کلمه جو
صفحه اصلی

burn up


1- کاملا سوختن، 2- (سوخت) زیاد مصرف کردن، 3- (امریکا - خودمانی) خشمگین کردن یا شدن

انگلیسی به فارسی

کاملاً سوختن


خشمگین کردن یا شدن


انگلیسی به انگلیسی

• imprison by fire; make or become very angry (slang)

مترادف و متضاد

Catch fire and burn until destroyed


Anger; to annoy


جملات نمونه

1. Meteors produce streaks of light as they burn up in the Earth's atmosphere.
[ترجمه ترگمان]آن ها در اتمسفر زمین، پرتوه ای نور تولید می کنند
[ترجمه گوگل]شهاب سنگهایی که در فضای زمین سوزانده می شوند، رگه های نور تولید می کنند

2. The plane circled the airport to burn up excess fuel.
[ترجمه ترگمان]هواپیما فرودگاه را دور می زد تا سوخت اضافی را آتش بزند
[ترجمه گوگل]هواپیما برای سوختن سوخت اضافی به فرودگاه رفت

3. The station would burn up on re-entry into the earth's atmosphere.
[ترجمه ترگمان]ایستگاه به جای ورود به اتمسفر زمین در حال سوختن بود
[ترجمه گوگل]این ایستگاه در هنگام ورود مجدد به فضای زمین سوزانده خواهد شد

4. The satellite will fragment and burn up as it falls through the Earth's atmosphere.
[ترجمه ترگمان]ماهواره در حالی که در اتمسفر زمین سقوط می کند، از بین خواهد رفت و آتش خواهد زد
[ترجمه گوگل]ماهواره به صورت فیزیکی از جو زمین خنثی خواهد شد

5. I'm going to burn up all the rubbish/trash.
[ترجمه ترگمان]می خواهم همه آت و آشغال ها را بسوزانم
[ترجمه گوگل]من قصد دارم تمام زباله / زباله را بسوزانم

6. Most household appliances burn up loads of electricity.
[ترجمه ترگمان]اغلب وسایل خانگی مقدار زیادی برق را می سوزانند
[ترجمه گوگل]اکثر لوازم خانگی، بار الکتریکی را می سوزانند

7. Meteorites often burn up in the atmosphere before they reach the earth.
[ترجمه ترگمان]اغلب اوقات قبل از رسیدن به زمین در فضا می سوزند
[ترجمه گوگل]شهاب سنگ ها اغلب قبل از رسیدن به زمین، در جو قرار می گیرند

8. The satellite will burn up as it re-enters the earth's atmosphere.
[ترجمه ترگمان]ماهواره آن طور که دوباره به اتمسفر زمین وارد می شود منفجر خواهد شد
[ترجمه گوگل]ماهواره پس از ورود به جو زمین دوباره سوزان خواهد شد

9. However, stars more massive than the sun will burn up their fuel much more rapidly.
[ترجمه ترگمان]با این حال، ستاره های بسیار گسترده تری نسبت به خورشید، سوخت خود را به سرعت افزایش خواهند داد
[ترجمه گوگل]با این حال، ستارگان عظیم تر از خورشید سوخت خود را بسیار سریعتر می سوزانند

10. Women tend to burn up calories less efficiently than men.
[ترجمه ترگمان]زنان کالری کمتری نسبت به مردان می سوزانند
[ترجمه گوگل]زنان تمایل دارند کالری کمتری نسبت به مردان مصرف کنند

11. Did Zenaida burn up, poisoned herself by the robe of prickly pear?
[ترجمه ترگمان]ایا سنایدا آتش گرفته بود و خودش را با لباس گلابی زهرآگین مسموم کرده بود؟
[ترجمه گوگل]آیا زنائیدا سوزش کرد و خودش را با ریش گلابی دندان مسموم کرد؟

12. Millions burn up their free hours on one service, then hop to another to grab more free hours.
[ترجمه ترگمان]میلیونها ساعت وقت آزاد خود را صرف یک سرویس می کنند، و بعد به سراغ یکی دیگر می روند تا ساعت های فراغت بیشتری را طی کنند
[ترجمه گوگل]میلیون ها ساعت رایگان خود را در یک سرویس خریده اند، سپس برای ساعت های آزاد بیشتر شلوغ می کنند

13. It takes your body about an hour to burn up one unit of alcohol, such as half a pint of beer.
[ترجمه ترگمان]حدود یک ساعت طول می کشد تا یک واحد الکل را آتش بزنند، مثل نصف پیمانه آبجو
[ترجمه گوگل]بدن شما حدود یک ساعت طول می کشد تا یک واحد الکل بخورید، مانند نیم پانچ آبجو

14. This gives your body more time to burn up the calories.
[ترجمه ترگمان]این به بدن شما زمان بیشتری برای سوزاندن کالری های اضافی می دهد
[ترجمه گوگل]این باعث می شود بدن شما زمان بیشتری را برای سوختن کالری بگذارد

پیشنهاد کاربران

سوخت و ساز
Use up energy in your body by being phisically active

Burn sb up = کسی را خشمگین و آزرده کردن

سوزاندن

Use something as a feul

بدجور تب داشتن
Cambridge:👇👇👇👇
To have a bad fever

Eg: she's burning up. she's really hot. Honey, I think you have a fever.

Eg: Feel his forehea - he's burning up

از تب سوختن

اعصاب خورد کردن

[کالری و غیره ] سوزاندن ، مصرف کردن
which burns up more calories swimming or running
کدوم یکی کالری بیشتری می سوزونه ، شنا یا دویدن 🤾🏻‍♀️🤾🏻‍♀️

فعالیت زیاد داشتن ورزش کردن

مصرف انرژی در بدن از طریق فعالیت فیزیکی


کلمات دیگر: