کلمه جو
صفحه اصلی

pimp


معنی : جاکش، دلال محبت، جاکشی کردن
معانی دیگر : قواد، لحاف کش، قرمساق، دیوث

انگلیسی به فارسی

دلال محبت، جاکش، جاکشی کردن


انگلیسی به انگلیسی

• one who manages a prostitution business; informer, snitch, stool pigeon
manage a prostitution business
a pimp is a man who finds clients for prostitutes and takes a large part of their earnings; an informal word.

مترادف و متضاد

جاکش (اسم)
bawd, pimp, procurer, pander, fancy man, fancy women, panderer

دلال محبت (اسم)
bawd, pimp, procurer, go-between

جاکشی کردن (فعل)
procure, pimp, pander

جملات نمونه

1. Terror stricken; the little pimp had pleaded with him, offered him money.
[ترجمه ترگمان]وحشت زده شد؛ دلال کوچک به او التماس کرده بود و پول او را به او پیشنهاد کرده بود
[ترجمه گوگل]وحشت زده؛ جوراب کوچک با او خواسته بود، به او پول داد

2. Deuce, a pimp, has added him to a clutch of boys he is taking to a hotel.
[ترجمه ترگمان]لعنت بر شیطان، او را به گروهی از پسرهایی که او را به یک هتل می برند اضافه کرده است
[ترجمه گوگل]Deuce، یک دلال، او را به یک کلاچ از پسران او را به یک هتل است

3. By that time I'd heard my pimp was in custody, and I started renting a flat.
[ترجمه ترگمان]تا آن زمان شنیدم که pimp را دستگیر کرده اند، و من شروع به کرایه یک آپارتمان کردم
[ترجمه گوگل]تا آن زمان، شنیده ام که سرنوشت من در بازداشت بود، و من شروع به اجاره آپارتمان کردم

4. Jess is so furious with her evil pimp of a brother that she reports him to the police.
[ترجمه ترگمان]جس خیلی از pimp شیطانی که او را به پلیس گزارش می دهد عصبانی است
[ترجمه گوگل]جس خیلی با شوخی خرابش از برادرش خشمگین است که او را به پلیس گزارش می دهد

5. We went into a bar and found a pimp.
[ترجمه ترگمان]رفتیم به یه بار و یه جاکش پیدا کردیم
[ترجمه گوگل]ما به یک نوار رفتیم و یک پیمانه پیدا کردیم

6. The single bullet hit the pimp right in the heart at fifteen feet.
[ترجمه ترگمان]تنها کسی که در پانزده متر آن را سوراخ کرده بود، یک گلوله به the اصابت کرد
[ترجمه گوگل]گلوله تنها 15 دقیقه در راستای قلب قرار دارد

7. And backs off quick, before the long-suffering pimp shows up, and knocks the girl into shape with his jewelled fists.
[ترجمه ترگمان]و به سرعت عقب می روم، قبل از این که دلال محبت طولانی ظاهر شود و آن دختر را با مشت jewelled به شکل در می اورد
[ترجمه گوگل]و پشت سر گذاشتن سریع، قبل از رعد و برق طاقت فرسا نشان می دهد، و دختر را به شکل با دست مروارید نگین او را با ضربه

8. What's the worst damage a pimp has done?
[ترجمه ترگمان]بدترین خسارتی که یک جاکش به کار زد چیست؟
[ترجمه گوگل]بدترین خسارت یک خلبان چه بوده است؟

9. Are you my pimp now? You think you can pass me around to your friends?
[ترجمه ترگمان]الان تو دلال منی؟ فکر می کنی میتونی منو ببری پیش دوستات؟
[ترجمه گوگل]آیا شما اکنون دلال من هستید؟ فکر میکنی میتوانی به دوستانت منتقل کنی؟

10. You got life for killing a pimp.
[ترجمه ترگمان]تو برای کشتن یه جاکش زندگی داری
[ترجمه گوگل]زندگی برای قتل یک کارآفرین

11. One of the girls she rescued from a pimp later graduated from high school as valedictorian.
[ترجمه ترگمان]یکی از دخترانی که او از یک pimp نجات داد، بعدها از دبیرستان فارغ التحصیل شد
[ترجمه گوگل]یکی از دختران او از یک دلال محروم شد و بعد از دبیرستان به عنوان والدیتوریا فارغ التحصیل شد

12. I would be a pimp tonight after my client visits our factory.
[ترجمه ترگمان]امشب بعد از اینکه مشتری من به factory رفت، من یک دلال محبت خواهم بود
[ترجمه گوگل]امیدوارم بعد از اینکه مشتری من از کارخانه ما دیدن کرد، امشب خواهد بود

13. Yao's garage needs some pimp work. That does not look like belonging to a billionaire.
[ترجمه ترگمان]گاراژ \"یائوفی\" به یه کار مهم نیاز داره به نظر نمیاد که به یه میلیاردر تعلق داشته باشه
[ترجمه گوگل]گاراژ یو نیاز به کارهای منحصر به فرد دارد به نظر می رسد که متعلق به یک میلیاردر نیست

14. A pimp was hanging onto my arm.
[ترجمه ترگمان]یک دلال محبت به بازوی من آویخته بود
[ترجمه گوگل]یک دلال بر روی بازوی من آویزان بود

15. To solicit customers . Used of a pimp or prostitute.
[ترجمه ترگمان]برای خواستن مشتریان از \"دلال محبت\" یا \"روسپی\" استفاده می کردند
[ترجمه گوگل]برای درخواست مشتریان استفاده از یک جادوگر یا فاحشه

پیشنهاد کاربران

دلال جنسی ( جاکش )

جاکش یا دلال جنسی

کس کشی کردن

P Person
I Into
M Marketing
P Prostitutes
دایی یا خاله
Jessica the pimp خاله جسیکا
Johnny the pimp عمو جانی
مرد یا زنی که زنگ میزنی بهشون برات جنده جور میکنن میری مکانش یا خودشون مکان دارن میری مکانشون. در واقع وصل کننده دخترا به مشتری ها که حتی نسخه پسرونشم هست زنگ میزنی پسر میفرستن

procure
جاکش، قَوّاد
کارتونی هم در گذشته پخش می شد به نام pimpa که نام سگی بود که شخصیت اصلی داستان است و صاحب آن پیرمردی به نام آرماندو.

پا انداز

بعضی مواقع معنی ولگرد هم میدهدas a doer or subject


کلمات دیگر: