1. The attache was the only one that was locked, and the only one that seemed to contain anything.
[ترجمه ترگمان]در صندوق تنها کسی بود که در آن قفل بود و تنها کسی که به نظر می رسید حاوی چیزی است
[ترجمه گوگل]مأمور تنها کسی بود که قفل شده بود و تنها کسی بود که به نظر می رسید هر چیزی را شامل می شد
2. Werner placed the attache case beside the chair then poured himself a stiff Scotch from the crystal decanter on the sideboard.
[ترجمه reza-amiri] وارنر کیف مدارک راکنارصندلی گذاشت سپس برای خودش از تنگ بلوری روی بوفه، ویسکی ( اسکاچ ) غلیظی ریخت
[ترجمه ترگمان]وارنر صندوق را کنار صندلی گذاشت و یک اسکاچ خشک اسکاچ از روی پاتختی پر کرد
[ترجمه گوگل]ورنر مورد attache را در کنار صندلی گذاشت و سپس خود را یک چاقوی سفت از کریستال کوره در صندوق جمع کرد
3. His attache case was under the bed, along with some other luggage.
[ترجمه reza-amiri] کیف مدارک او در زیرتختخواب کنار چمدانی دیگر بود
[ترجمه ترگمان]کیف پولش هم زیر تخت بود و همراه چند چمدان دیگر
[ترجمه گوگل]پروندۀ او در کنار تخت همراه با برخی از وظایف دیگر بود
4. The recently arrived cultural attache, Ian Sloane, was among the diplomats to be sent home.
[ترجمه reza-amiri] یان اسلوان، وابسته فرهنگی که اخیرا آمده بود هم درمیان دیپلماتهایی بود که به کشورشان بازگردانده شدند
[ترجمه ترگمان]اخیرا وابسته فرهنگی، ایان اسلون، از جمله دیپلمات ها بود که به خانه فرستاده شدند
[ترجمه گوگل]یان اسلون، مدافع اخراجی فرهنگی اخیر، در میان دیپلمات های فرستاده شده به خانه بود
5. I had the attache case in one hand, and I had a canvas tote bag over one arm.
[ترجمه ترگمان]یک کیف چرمی در یک دستم داشتم و یک کیسه توتون روی یک دستم داشتم
[ترجمه گوگل]من یک مورد دستبند را در دست داشتم، و من یک کیسه توری را روی یک دست باز کردم
6. In the village, military attache of the tomb unearthed in the high-rugulosa Qing, China is the oldest surviving, the most complete one of the major musical instruments.
[ترجمه ترگمان]در این روستا، وابسته نظامی مقبره یافت شده در - کینگ، قدیمی ترین آن ها، کامل ترین و کامل ترین ابزارهای موسیقی است
[ترجمه گوگل]در روستا، مأمور نظامی ارتش آمریکا در ارتفاعات بلند چین، چین قدیمیترین و ممتاز ترین و کامل ترین سازهای موسیقی است
7. Military attache military attachezhai zhen village in the town government.
[ترجمه ترگمان]attachezhai zhen، وابسته نظامی، روستای zhen در دولت این شهر است
[ترجمه گوگل]نظامی وزارت امور خارجه نظامی attachezhai ژن روستا در دولت شهر
8. Say, he is enraged the ground is taking attache case to go to work.
[ترجمه ترگمان]ببین، از اینکه زمین گیر کرده به کار مشغول است
[ترجمه گوگل]بگو، او خشمگین است زمین در حال گرفتن پرونده اتباع برای رفتن به کار است
9. Shu Jianping, cultural attache in the Chinese Embassy, recalled how Chinese businessmen, for instance, were initially put off that their Brazilian counterparts showed up late for meetings and dinners.
[ترجمه ترگمان]\"شو Jianping\"، وابسته فرهنگی در سفارت چین، به یاد می آورد که چگونه تجار چینی در ابتدا از حضور همتایان برزیلی خود برای برگزاری جلسات و شام دعوت شدند
[ترجمه گوگل]شو جیانگینگ، وابسته فرهنگی سفارت چینی، یادآور شد که برای مثال، بازرگانان چینی در ابتدا قرار داده شده بودند که همتایان برزیل برای جلسات و ناهارها دیرتر ظاهر شدند
10. This product design for IC assembly die attache process on die bonder machine.
[ترجمه ترگمان]طراحی محصول برای مونتاژ IC فرآیند وابسته به مرگ ماشین bonder است
[ترجمه گوگل]این طراحی محصول برای مونتاژ مونتاژ IC می باشد
11. The government ordered the commercial attache to return home.
[ترجمه ترگمان]دولت به وابسته تجاری دستور داد تا به وطن باز گردد
[ترجمه گوگل]دولت دستور داد که بازرگان تجاری به خانه برود
12. Ill take this briefcase ( attache case ) with me.
[ترجمه ترگمان]من این کیف رو با خودم می برم
[ترجمه گوگل]من این کیف را با من همراه می کنم
13. The bank attache great Importance to the deal.
[ترجمه ترگمان]این معامله اهمیت زیادی برای این معامله دارد
[ترجمه گوگل]وابسته بانک بزرگ اهمیت به معامله
14. An American attache helicopter opened fire on them.
[ترجمه ترگمان]یک هلیکوپتر وابسته آمریکایی به روی آن ها آتش گشود
[ترجمه گوگل]هلی کوپتر مأمور آمریکایی برای آنها آتش زد
15. We unpacked our attache cases, which contained our tools and a small radio receiver.
[ترجمه ترگمان]ما کیف attache را که حاوی ابزار و یک گیرنده رادیویی کوچک بود، باز کردیم
[ترجمه گوگل]ما پرونده های وابسته ما را که حاوی ابزارهای ما و یک گیرنده رادیویی کوچک بود باز کردیم