1. to sliver cheese
پنیر را تراشه کردن (رنده کردن)
2. give me a sliver of that cheese
یک تراشه از آن پنیر را به من بده.
3. Cut me just a small sliver of cheese.
[ترجمه ترگمان] فقط یه تیکه تیکه پنیر بهم بده
[ترجمه گوگل]فقط یک پنیر کوچک را بریزید
4. It was dark now and the sliver of a new moon could be seen overhead.
[ترجمه ترگمان]اکنون هوا تاریک بود و نور نقره فام مهتاب از بالای سرشان دیده می شد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر تاریک بود و میله ای از یک ماه جدید می تواند سربار دیده شود
5. Not a sliver of glass remains where the windows were.
[ترجمه ترگمان]حتی یک تکه شیشه کوچک از شیشه باقی نمانده است
[ترجمه گوگل]شیشه ای نیست که در آن پنجره ها وجود داشته باشد
6. Just a sliver of cake for me, please - I shouldn't really be having any.
[ترجمه ترگمان]فقط یه خورده برام کیک درست کن، خواهش می کنم - من واقعا نباید چیزی داشته باشم
[ترجمه گوگل]فقط یک کیک برای من، لطفا - من واقعا نباید داشتن هر
7. He drew the sliver of light across that limb of the hydra as if slicing cheese.
[ترجمه ترگمان]تکه کوچکی از نور را از روی سر مار آبی بیرون کشید، طوری که انگار می خواهد پنیر را ببرد
[ترجمه گوگل]او به عنوان اگر پنیر را بریزد، شیب نور را در آن قسمت از هیدرا قرار می دهد
8. Another somewhat larger sliver of flesh, the lancelet, also has one.
[ترجمه ترگمان]یک تکه بزرگ دیگر از گوشت که تا حدی بزرگ تر از گوشت است نیز یک تکه گوشت دارد
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از گوشت گاو و گوشت گاو، لنسلت، نیز یکی است
9. And now we have Sliver which was the subject of much wrangling and hasn't exactly set the world on fire.
[ترجمه ترگمان]و حالا ما Sliver داریم که موضوع مشاجره زیاد است و دقیقا جهان را آتش نزده است
[ترجمه گوگل]و در حال حاضر ما Sliver است که مورد بسیار تعصب بود و دقیقا جهان را در آتش نیست
10. Vitalism, like every wrong idea, contains a useful sliver of truth.
[ترجمه ترگمان]vitalism، مثل هر ایده اشتباه، شامل یک تکه نقره فام از حقیقت است
[ترجمه گوگل]ویتالیسم، مانند هر ایده نادرست، حاوی یک حقیقت مفید است
11. For her latest film, Sliver, she has earned almost 3m dollars.
[ترجمه ترگمان]او برای آخرین فیلم خود، Sliver، تقریبا ۳ میلیون دلار به دست آورده است
[ترجمه گوگل]برای آخرین فیلم او، سیلور، او تقریبا 3 میلیون دلار به دست آورده است
12. A faint sliver of light showed along the bottom of the door on his right.
[ترجمه ترگمان]نور ضعیفی از نور در ته در سمت راستش ظاهر شد
[ترجمه گوگل]یک ضعف ناگهانی نور در کنار درب در سمت راست خود نشان داد
13. Here and there, a buried sliver of wood juts up, like a bayonet from a battlefield.
[ترجمه ترگمان]اینجا و آنجا یک تکه نقره فام از چوب مثل سر نیزه از میدان نبرد بیرون زده است
[ترجمه گوگل]در اینجا و آنجا، یک چوب پنهان از چوب خالی می کند، مانند یک بندهای از میدان جنگ
14. Those who have maintained a sliver of dignity through all of this look on from the side, shaking their heads.
[ترجمه ترگمان]آن هایی که از این نگاه به همه این نگاه خیره شده اند، سرشان را تکان می دهند و سرشان را تکان می دهند
[ترجمه گوگل]کسانی که در سراسر این نگاه از طرف طرفداران شان را حفظ کرده اند، سرزنش می کنند