1. Could you define the two terms-public relations and lobbyist respectively to our large number of readers?
[ترجمه ترگمان]آیا می توانید دو واژه - روابط عمومی و lobbyist را به ترتیب به تعداد زیادی از خوانندگان تعریف کنید؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید دو روابط عمومی و روابط عمومی را به تعداد زیادی از خوانندگان خود تعریف کنید؟
2. Indeed, there are times when the lobbyist will act more out of loyalty to his network than to his client.
[ترجمه ترگمان]در واقع مواقعی وجود دارد که the بیشتر نسبت به موکلش از وفاداری به شبکه خود عمل کند
[ترجمه گوگل]در حقیقت، زمانی وجود دارد که لابی گران بیشتر از وفاداری به شبکه خود نسبت به مشتری خود عمل می کنند
3. Terry Lierman, a wealthy businessman and lobbyist, had been considered the leading candidate among Democrats to challenge Morella next year.
[ترجمه ترگمان]تری Lierman، یک تاجر ثروتمند و lobbyist، کاندیدای پیشرو در میان دموکرات ها در نظر گرفته شده بود تا سال آینده Morella را به چالش بکشد
[ترجمه گوگل]تری لیمن، یک تاجر ثروتمند و لابیگر، نامزد پیشرو در میان دموکراتها برای مبارزه با مورهلا در سال آینده در نظر گرفته شد
4. Like every really smart lobbyist, Boggs knows the importance of being subtle and of keeping a low profile.
[ترجمه ترگمان]مثل هر lobbyist واقعا باهوش، با گز اهمیت دقیق بودن و نگه داشتن یک پروفایل پایین را می داند
[ترجمه گوگل]بوگگز مانند هر لابی گر هوشمند، اهمیت ظریف بودن و داشتن مشخصات کم را می داند
5. One lobbyist billed the environmental group $20,000 for nine-months' work.
[ترجمه ترگمان]یک lobbyist مبلغ ۲۰،۰۰۰ دلار را برای ۹ ماه کار به این گروه اختصاص داده است
[ترجمه گوگل]یک لابی گر به مبلغ 20،000 دلار برای کار 9 ماهه پرداخته است
6. But Sierra Club lobbyist Raena Honan said the program never was properly funded since being approved in 198
[ترجمه ترگمان]اما Raena Honan، نماینده مجلس سیرا کلاب، گفت که این برنامه هیچ گاه به درستی از زمان تایید نشدن در ۱۹۸ مورد استفاده قرار نگرفته است
[ترجمه گوگل]اما رائنا هانان، لابی گر سیررا باشگاه گفت که این برنامه از زمان تصویب در سال 1982 به درستی تأیید نشده است
7. His job as a government lobbyist for the Federal Communications Commission depends on nonstop chatter.
[ترجمه ترگمان]شغل او به عنوان یک lobbyist دولتی برای کمیسیون ارتباطات فدرال به گفتگوهای بی وقفه وابسته است
[ترجمه گوگل]کار او به عنوان یک لابیگر دولتی برای کمیته ارتباطات فدرال بستگی به شک و تردید بدون توقف دارد
8. But in political lobbyist Palmer Stoat he meets his match.
[ترجمه ترگمان]اما در lobbyist سیاسی، پالمر stoat، او با حریف خود ملاقات می کند
[ترجمه گوگل]اما در لابیگر سیاسی پالمر استوئیت او با بازی او ملاقات می کند
9. Sometimes in America we call the lobbyist public affairs, government relations or other names.
[ترجمه ترگمان]گاهی در آمریکا ما به امور عمومی، روابط دولت یا سایر اسامی می گوییم
[ترجمه گوگل]بعضی اوقات در آمریکا ما امور عمومی لابی، روابط دولتی و یا نامهای دیگر را می نامیم
10. Her husband is a lobbyist, and familiar with almost every senator.
[ترجمه ترگمان]شوهرش a و تقریبا همه سناتور رو میشناسه
[ترجمه گوگل]شوهرش یک لابی است و با تقریبا هر سناتور آشنا است
11. Says one corporate lobbyist: "Like Congress, the business community is changing.
[ترجمه ترگمان]یک نماینده شرکت ها می گوید: \" همانند کنگره، جامعه تجاری در حال تغییر است
[ترجمه گوگل]یکی از لابیگران شرکت می گوید: 'مانند کنگره، جامعه کسب و کار در حال تغییر است
12. Suppose you are elected to Congress and are invited to dinner by a clever lobbyist.
[ترجمه ترگمان]فرض کنید که شما برای کنگره انتخاب شده اید و برای صرف شام توسط یک lobbyist ماهر دعوت می شوند
[ترجمه گوگل]فرض کنید شما به کنگره انتخاب می شوید و توسط یک لابی گر هوشمند دعوت می شوید
13. But with his veto this week of a bill that would have banned lobbyist gifts, the perplexed-bear analogy no longer works.
[ترجمه ترگمان]اما با حق وتو در این هفته از لایحه ای که هدایای lobbyist را ممنوع می کرد، مقایسه perplexed - خرس دیگر کار نمی کند
[ترجمه گوگل]اما با این ویتو، این هفته از یک لایحه که ممنوعیت هدایای لابی گران است، هماهنگی خرسهای خرس دیگر کار نمی کند
14. Two professors injured, an advertising executive and a timber industry lobbyist killed.
[ترجمه ترگمان]دو نفر از استادان زخمی شدند، یک مدیر عامل تبلیغاتی و یک لابی گر صنعت الوار کشته شدند
[ترجمه گوگل]دو تن از اساتید زخمی شدند، یک مدیر اجرایی و یک لابیگر صنعت چوب، کشته شد