• group of businesses which produce (movie's, etc.) for the public's entertainment
entertainment industry
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. The reorganization will transform the British entertainment industry.
[ترجمه ترگمان]سازماندهی مجدد این سازمان صنعت سرگرمی بریتانیا را متحول خواهد کرد
[ترجمه گوگل]سازماندهی مجدد صنعت سرگرمی بریتانیا را تغییر خواهد داد
[ترجمه گوگل]سازماندهی مجدد صنعت سرگرمی بریتانیا را تغییر خواهد داد
2. He criticized the entertainment industry for the glorification of violence.
[ترجمه ترگمان]او از صنعت سرگرمی برای تجلیل از خشونت انتقاد کرد
[ترجمه گوگل]او از صنعت سرگرمی برای تحسین خشونت انتقاد کرد
[ترجمه گوگل]او از صنعت سرگرمی برای تحسین خشونت انتقاد کرد
3. Many in the entertainment industry at the time saw it as a historic move that would open pop stations to blacks.
[ترجمه ترگمان]بسیاری در صنعت سرگرمی در آن زمان آن را به عنوان یک حرکت تاریخی می دانند که ایستگاه های پاپ را به سیاهپوستان باز خواهد کرد
[ترجمه گوگل]بسیاری از صنایع سرگرمی در آن زمان آن را یک حرکت تاریخی دانستند که ایستگاه های پاپ را به سیاه پوستان باز می کرد
[ترجمه گوگل]بسیاری از صنایع سرگرمی در آن زمان آن را یک حرکت تاریخی دانستند که ایستگاه های پاپ را به سیاه پوستان باز می کرد
4. The entertainment industry has vehemently objected to the V-chip and ratings system as tantamount to government censorship.
[ترجمه ترگمان]صنعت سرگرمی به شدت به سیستم V - چیپ و رده بندی به مثابه سانسور دولت اعتراض کرده است
[ترجمه گوگل]صنعت سرگرمی به شدت به سیستم V-chip و سیستم رتبه بندی به مثابه معیار سانسور دولت مخالفت کرده است
[ترجمه گوگل]صنعت سرگرمی به شدت به سیستم V-chip و سیستم رتبه بندی به مثابه معیار سانسور دولت مخالفت کرده است
5. This is true of people working in the entertainment industry, who need to practise their skills regularly.
[ترجمه ترگمان]این امر در مورد افرادی که در صنعت سرگرمی کار می کنند صادق است، چه کسی باید به طور مرتب مهارت های خود را تمرین کند
[ترجمه گوگل]این درست است که افرادی که در صنعت سرگرمی فعالیت می کنند و نیاز به تمرین مهارت های خود را دارند
[ترجمه گوگل]این درست است که افرادی که در صنعت سرگرمی فعالیت می کنند و نیاز به تمرین مهارت های خود را دارند
6. The entertainment industry has experienced its share of protests and boycotts.
[ترجمه ترگمان]صنعت سرگرمی سهم خود از اعتراضات و تحریم را تجربه کرده است
[ترجمه گوگل]صنعت سرگرمی سهم خود را از اعتراض و تحریم تجربه کرده است
[ترجمه گوگل]صنعت سرگرمی سهم خود را از اعتراض و تحریم تجربه کرده است
7. Or merely a branch of the advertising and entertainment industry?
[ترجمه ترگمان]یا صرفا یک شعبه از صنعت تبلیغات و سرگرمی؟
[ترجمه گوگل]یا صرفا شاخه ای از صنعت تبلیغات و سرگرمی؟
[ترجمه گوگل]یا صرفا شاخه ای از صنعت تبلیغات و سرگرمی؟
8. The entertainment industry now employs more people than the aerospace industry.
[ترجمه ترگمان]صنعت سرگرمی امروزه از افراد بیشتری نسبت به صنعت هوافضا استفاده می کند
[ترجمه گوگل]صنعت سرگرمی در حال حاضر بیشتر از صنعت هوافضا استفاده می کند
[ترجمه گوگل]صنعت سرگرمی در حال حاضر بیشتر از صنعت هوافضا استفاده می کند
9. McElwee sees Los Angeles and its entertainment industry through the eyes of a bemused Easterner.
[ترجمه ترگمان]McElwee لس آنجلس و صنعت سرگرمی آن را از طریق چشمان of می بیند
[ترجمه گوگل]McElwee لس آنجلس و صنعت سرگرمی خود را از طریق چشم یک بیگانه شرقی می بیند
[ترجمه گوگل]McElwee لس آنجلس و صنعت سرگرمی خود را از طریق چشم یک بیگانه شرقی می بیند
10. Expansion of the entertainment industry has also provided a significant boost.
[ترجمه ترگمان]توسعه صنعت سرگرمی نیز پیشرفت چشمگیری داشته است
[ترجمه گوگل]توسعه صنعت سرگرمی همچنین باعث افزایش قابل توجهی شده است
[ترجمه گوگل]توسعه صنعت سرگرمی همچنین باعث افزایش قابل توجهی شده است
11. The entertainment industry also is hot.
[ترجمه ترگمان]صنعت سرگرمی نیز داغ است
[ترجمه گوگل]صنعت سرگرمی نیز داغ است
[ترجمه گوگل]صنعت سرگرمی نیز داغ است
12. He expresses extreme concern about how the entertainment industry is able to contaminate the mind of the public.
[ترجمه ترگمان]او نگرانی شدید خود را در مورد این که صنعت سرگرمی چگونه می تواند ذهن عموم را آلوده کند ابراز می کند
[ترجمه گوگل]او نگرانی شدیدی را در مورد اینکه صنعت سرگرمی قادر به آلوده کردن ذهن مردم است، بیان می کند
[ترجمه گوگل]او نگرانی شدیدی را در مورد اینکه صنعت سرگرمی قادر به آلوده کردن ذهن مردم است، بیان می کند
13. The entertainment industry is, of course, rife with synthetic body parts, including hair.
[ترجمه ترگمان]البته صنعت سرگرمی سرشار از قسمت های بدن مصنوعی از جمله مو است
[ترجمه گوگل]صنعت سرگرمی، البته، با قطعات بدن مصنوعی، از جمله مو
[ترجمه گوگل]صنعت سرگرمی، البته، با قطعات بدن مصنوعی، از جمله مو
14. The entertainment industry has nicknamed him a small king. But a title Chou insists he hates.
[ترجمه ترگمان]صنعت سرگرمی به او لقب شاه کوچک داده است اما یک عنوان چو اصرار دارد که او از آن نفرت دارد
[ترجمه گوگل]صنعت سرگرمی به نام او یک شاه کوچک است اما عنوان چو اصرار دارد که او متنفر است
[ترجمه گوگل]صنعت سرگرمی به نام او یک شاه کوچک است اما عنوان چو اصرار دارد که او متنفر است
15. One day virtual reality will revolutionize the entertainment industry.
[ترجمه ترگمان]یک روز واقعیت مجازی در صنعت سرگرمی انقلابی ایجاد خواهد کرد
[ترجمه گوگل]واقعیت مجازی یک روزه صنعت سرگرمی را انقلابی خواهد کرد
[ترجمه گوگل]واقعیت مجازی یک روزه صنعت سرگرمی را انقلابی خواهد کرد
پیشنهاد کاربران
صنعت سرگرمی و بازی
کلمات دیگر: