کلمه جو
صفحه اصلی

biographic


معنی : زیستنامهای، وابسته بشرح زندگی
معانی دیگر : زیستنامه ای، وابسته بشرح زندگی

انگلیسی به فارسی

زیست‌نامه‌ای، وابسته به شرح زندگی


انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to a written account of a person's life

مترادف و متضاد

زیستنامهای (صفت)
biographic, biographical

وابسته بشرح زندگی (صفت)
biographic, biographical

جملات نمونه

1. Descriptive ones are sub - divided into biographic pictures of King Cesar and those of the story plots.
[ترجمه ترگمان]ones توصیفی به biographic تصاویر پادشاه سزار و تمام قطعات داستان تقسیم می شوند
[ترجمه گوگل]آنهایی که توصیفی هستند به تصاویر بیوگرافی پادشاه سزار و آن دسته از داستان های داستان تقسیم می شوند

2. It is proposed that Sartre's principles of writing biographic works are still illuminating to us today.
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد شده است که اصول سارتر از نوشتن آثار biographic هنوز برای ما امروز روشن است
[ترجمه گوگل]پیش بینی شده است که اصول سارتر برای نوشتن کارهای بیوگرافی هنوز امروز به ما روشن می شود

3. There is then some biographic information about the article including the title, URL, and summary.
[ترجمه ترگمان]سپس اطلاعات biographic در مورد مقاله شامل عنوان، نشانی اینترنتی و خلاصه وجود دارد
[ترجمه گوگل]پس از آن برخی از اطلاعات بیوگرافی در مورد مقاله وجود دارد از جمله عنوان، URL و خلاصه

4. Zweig's education and the influences imposed on him have formed his own thoughts on biographic literature, which can be seen in the forewords, prefaces and other texts.
[ترجمه ترگمان]تحصیل Zweig و تاثیرات اعمال شده بر او، افکار خود را در زمینه ادبیات biographic، که در the، prefaces و سایر متون دیده می شود، شکل داده است
[ترجمه گوگل]آموزش و پرورش زویگ و تأثیرات بر او، اندیشه های خود را در مورد ادبیات زندگی نامه، که می تواند در پیشزمینه ها، پیش نوشته ها و متون دیگر دیده شود، شکل داده است

5. The passports contain biometric information such as a digital photo, as well as biographic information.
[ترجمه ترگمان]این گذرنامه ها حاوی اطلاعات بیومتریک مثل عکس دیجیتال و همچنین اطلاعات biographic هستند
[ترجمه گوگل]گذرنامه حاوی اطلاعات بیومتریک مانند عکس دیجیتال و همچنین اطلاعات بیوگرافی است

6. The remarkable ironical art in the novel is the result of the reference from the historicial and biographic literature present by ChunQiu.
[ترجمه ترگمان]هنر ironical قابل توجه در این رمان، نتیجه مرجع از ادبیات historicial و biographic است که توسط ChunQiu ارائه شده است
[ترجمه گوگل]هنر عجیب و غریب در رمان نتیجه حاصل از ارجاعات ادبیات تاریخی و زیست شناسی ارائه شده توسط ChunQiu است

7. We have an intensive visa screening process incorporating personal interviews with multiple biographic and biometric checks, all supported by a sophisticated global information technology network.
[ترجمه ترگمان]ما یک فرآیند غربالگری فشرده ویزا با استفاده از مصاحبه های شخصی با چندین چک و چک بیومتریک که همگی توسط یک شبکه فن آوری اطلاعات جهانی پیچیده پشتیبانی می شوند را داریم
[ترجمه گوگل]ما یک فرایند غربالگری ویزای مصنوعی داریم که شامل مصاحبه های شخصی با چندین بیوگرافی و چک های بیومتریک است که همه آنها توسط یک شبکه فن آوری اطلاعات پیشرفته پیشرفته پشتیبانی می شوند

8. The author paid a special attention to this field when compiling History of 20th Century Biographic Literature.
[ترجمه ترگمان]نویسنده به هنگام گردآوری تاریخ ادبیات قرن بیستم توجه ویژه ای به این زمینه نمود
[ترجمه گوگل]نویسنده در هنگام تدوین تاریخ ادبیات قرن بیست و یکم توجه خاصی به این حوزه می کند

9. Chapter Four will explain the causes of Hawthorne's conflicting Puritanism in The House in the social, religious and biographic aspects.
[ترجمه ترگمان]فصل چهار علل of Hawthorne s در خانه را در جنبه های اجتماعی، مذهبی و biographic توضیح می دهد
[ترجمه گوگل]فصل چهارم، علل پیوتونیستی متضاد هوتورن را در مجلس در جنبه های اجتماعی، مذهبی و زیست شناختی توضیح می دهد

10. All these indicate that in 21st century there will be a new progress and breakthrough in the biographic literature.
[ترجمه ترگمان]همه این ها نشان می دهند که در قرن بیست و یکم پیشرفت جدیدی در ادبیات biographic به وجود خواهد آمد
[ترجمه گوگل]همه اینها نشان می دهد که در قرن 21 پیشرفت و پیشرفت جدید در ادبیات زندگی نامه وجود دارد

پیشنهاد کاربران

شرح زندگی


کلمات دیگر: