کلمه جو
صفحه اصلی

hither and thither

انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
• : تعریف: in or to a variety of places, esp. randomly; here and there.

• here and there

جملات نمونه

1. I saw Mary fetching about hither and thither.
[ترجمه ترگمان]مری را دیدم که از این طرف و آن طرف می آمد
[ترجمه گوگل]من مریم را دیدم که در اینجا و آنجا حضور داشت

2. He wandered hither and thither looking for a playmate.
[ترجمه ترگمان]این طرف و آن طرف پرسه می زد و دنبال همبازی می گشت
[ترجمه گوگل]او به اینجا و آنجا نگاه کرد و به دنبال همتای خود بود

3. Coloured fish darted hither and thither .
[ترجمه ترگمان]ماهی های رنگارنگ به این سو و آن سو می رفتند
[ترجمه گوگل]ماهی های رنگارنگ به اینجا و آنجا ختم می شوند

4. Refugees run hither and thither in search of safety.
[ترجمه ترگمان]refugees اینجا و آنجا در جست و جوی ایمنی به آنجا می دوند
[ترجمه گوگل]پناهندگان در جستجوی ایمنی در اینجا و آنجا می روند

5. People began rushing hither and thither.
[ترجمه ترگمان]مردم به سرعت به این سو و آن سو می دویدند
[ترجمه گوگل]مردم شروع به عجله به اینجا و آنجا کردند

6. He tramped hither and thither.
[ترجمه ترگمان]این طرف و آن طرف راه می رفت
[ترجمه گوگل]او به اینجا و آنجا رفت

7. Autumn is blown hither and thither by an ever-changing tempestuous wind.
[ترجمه ترگمان]آتم مثل یه باد توفانی از اینجا به این سو و آن سو رفته
[ترجمه گوگل]پاییز به واسطه باد با شدت در حال تغییر، در اینجا و آنجا بوجود می آید

8. Ideology pulling hither and thither - sometimes resulting in apparent loss of direction - has not helped.
[ترجمه ترگمان]ایدئولوژی به این سو و آن سو می رود و گاهی منجر به از دست رفتن آشکار جهت می شود - کمکی نکرده است
[ترجمه گوگل]ایدئولوژی که در اینجا و در اینجا کشف می شود - گاهی اوقات به ناگهانی ظاهری ناشی از مسیر کمک می کند

9. The vessels were tossed hither and thither at the mercy of the winds and waves.
[ترجمه ترگمان]کشتی ها به این سو و آن سو به طرف باد و امواج دریا پرت شده بودند
[ترجمه گوگل]عروقها به رؤیای باد و امواج به اینجا و آنجا رفته بودند

10. He wandered hither and thither about the king's lonely palace.
[ترجمه ترگمان]او به این طرف و آن طرف رفت و در مورد کاخ خلوت پادشاه به آنجا رفت
[ترجمه گوگل]او در اینجا و در مورد کاخ سلطنتی پادشاه سرگردان شد

11. He saw the men's eyes turning hither and thither in quest of him.
[ترجمه ترگمان]چشمان مردان را دید که به جست و جوی او به این سو و آن سو می چرخید
[ترجمه گوگل]او چشمان مرد را دید که به دنبال او بودند

12. They searched for the missing child hither and thither.
[ترجمه ترگمان]آن ها به دنبال کودک گم شده به این سو و آن سو می گشتند
[ترجمه گوگل]آنها فرزند گمشده را به اینجا و آنجا جستجو کردند

13. She ran hither and thither in the orchard.
[ترجمه ترگمان]در باغ به این طرف و آن طرف می دوید
[ترجمه گوگل]او در باغ وحش به اینجا و آنجا سوار شد

14. He rove hither and thither that night.
[ترجمه ترگمان]آن شب این طرف و آن طرف می چرخید
[ترجمه گوگل]او در همان شب و به همینجا غروب کرد


کلمات دیگر: