terrified
scared stiff
پیشنهاد کاربران
Frightened
مو سیخ شدن
به شدت ترسیده ( در محاوره بکار می رود )
Very afraid
She was scared stiff of flying.
از پرواز کردن به شدت ترسیده بود.
معمولا به همراه Of می آید.
Very afraid
She was scared stiff of flying.
از پرواز کردن به شدت ترسیده بود.
معمولا به همراه Of می آید.
Very frightened, terrified
بسیار ترسیده
بسیار ترسیده
زهره ترک شدن
I was about to be scared stiff
نزدیک بود زهره ترک شم!
I was about to be scared stiff
نزدیک بود زهره ترک شم!
بسیار وحشت زده
کلمات دیگر: