• if you feel rested, you feel less tired than you did before because you have had a rest.
rested
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. i rested the horse before starting to climb the hill
قبل از شروع به بالا رفتن از تپه به اسب استراحت دادم.
2. julie rested her hand on my shoulder
جولی دستش را روی شانه ام نهاد.
3. she rested her head on the pillow
سر خود را روی متکا قرار داد.
4. my eyes rested on her picture
چشمانم به عکس او دوخته شده بود.
5. the verdict rested on several sound precedents
حکم دادگاه مبتنی بر سوابق قابل اطمینان بود.
6. the final decision rested with me
آخرین تصمیم با من بود.
7. the water tank rested on a framework made of iron beams
تانک آب برروی چارچوبی متشکل از تیرهای آهن قرار گرفته بود.
8. one wing of the army rested on the hills
یک جناح قشون در تپه ها قرار داشت.
9. He rested his elbows on his knees.
[ترجمه ترگمان]آرنج هایش را روی زانوهایش گذاشت
[ترجمه گوگل]او آرنج خود را روی زانوهای خود گذاشت
[ترجمه گوگل]او آرنج خود را روی زانوهای خود گذاشت
10. I rested for an hour before I went out.
[ترجمه ترگمان]یک ساعت قبل از بیرون رفتن استراحت کردم
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه بیرون بروم، برای یک ساعت تفریح کردم
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه بیرون بروم، برای یک ساعت تفریح کردم
11. She rested her head on my shoulder.
[ترجمه ترگمان]سرش را روی شانه ام گذاشت
[ترجمه گوگل]او سرش را روی شانه من گذاشت
[ترجمه گوگل]او سرش را روی شانه من گذاشت
12. She rested her chin in her cupped hand.
[ترجمه ترگمان]چانه اش را روی کف دستش گذاشت
[ترجمه گوگل]او چانه اش را روی دستش گذاشت
[ترجمه گوگل]او چانه اش را روی دستش گذاشت
13. Simon rested his head against the upholstery.
[ترجمه ترگمان]سیمون سر خود را روی تشک گذاشت
[ترجمه گوگل]سیمون سر خود را در برابر اثاثه یا لوازم داخلی سپرد
[ترجمه گوگل]سیمون سر خود را در برابر اثاثه یا لوازم داخلی سپرد
14. Her head rested on one of her hands as she sat there waiting.
[ترجمه ترگمان]همچنان که آنجا نشسته بود سرش روی یکی از دست هایش تکیه داده بود
[ترجمه گوگل]سر او روی یکی از دستانش ایستاده بود و در حال انتظار است
[ترجمه گوگل]سر او روی یکی از دستانش ایستاده بود و در حال انتظار است
15. British hopes of a medal rested on Ovett.
[ترجمه ترگمان]امیدهای انگلستان برای کسب مدال در Ovett به پایان رسید
[ترجمه گوگل]امید بریتانیا از یک مدال در Ovett استوار بود
[ترجمه گوگل]امید بریتانیا از یک مدال در Ovett استوار بود
16. I have always rested complete faith in your ability to deal with matters of sudden urgency.
[ترجمه ترگمان]من همیشه به توانایی تو برای مقابله با مسائل فوریت ناگهانی ایمان کامل داشته ام
[ترجمه گوگل]من همیشه به توانایی شما برای مقابله با مسائل فوری ناگهانی احتیاج داشتم
[ترجمه گوگل]من همیشه به توانایی شما برای مقابله با مسائل فوری ناگهانی احتیاج داشتم
پیشنهاد کاربران
استراحت
گذاشتن
آسوده
سرحال
کلمات دیگر: