نقطه سیاه
black spot
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• a black spot on a road is a place where accidents often happen.
a black spot is an area of a country where a particular situation is especially bad.
a black spot is an area of a country where a particular situation is especially bad.
جملات نمونه
1. The accident happened on a notorious black spot on the A4
[ترجمه ترگمان]تصادف در نقطه سیاه بدنامی در A۴ به وقوع پیوست
[ترجمه گوگل]این حادثه اتفاق افتاده است در نقطه سیاه و سفید بدنام در A4
[ترجمه گوگل]این حادثه اتفاق افتاده است در نقطه سیاه و سفید بدنام در A4
2. This corner is an accident black spot.
[ترجمه ترگمان] این گوشه یه لکه سیاه تصادفی - ه
[ترجمه گوگل]این گوشه یک نقطه سیاه و سفید است
[ترجمه گوگل]این گوشه یک نقطه سیاه و سفید است
3. That corner is a notorious accident black spot .
[ترجمه ترگمان]اون گوشه، یه جای notorious
[ترجمه گوگل]این گوشه یک حادثه ترسناکی است
[ترجمه گوگل]این گوشه یک حادثه ترسناکی است
4. The one black spot on the horizon is that the team's sponsorship will be reduced next year.
[ترجمه ترگمان]تنها نقطه سیاه در افق این است که حمایت این تیم در سال آینده کاهش خواهد یافت
[ترجمه گوگل]یک نقطه سیاه در افق این است که حمایت مالی تیم در سال آینده کاهش خواهد یافت
[ترجمه گوگل]یک نقطه سیاه در افق این است که حمایت مالی تیم در سال آینده کاهش خواهد یافت
5. As she moved to obey, the black spot of the gun followed her unerringly across the sitting room.
[ترجمه ترگمان]در همان حال که او می خواست اطاعت کند، خال سیاه اسلحه او را در اتاق نشیمن دنبال کرد
[ترجمه گوگل]وقتی حرکت کرد که اطاعت کند، نقطه سیاه این اسلحه از اتاق نشیمن بی رحمانه پیروی کرد
[ترجمه گوگل]وقتی حرکت کرد که اطاعت کند، نقطه سیاه این اسلحه از اتاق نشیمن بی رحمانه پیروی کرد
6. If some one puts the Black Spot on Zeneca, nothing is going to make the price perk up in the short term.
[ترجمه ترگمان]اگر کسی خال سیاه را روی Zeneca قرار دهد، هیچ چیز به سمت بالا بردن قیمت در کوتاه مدت نخواهد رفت
[ترجمه گوگل]اگر کسی نقطه سیاه را در Zeneca قرار می دهد، هیچ چیز در کوتاه مدت قیمت را نخواهد بخشید
[ترجمه گوگل]اگر کسی نقطه سیاه را در Zeneca قرار می دهد، هیچ چیز در کوتاه مدت قیمت را نخواهد بخشید
7. Jim, if I get the black spot, you go to that doctor.
[ترجمه ترگمان]جیم، اگه من خال سیاه گیر بیارم تو برو پیش دکتر
[ترجمه گوگل]جیم، اگر نقطه سیاه را بگیرم، به آن دکتر می روید
[ترجمه گوگل]جیم، اگر نقطه سیاه را بگیرم، به آن دکتر می روید
8. Both sexes have a small black spot in the midline at the base of the tail stalk.
[ترجمه ترگمان]هر دو مرد یک نقطه سیاه کوچک در وسط وسط دماغه شاخ دار دارند
[ترجمه گوگل]هر دو جنس دارای یک نقطه کوچک سیاه و سفید در خط میانی در پایه ساقه دم است
[ترجمه گوگل]هر دو جنس دارای یک نقطه کوچک سیاه و سفید در خط میانی در پایه ساقه دم است
9. A pathogen of black spot of citrus limon is primary identified by some observations and fungi cultivations of slices of ground infested leaves or fruits.
[ترجمه ترگمان]پاتوژن لکه سیاه مرکبات، اولیه با برخی مشاهدات و قارچ ها ناشی از برش برگ ها یا میوه ها مشخص می شود
[ترجمه گوگل]پاتوژن لکه سیاه از لیمو مرکبات اولیه توسط برخی از مشاهدات و کشت قارچ برش برگ و میوه های آلوده زمین مشخص شده است
[ترجمه گوگل]پاتوژن لکه سیاه از لیمو مرکبات اولیه توسط برخی از مشاهدات و کشت قارچ برش برگ و میوه های آلوده زمین مشخص شده است
10. Every family cooking - pot has a black spot.
[ترجمه ترگمان]هر خانواده آشپزی یک نقطه سیاه دارد
[ترجمه گوگل]هر خانواده پخت و پز - گلدان یک نقطه سیاه است
[ترجمه گوگل]هر خانواده پخت و پز - گلدان یک نقطه سیاه است
11. Accident black spot ahead! Drive with care!
[ترجمه ترگمان]نقطه سیاه تصادفی جلو افتاد! با احتیاط حرکت کن!
[ترجمه گوگل]حوادث سیاه و سفید در پیش رو! با احتیاط رانندگی کنید
[ترجمه گوگل]حوادث سیاه و سفید در پیش رو! با احتیاط رانندگی کنید
12. Various chloasma, cyasma, black spot, sun spot, low-grade peeling spot, various biogliph, anti-sallow, desalinate the low-grade freckle, and those have symptoms of melanin formation.
[ترجمه ترگمان]chloasma مختلف، cyasma، خال سیاه، نقطه خورشید، نقطه peeling کم، biogliph مختلف، نمک زدایی از anti با درجه پایین، و آن هایی که دارای علایم of هستند
[ترجمه گوگل]انواع مختلف کولاسما، سیسما، نقطه سیاه، نقطه خورشید، نقطه خراشیدگی کم، بیوگلیف های مختلف، ضد اسپاسم، اسپری شکمبه کم رنگ، و کسانی که دارای علائم تشکیل ملانین هستند
[ترجمه گوگل]انواع مختلف کولاسما، سیسما، نقطه سیاه، نقطه خورشید، نقطه خراشیدگی کم، بیوگلیف های مختلف، ضد اسپاسم، اسپری شکمبه کم رنگ، و کسانی که دارای علائم تشکیل ملانین هستند
13. An immediate cold water souse may remove the black spot from your shirt.
[ترجمه ترگمان]آب سرد آنی ممکن است نقطه سیاه پیراهن شما را از بین ببرد
[ترجمه گوگل]سستی فوری آب سرد ممکن است نقطه سیاه را از پیراهن خود بردارید
[ترجمه گوگل]سستی فوری آب سرد ممکن است نقطه سیاه را از پیراهن خود بردارید
14. Provincial administration was equally black spot.
[ترجمه ترگمان]فرمانداری استان به همان اندازه خال سیاه بود
[ترجمه گوگل]حکومت ولایتی به اندازه یک نقطه سیاه بود
[ترجمه گوگل]حکومت ولایتی به اندازه یک نقطه سیاه بود
پیشنهاد کاربران
لکه و خال سیاه مرکبات
جاده مرگ - منطقه حادثه خیز
منطقه ی حادثه خیز ( در جاده ها ) , منظقه ی پرتصادف ( در جاده ها ) , منطقه ی پرمعضل ( جایی که مشکلات آن از سایر نواحی بیشتر است یا مشکلات آن ناحیه بیشتر از حدمعمول است . ) . a place or area where there are more problems than usual
کلمات دیگر: