده و فریاد نمی زنند
[ترجمه گوگل]بچه ها در تصویر ظریف و عجیب و غریب هستند، به طوری که هرگز آنها را اجرا یا فریاد نزده اند

2. A pacifist, a socialist, and many other wonderful, otherworldly things.
[ترجمه ترگمان]یک صلح طلب، یک سوسیالیست، و بسیاری چیزهای عجیب و غریب دیگر
[ترجمه گوگل]یک صلحطلبان، سوسیالیست و بسیاری دیگر چیزهای عجیب و غریب دیگر

3. In this otherworldly space of time, the surprise could be complete.
[ترجمه ترگمان]در این فضای خالی از دنیای دیگر، شگفتی ممکن بود کامل شود
[ترجمه گوگل]در این فضا زمان دیگر، تعجب می تواند کامل باشد

4. The humpback whales make otherworldly sounds.
[ترجمه ترگمان]وال های گوژپشت صداهای متعلق به دیگری می سازند
[ترجمه گوگل]نهنگ های کوهنوردی صداهای دنیای دیگر را می سازند

5. Have you told her about your otherworldly suspicions that lionel knows your secret?
[ترجمه ترگمان]تا حالا در مورد suspicions your بهش گفتی که lionel از راز تو خبر داره؟
[ترجمه گوگل]آیا شما به او در مورد سوء ظن های دیگر خود بگویید که لیونل مخفی شما را می داند؟

6. Otherworldly animals are everywhere. I drove by a frilled lizard sunning in the road, neck wing fanned to its fullest.
[ترجمه ترگمان]حیوانات وحشی همه جا هستند من با یک مارمولک چین دار که در جاده آفتاب می گرفتند به راه افتادم
[ترجمه گوگل]حیوانات دیگر دنیا همه جا هستند من سوار بر اسب سواری در جاده سوار شدم، کمربند گردن را به طور کامل پوشاندم

7. The moon at sunrise lends an otherworldly feel to the freshwater lakes and pearly sands along the edge of lonely Shelburne Bay, on the remote northeast flank of the Cape York Peninsula.
[ترجمه ترگمان]ماه در طلوع خورشید، احساس جهانی دیگری به دریاچه های آب شیرین و ماسه های مروارید گون در امتداد حاشیه خلیج تنهایی، در جناح شمال شرقی شبه جزیره Cape می دهد
[ترجمه گوگل]ماه در طلوع خورشید، احساسات دیگران را نسبت به دریاچه های آب شیرین و ماسه های مروارید در امتداد خلیج شلبورن تنها در سمت شمال شرقی شبه جزیره کیپ نیویورک احساس می کند

8. He paints an otherworldly, murky scene of dread in the cemetery where lightening flashes and thunderroars.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]او نقاشی دیگری در صحنه ی تاریک و تاریک در گورستان که در آن چشمک می زند و رعد و برق پیش می رود، نقاشی می کند

9. Like the painters and poets who celebrated Fraser's otherworldly allure, they return home with stories and images of soul-stirring beauty.
[ترجمه ترگمان]مانند نقاشان و شاعرانی که گیرایی جهانی شان را جشن می گیرند، با داستان ها و تصاویری از زیبایی به هم زدن روح به خانه باز می گردند
[ترجمه گوگل]مانند نقاشان و شاعران که جلب توجه دیگران فریزر را داشتند، با داستان ها و تصاویر زیبایی روح سرگردان به خانه می آمدند

10. This is not narcissism, but an otherworldly realm of life.
[ترجمه ترگمان]این خود خودشیفتگی نیست، بلکه یک قلمرو دنیای دیگر از زندگی است
[ترجمه گوگل]این ناخوشایندی نیست، اما قلمروی دیگر جهان زندگی است

11. The naysayer is operating from a level of otherworldly omniscience and is in the wrong the field of work.
[ترجمه ترگمان]The از یک سطح از علم omniscience دنیای دیگری عمل می کند و در زمینه کار اشتباه می کند
[ترجمه گوگل]Naysayer از سطح شناخت عرفانی دیگر کار می کند و در حوزه کاری اشتباه است

12. The otherworldly Dragon's Blood Trees and other 700 rare species of flora and fauna have drawn people to Socotra, an island in the Indian Ocean.
[ترجمه ترگمان]درختان خون متعلق به دنیای زیرین و ۷۰۰ گونه نادر از گیاهان و جانوران مردم را به Socotra، جزیره ای در اقیانوس هند کشانده است
[ترجمه گوگل]درختان خون اژدها و دیگر 700 گونه نادر از گیاهان و جانوران دیگر، مردم را به ساکوترا، جزیره ای در اقیانوس هند کشانده اند

13. The otherworldly contours of this ice chamber were formed by the heat of a geothermal spring.
[ترجمه ترگمان]نمای زیرین این اتاق یخی با گرمای یک فنر زمین گرمایی شکل گرفت
[ترجمه گوگل]کانون های دیگر این اتاق یخ بوسیله گرما یک جو زمین گرمایی تشکیل شده است

14. Otherworldly Whispers: Gain bonus on Knowledge checks.
[ترجمه ترگمان]جایزه bonus رو برای چک کردن پرداخت کنید
[ترجمه گوگل]Whispers دیگران جایزه در چک های دانش را دریافت کنید

پیشنهاد کاربران

روحانی معنوی


ملکوتی

ماورایی


کلمات دیگر: