کلمه جو
صفحه اصلی

chicken out


جا زدن، ترسیدن و ترک عمل کردن، جرات نکردن

انگلیسی به فارسی

جا زدن، جرئت نکردن


انگلیسی به انگلیسی

• (slang) lose faith in oneself or courage to do something (as in "tom was going to ask diane out for a date, but he chickened out the last minute"); withdraw because of lack of courage or tiredness

مترادف و متضاد

back down


Synonyms: avoid, back down, back out, back pedal, beg off, beg off, blow it off, bow out, cancel, chicken out, cop out, cop out, funk out, get cold feet, get cold feet, give up, give way, go back on, have no stomach for, make concessions, pull out, recant, renege, resign, scratch, shy from, surrender, throw in the towel, turn yellow, weasel out, welsh, wiggle out, wimp out, withdraw, worm out, worm out, yield


جملات نمونه

1. His mother complains that he makes excuses to chicken out of family occasions such as weddings.
[ترجمه ترگمان]مادرش شکایت می کند که در چنین جشن های خانوادگی بهانه جوجه و بهانه می آورد
[ترجمه گوگل]مادرش شکایت می کند که او از جواهرات خانوادگی مانند عروسی به جوجه ها احترام می گذارد

2. You're not going to chicken out, are you?
[ترجمه ترگمان]تو که نمی خوای بری بیرون، مگه نه؟
[ترجمه گوگل]شما به مرغ نمی روید، آیا شما؟

3. Whether to do the sensible thing - chicken out and run for shelter from the bitter blast of the elements?
[ترجمه ترگمان]چه این کار معقول را انجام دهد - مرغ را بیرون بکشد و برای پناه گرفتن از انفجار تلخ عناصر فرار کند؟
[ترجمه گوگل]آیا انجام معقول و منطقی - مرغ را بیرون آورده و برای پناهگاه از انفجار تند از عناصر اجرا کنید؟

4. Leave the chicken out overnight to thaw it out.
[ترجمه ترگمان]یک شبه مرغ را بیرون بگذار تا آن را آب کند
[ترجمه گوگل]مرغ را به مدت یک شب ترک کنید تا آن را خنک کند

5. Unfortunately, many people chicken out at the last moment.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، خیلی از مردم در حال حاضر خیلی ترسو هستند
[ترجمه گوگل]متأسفانه بسیاری از مردم در آخرین لحظه مرغداری می کنند

6. That girl smiled at you. Don't chicken out, go and ask for her phone number.
[ترجمه ترگمان]اون دختر به تو لبخند زد ترسو نباش، برو و شماره تلفن او را بگیر
[ترجمه گوگل]این دختر به شما لبخند زد مرغ ندارید، بروید و شماره تلفن خود را بپرسید

7. Often she will chicken out? C she will not go out alone at night.
[ترجمه ترگمان]معمولا جوجه بیرون میاد؟ ج)شب ها تنها بیرون نمی رود
[ترجمه گوگل]اغلب او مرغ می شود؟ او تنها شب نخواهد بود

8. Never chicken out when you make up your mind.
[ترجمه ترگمان]وقتی نظرت عوض شد هیچ وقت جوجه بیرون نکش
[ترجمه گوگل]زمانی که ذهن خود را تشکیل می دهید، هرگز مرغ را نگذارید

9. Did you take the chicken out of the oven yet?
[ترجمه ترگمان]تو اون جوجه رو از فر در آوردی؟
[ترجمه گوگل]آیا مرغ را از دیگ بیرون آورده اید؟

10. I was afraid if Mom answered that I chicken out and tell her instead.
[ترجمه ترگمان]می ترسیدم اگه مامان جواب بده که من مرغ بیارم و بجاش بهش بگم
[ترجمه گوگل]اگر مامان جواب داد که من مرغ را می خورم، می ترسیدم و به جای او می گفتم

11. I had never ridden on a motor-cycle before. But it was too late to chicken out.
[ترجمه ترگمان]من قبلا هیچ وقت با یه موتور ماشین سواری نکرده بودم اما دیگه برای مرغ دیر شده بود
[ترجمه گوگل]من تا به حال هیچ وقت در موتور سیکلت ندیده بودم اما برای مرغ خیلی دیر شد

12. After wrestling the door open, she charged to the railing and flung the chicken out into the street.
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه در را باز کرد، به طرف نرده رفت و جوجه را به خیابان پرت کرد
[ترجمه گوگل]بعد از اینکه کشتی را باز کرد، او را به نرده ها برد و مرغ را به خیابان پرت کرد

13. If she waited for too long, she would simply chicken out.
[ترجمه ترگمان]اگر بیش از آن منتظر می ماند، به سادگی مرغ می کشید
[ترجمه گوگل]اگر او برای مدت طولانی منتظر بود، او به سادگی مرغ بود

14. I was afraid if Mom answered that I would chicken out and tell her instead.
[ترجمه ترگمان]می ترسیدم که مامان جواب بدهد که من مرغ خواهم خورد و در عوض به او می گویم
[ترجمه گوگل]من مریض شدم مامان جواب داد که من مرغ می خورم و به جای او می گویم

پیشنهاد کاربران

خنگول بازی ببو بازی

کاری را به خاطر ترسیدن انجام ندادن


Dont do something because of fear

در فرهنگ اینگلیسی زبانان، میگویند:� عین جوجه فرار کرد. � در فرهنگ ما، میگویند:�عین موش فرار کرد. � chicken out به معنای منصرف شدن از انجام کاری به علت بزدلی فرد میباشد و با حرف اضافه ی of به کار برده میشود.

جا زدن
I knew you chicken out
میدونستم جا میزنی.


کلمات دیگر: