کلمه جو
صفحه اصلی

nut case


(خودمانی) آدم خل و ضع، خل، غیر عادی

انگلیسی به فارسی

(عامیانه) آدم خل و ضع، خل، غیر عادی


مورد مهره


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: (slang) one who is unbalanced or crazy.

• (slang) lunatic; mad person; person with a psychiatric disorder; eccentric and crazy person
if you say that someone is a nutcase, you mean that they are mad or foolish; an informal word.

جملات نمونه

1. The woman's a nutcase. She needs locking up.
[ترجمه MRH] آن زن خل وضع است. او نیاز دارد تا بستری شود
[ترجمه ترگمان]آن زن دیوانه است اون به حبس کردن نیاز داره
[ترجمه گوگل]زن زنبور عسل است او نیاز به قفل کردن دارد

2. He's a complete nutcase.
[ترجمه ترگمان]اون خیلی خل و چله
[ترجمه گوگل]او یک خرچنگ کامل است

3. She's a complete nutcase.
[ترجمه ترگمان]اون خیلی خل و چله
[ترجمه گوگل]او یک خرچنگ کامل است

4. And Philip thought if anyone was a nutcase it was that boy in the wood.
[ترجمه ترگمان]و فیلیپ فکر می کرد که اگر کسی احمق باشد، آن پسر در جنگل است
[ترجمه گوگل]و فیلیپ فکر کرد که اگر کسی کسی بود که یک کفش بود آن پسر در چوب بود

5. Alert Asleep A nutcase Attackers are always on the lookout for a potential victim, some one who will succumb easily.
[ترجمه ترگمان]مهاجمان به صورت خوابیده همیشه مراقب یک قربانی بالقوه هستند، کسی که به راحتی تسلیم خواهد شد
[ترجمه گوگل]هشدار در حال خوابیدن یک حمله ناسازگار همیشه مهاجمان در جستجوی یک قربانی احتمالی هستند، برخی که به راحتی به دام افتاده اند

6. A nutcase, without a doubt.
[ترجمه ترگمان] یه احمق، بدون شک
[ترجمه گوگل]یک قاتل، بدون شک

7. Yeah, well you're no prize yourself, nutcase .
[ترجمه ترگمان] آره، خب، تو خودت رو جایزه نمیدی، احمق
[ترجمه گوگل]بله، خب، شما هیچ جایزه ای ندارید

8. The bartender thinks that this guy is a nutcase, but he wants his $000, so he agrees.
[ترجمه ترگمان]متصدی بار فکر می کنه که این یارو خل و چل - ه، اما اون می خواد ۱۰۰۰ دلار بهش بده
[ترجمه گوگل]متصدی بارسا فکر می کند که این مرد عنکبوت است، اما او می خواهد 000 دلار اش را بپردازد، بنابراین او موافق است

9. Doc: You think your wife's a nutcase because on your honeymoon in a tropical paradise she's singing a lot wanting to have sex around the clock and accidentally she got a little too much sun?
[ترجمه ترگمان]دکتر: تو فکر می کنی زنت به خاطر ماه عسل تو در بهشت گرمسیری خیلی مشتاق است که دور ساعت سکس کند و تصادفا مقدار زیادی آفتاب بگیرد؟
[ترجمه گوگل]Doc: شما فکر می کنید همسر شما یک زنبور عسل است چرا که در ماه عسل خود را در یک منطقه گرمسیری او آواز می خواند بسیار مایل به داشتن رابطه جنسی در اطراف ساعت و به طور تصادفی او کمی خورشید کردم؟

10. She sounds like a nutcase. - So you're saying she's perfect for me?
[ترجمه ترگمان] به نظر یه دیوونه میاد پس داری میگی که اون برای من عالیه؟
[ترجمه گوگل]او به نظر می رسد مانند یک خال خال - پس شما می گویید او برای من مناسب است؟

11. My personal assistant was my high school sweetheart, Mrs Simpson, who was a complete nutcase.
[ترجمه ترگمان]دستیار شخصی من، معشوقه دوران دبیرستانم بود، خانم سیمپسون که خیلی هم خل و چل بود
[ترجمه گوگل]دستیار شخصی من، عزیزم دبیرستان بود، خانم سیمپسون، که یک خیمه کامل بود

12. This is especially problematic when the team thinks you're an erratic, egomaniacal nutcase with little or no real world chops.
[ترجمه ترگمان]این مساله به خصوص زمانی مشکل آفرین است که تیم فکر می کند شما نامنظم، egomaniacal nutcase با تکه های کوچک یا بدون گوشت واقعی هستید
[ترجمه گوگل]این مسئله به خصوص هنگامی که تیم فکر می کند شما یک مورچه ی غیرقابل تحملی هستید و یا تقریبا ناقص واقعی از آن هستید، مشکل ساز است

13. Many are sad that they can stay in a Canadian prison for only a few months before some bleeding heart nutcase has introduced then to God. Then they will get released.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم از اینکه می توانند تنها چند ماه در زندان کانادا بمانند، ناراحت هستند سپس آن ها آزاد خواهند شد
[ترجمه گوگل]بسیاری از اینها غم انگیز هستند که می توانند در یک زندان کانادا تنها چند ماه قبل از اینکه بعضی از خونریزی های قهوه ای قهوه را به خدا معرفی کرده اند، بمانند سپس آنها آزاد خواهند شد

14. She leaves him a cute note on his car ("please don't think I'm a nutcase"), and soon after a cafe conversation they're confessing their mutual appreciation for Paul Simon's "Graceland. "
[ترجمه ترگمان]او یک یادداشت جذاب بر روی ماشینش به جا می گذارد (\"لطفا فکر نکنید که من یک nutcase هستم\")، و خیلی زود بعد از یک گفتگوی کافه، آن ها به درک متقابل خود از \"گریسلند\" (پال Simon)اعتراف می کنند
[ترجمه گوگل]او یک یادداشت زیبا در ماشینش را ترک می کند ('لطفا فکر نکنید که من هستم')، و به زودی پس از یک مکالمه کافه، آنها از تمجید دوسانی خود برای 'پل گرینسلند' پل سایمون اعتراف می کنند '

پیشنهاد کاربران

دیوانه. مجنون

دیوانه ، کله خر

nut همون فندقه که توی اصطلاح خودمون به اینجور اشخاص می گیم �مغز فندقی، شرین عقل�

He's always attracted to the crazies, 💥the
nutcases💥, for some reason

inf . syn:idiot


کلمات دیگر: