کلمه جو
صفحه اصلی

oxidise

انگلیسی به فارسی

اکسیداسیون


انگلیسی به انگلیسی

• add oxygen to, unite with oxygen (e.g. burn); be united with oxygen; rust, corrode (also oxidize)

جملات نمونه

1. The carbon 14 atoms oxidise to carbon dioxide which gets blown about and mixed up with lower atmosphere.
[ترجمه ترگمان]کربن ۱۴ اتم کربن دی اکسید کربن را به دی اکسید کربن پیوند می دهد که در اطراف اتمسفر خرد شده و مخلوط می شود
[ترجمه گوگل]اتمهای کربن 14 اکسید شده به دی اکسید کربن هستند که در اطراف آن نفوذ کرده و با اتمسفر کمتری مخلوط می شوند

2. Sulphide ores tend to oxidise in aerobic conditions, consuming oxygen and releasing carbon dioxide.
[ترجمه ترگمان]او رک ها در شرایط هوازی، مصرف اکسیژن و آزاد کردن دی اکسید کربن تمایل دارند
[ترجمه گوگل]سنگ معدن سولفید در شرایط هوازی اکسید می شود، اکسیژن مصرف می کند و دی اکسید کربن را آزاد می کند

3. Beneficial anaerobic filter bacteria require oxygen to oxidise nitrites to safer nitrates.
[ترجمه ترگمان]استفاده از باکتری فیلتر بی هوازی به نیتریت ها نیاز دارد تا نیتریت ها را به نیتریت ها تبدیل کند
[ترجمه گوگل]باکتری های فیلتر بی هوازی مطلوب نیازمند اکسیداسیون نیتریت ها برای ایمن سازی نیترات هستند

4. These are added to remove stains and oxidise matter thus assisting in the cleaning process.
[ترجمه ترگمان]اینها به حذف لکه ها و مواد oxidise اضافه شده در نتیجه به فرآیند تمیز کردن اضافه می شوند
[ترجمه گوگل]اینها برای حذف لکه ها و اکسیداسیون مواد به طوری که در روند تمیز کردن کمک می کند

5. All wines gradually oxidise as they get older.
[ترجمه ترگمان]همه شرابه ای به تدریج بزرگ تر می شوند
[ترجمه گوگل]همه ی شراب ها به تدریج اکسیده می شوند، چون آنها بزرگتر می شوند

6. Chlorine water can oxidise common reducing agents. It is stronger oxidising agent than bromine water . It is reduced to colourless chloride ion.
[ترجمه ترگمان]آب کلر می تواند عوامل کاهش رایج را کاهش دهد این یک عامل oxidising قوی تر نسبت به آب bromine است آن به یون کلراید کلرید کاهش می یابد
[ترجمه گوگل]آب کلر می تواند عوامل کاهش دهنده اکسید را اکسید کند عامل اکسید کننده قوی تر از آب بروم است این یون کلرید بی رنگ است

7. Once this coating fades away, the metal is exposed and will oxidise and look blurry.
[ترجمه ترگمان]وقتی این روکش محو می شود، فلز نوردهی می شود و محو می شود و تار به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]هنگامی که این پوشش از بین می رود، فلز در معرض قرار گرفته و اکسید می شود و به نظر تار می شود

8. The basis for the Nota is that when finely divided rosin is exposed to air, it will oxidise because of its large surface area.
[ترجمه ترگمان]اساس the این است که وقتی rosin به خوبی تقسیم شده و در معرض هوا قرار می گیرد، به خاطر مساحت سطح بزرگ آن، oxidise می شود
[ترجمه گوگل]اساس این نکته این است که وقتی که عصاره ریز ریز شده در معرض هوا قرار می گیرد، به علت سطح بالای آن، اکسیده می شود

9. Considering a particle of rosin, the outside of the sample will oxidise first and will also be the first part to then decompose and return to being non-allergenic.
[ترجمه ترگمان]با در نظر گرفتن یک ذره of، خارج از نمونه ابتدا oxidise خواهد شد و همچنین اولین بخش تجزیه و برگشت به غیر allergenic خواهد بود
[ترجمه گوگل]با توجه به ذره ای از گل گاوزبان، خارج از نمونه ابتدا اکسید می شود و همچنین اولین قسمت آن است که پس از آن تجزیه شود و به غیر آلرژیک تبدیل شود

10. Lumps of rosin have much smaller surface to volume ratio and do not oxidise significantly.
[ترجمه ترگمان]lumps of rosin دارای سطح کوچک تر نسبت به نسبت حجم هستند و به طور قابل توجهی oxidise نمی کنند
[ترجمه گوگل]توده های گل سرخ نسبت به حجم بسیار کوچکتر هستند و به طور قابل توجهی اکسید نمی شوند

11. But human activities are fast destroying the peatlands, causing them to oxidise, decompose and release carbon dioxide.
[ترجمه ترگمان]اما فعالیت های انسانی به سرعت the را نابود می کنند و باعث می شوند که آن ها to شوند، تجزیه شوند و دی اکسید کربن آزاد شوند
[ترجمه گوگل]اما فعالیت های انسانی سرزمین های سرزمینی را نابود می کند و آنها را به اکسیداسیون، تجزیه و انتشار دی اکسید کربن آزاد می کند

12. One of the big risks for any construction on peat bogs is that the disrupted drainage will cause whole hillsides of waterlogged or dried out peat to slide and eventually oxidise.
[ترجمه ترگمان]یکی از خطرات بزرگ برای هر ساختمانی بر روی باتلاق های peat، این است که زه کشی مختل شده باعث افزایش دامنه تپه ها از آب شده یا خشک شود و در نهایت peat شود
[ترجمه گوگل]یکی از خطرات بزرگ برای هر گونه ساخت و ساز در بوته های ذغال سنگ، این است که زهکشی متلاشی شده باعث ایجاد کل کوه های تپه ای از دود و یا خشک شدن ذغال سنگ به اسلاید و در نهایت اکسیداسیون می شود


کلمات دیگر: