1. be a cinch
سهل الوصول بودن،(حتما یا به آسانی) به دست آمدن
2. eating their team is a cinch
شکست دادن تیم آنها حتمی است.
3. My examination was a cinch and I passed easily.
[ترجمه ترگمان]بازرسی من مثل آب خوردن بود و من به آسانی از کنار آن ها رد شدم
[ترجمه گوگل]معاینه من یک سینک بود و من به راحتی گذشتم
4. The program is a cinch to install.
[ترجمه ترگمان]این برنامه a برای نصب است
[ترجمه گوگل]این برنامه یک سینک برای نصب است
5. The exam is a cinch.
[ترجمه •] امتحان آسان است
[ترجمه ترگمان]امتحان یک cinch است
[ترجمه گوگل]امتحان سینچ است
6. The first question is a cinch.
[ترجمه ترگمان]سوال اول یک cinch است
[ترجمه گوگل]اولین سوال سینچ است
7. That blue racing car is a cinch to win the next race.
[ترجمه ترگمان]آن ماشین مسابقه ای آبی یک cinch برای بردن مسابقه بعدی است
[ترجمه گوگل]این ماشین مسابقه ای آبی یک رکورد است که مسابقه بعدی را به دست آورد
8. He's a cinch to win the race.
[ترجمه ترگمان]مثل آب خوردن است تا مسابقه را ببرد
[ترجمه گوگل]او یک شبیه به مسابقه است
9. The L. A. Dodgers are a cinch to win the division.
[ترجمه ترگمان] آل - - - - - - - - - - الف داجرز Dodgers مثل آب خوردن است که واحد را ببرد
[ترجمه گوگل]L A Dodgers cinch به نفع تقسیم است
10. He used the third to make a cinch between her hands and the chair's bottom rail.
[ترجمه ترگمان]او از یک سوم برای ساختن cinch بین دو دست و نرده پایینی صندلی استفاده کرد
[ترجمه گوگل]او از سومین سینچ را بین دستانش و راه آهن پایین صندلی استفاده کرد
11. Good pie crust is a cinch to make.
[ترجمه ترگمان]خوردن غذای خوب مثل آب خوردن است
[ترجمه گوگل]پوسته خرد شده یک سینک است
12. They're such a cinch to prise off, and the clothes are only slightly damaged.
[ترجمه ترگمان]آن ها چنین cinch را برای prise باز می کنند، و لباس ها فقط کمی آسیب دیده اند
[ترجمه گوگل]آنها برای جلب رضایت شغلی هستند و لباس ها کمی آسیب دیده اند
13. Brown hopes to cinch the deal by Monday.
[ترجمه ترگمان]براون امیدوار است که این معامله را تا روز دوشنبه به پایان برساند
[ترجمه گوگل]براون امیدوار است تا روز دوشنبه این قرارداد را تمدید کند
14. Making an ocean is no cinch.
[ترجمه ترگمان]ایجاد اقیانوس آرام نیست
[ترجمه گوگل]ساختن اقیانوس هیچ سندی ندارد
15. Edith finds the cooking a cinch.
[ترجمه ترگمان]ادیت آشپزی را یک cinch می بیند
[ترجمه گوگل]ادیت پخت و پز یک سینک را پیدا می کند