کلمه جو
صفحه اصلی

restfully

انگلیسی به فارسی

آرامش


انگلیسی به انگلیسی

• in a restful manner, calmly, peacefully, tranquilly

جملات نمونه

1. Restfully, I see that you get happiness.
[ترجمه ترگمان]restfully، می بینم که خوشبختی نصیب شما می شود
[ترجمه گوگل]به آرامی، می بینم که شما شادی می گیرید

2. It is very RESTfully designed, so you can use any code that can request data from a URL.
[ترجمه ترگمان]بسیار restfully طراحی شده است، بنابراین می توانید از هر کدی که می تواند داده ها را از یک URL درخواست کند استفاده کنید
[ترجمه گوگل]این بسیار RESTfully طراحی شده است، بنابراین شما می توانید از هر کد که می تواند داده ها را از یک URL درخواست کند استفاده کنید

3. The streets are restfully sunny and still for the town is at mass.
[ترجمه ترگمان]خیابان ها آفتابی هستند و هنوز هم برای شهر شلوغ است
[ترجمه گوگل]خیابان ها آرام آرام هستند و هنوز هم برای شهر در جرم است

4. I will come to see you again restfully!
[ترجمه ترگمان]باز هم به دیدار شما خواهم آمد
[ترجمه گوگل]من دوباره به آرامش می روم

5. The approach to describing applications RESTfully that I presented in the previous section has some odd as well as some interesting characteristics.
[ترجمه ترگمان]این رویکرد برای توصیف برنامه های کاربردی که در بخش قبلی ارائه کردم، برخی ویژگی های جالب و برخی ویژگی های جالب دارد
[ترجمه گوگل]رویکرد به توصیف برنامه های کاربردی، به طرز شگفت آوری که در بخش قبلی ارائه شده است، برخی از ویژگی های جالب و جالب نیز دارد

6. I need a rest. A restfully restful rest.
[ترجمه ترگمان] من به استراحت احتیاج دارم استراحت خوبی بود
[ترجمه گوگل]احتیاج به استراحت دارم استراحت آرام آرام

7. Distributed applications using HTTP as an application protocol, and built RESTfully, do have a contract, but of a different nature and kind.
[ترجمه ترگمان]برنامه های توزیع شده با استفاده از HTTP بعنوان یک پروتکل کاربردی، و restfully ساخته می شوند، قراردادی دارند، اما دارای ماهیت و نوع متفاوتی هستند
[ترجمه گوگل]برنامه های توزیع شده با استفاده از HTTP به عنوان یک پروتکل کاربردی و RESTfully ساخته شده است، قراردادی دارند، اما دارای ماهیت و نوع متفاوت هستند

8. Finally, you have enjoyed the inherent interoperability from interacting RESTfully by implementing consumers in different programming languages that consume the same RESTful service.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، شما از قابلیت هم کاری ذاتی در تعامل با استفاده کنندگان در زبان های برنامه نویسی مختلف استفاده کرده اید که سرویس RESTful یکسانی را مصرف می کنند
[ترجمه گوگل]در نهایت، شما از بهره وری ذاتی از تعامل با RESTfully لذت بردن از اجرای مصرف کنندگان در زبان های برنامه نویسی مختلف که مصرف همان خدمات RESTful

9. First, APP will be a nice example that shows people how to design new systems RESTfully.
[ترجمه ترگمان]اول، این یک مثال خوب خواهد بود که نشان می دهد مردم چگونه سیستم های جدید را طراحی کنند
[ترجمه گوگل]اول، APP یک مثال خوب است که نشان می دهد مردم چگونه به طراحی سیستم های جدید RESTfully

10. It makes an asynchronous call to the data that we exposed RESTfully in the previous step.
[ترجمه ترگمان]این یک تماس غیر همزمان با اطلاعاتی است که ما در مرحله قبلی در معرض خطر قرار گرفته ایم
[ترجمه گوگل]این باعث تماس نامتقارن به داده هایی است که RESTfully در مراحل قبلی قرار گرفته است


کلمات دیگر: