کلمه جو
صفحه اصلی

colourful


رنگارنگ

انگلیسی به فارسی

رنگارنگ


انگلیسی به انگلیسی

• full of color, multicolored; not predictable, not regular; picturesque; exciting and interesting; characterized by profane words or curses (also colorful)
something that is colourful has bright colours.
colourful also means interesting and exciting.
if someone uses colourful language, they use words to describe things in an interesting but also sometimes rude or offensive way.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] رنگارنگ - چند رنگی - چند رنگ

جملات نمونه

1. Colourful illustrations are integrated into the text.
[ترجمه ترگمان]تصاویر Colourful در متن ادغام می شوند
[ترجمه گوگل]تصاویر رنگی به متن متصل می شوند

2. The body has no colourful feng sf wing, mind ACTS upon mind.
[ترجمه ترگمان]روح مانند بال sf که ذهن در ذهن خود جمع و جور نیست
[ترجمه گوگل]بدن هیچ جناح رنگی فنگ SF ندارد، ذهن ACTS ذهن است

3. The flowers were colourful and the scenery magnificent.
[ترجمه ترگمان]گل ها رنگارنگ و مناظر عالی بودند
[ترجمه گوگل]گل ها رنگارنگ و منظره با شکوه بودند

4. Many of them wore colourful national costumes.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از آن ها لباس های رنگارنگ و رنگارنگ می پوشیدند
[ترجمه گوگل]بسیاری از آنها لباس ملی رنگارنگ داشتند

5. The male birds are more colourful than the females.
[ترجمه ترگمان]پرندگان نر more از ماده ها هستند
[ترجمه گوگل]پرندگان مرد بیشتر رنگارتر از زنان هستند

6. Her mother had mentioned how colourful the yard was[sentence dictionary], now that spring had arrived.
[ترجمه ترگمان]مادرش گفته بود که این حیاط چقدر رنگارنگ بود [ فرهنگ لغت حکم ]، حالا که بهار رسیده بود
[ترجمه گوگل]مادرش در مورد رنگ آمیزی حیاط [فرهنگ لغت جمله] اشاره کرده بود، اکنون که بهار آمده است

7. The town, of course, has a very colourful history/past.
[ترجمه ترگمان]البته شهر تاریخ و گذشته ای بسیار رنگارنگ دارد
[ترجمه گوگل]شهر، البته، دارای تاریخچه بسیار رنگی / گذشته است

8. The city has a rich and colourful history.
[ترجمه ترگمان]این شهر دارای تاریخچه رنگارنگ و رنگی است
[ترجمه گوگل]شهر دارای یک تاریخ غنی و رنگارنگ است

9. There was a cheerful, colourful picture on the wall.
[ترجمه ترگمان]تصویری شاد و رنگارنگ روی دیوار دیده می شد
[ترجمه گوگل]یک تصویر شاد و رنگارنگ روی دیوار وجود داشت

10. Her writing is full of colourful expressions.
[ترجمه ترگمان]نوشته های او مملو از حالت های رنگارنگ است
[ترجمه گوگل]نوشتن او پر از عبارات رنگارنگ است

11. The software makes it easy to create colourful graphs.
[ترجمه ترگمان]استفاده از این نرم افزار برای ایجاد نمودار رنگی آسان است
[ترجمه گوگل]این نرم افزار گرافیکی رنگی را آسان می کند

12. A colourful design was embroidered on the sleeve of the shirt.
[ترجمه ترگمان]یک طرح رنگارنگ روی آستین پیراهن کار گذاشته شده بود
[ترجمه گوگل]طراحی رنگارنگ بر روی آستین پیراهن دوزی شده بود

13. Colourful pictures help hold the students' interest.
[ترجمه ترگمان]تصاویر Colourful به حفظ علاقه دانش آموزان کمک می کند
[ترجمه گوگل]تصاویر رنگارنگ به علاقه مندان به دانش آموزان کمک می کند

14. The dancers leading the procession were in colourful and elaborate costumes.
[ترجمه ترگمان]گروه هایی که این مراسم را رهبری می کردند لباس های رنگارنگ و پر زرق و برق داشتند
[ترجمه گوگل]رقصنده هایی که در صفوف قرار داشتند، لباس های رنگارنگ و زیبا داشتند

15. The graphics are bold and colourful.
[ترجمه ترگمان]تصاویر برجسته و رنگارنگ هستند
[ترجمه گوگل]گرافیک جسورانه و رنگارنگ است

پیشنهاد کاربران

پر از شور و هیجان
با علاقه

رنگارنگ - رنگی

رنگارنگ در بعضی مواقع عشق

با آب وتاب ( درمورد توصیف جایی یا چیزی )
پر رنگ و لعاب


کلمات دیگر: