کلمه جو
صفحه اصلی

resourcefully

انگلیسی به فارسی

به شدت


انگلیسی به انگلیسی

• in a resourceful manner, enterprisingly, with the ability to deal effectively with various situations

جملات نمونه

1. We must adapt resourcefully to industrialism as a necessary stage of social evolution, monitoring the process with a cunning eye for its life-saving potentialities.
[ترجمه ترگمان]ما باید resourcefully را با صنعت (industrialism)به عنوان یک مرحله ضروری از تکامل اجتماعی تطبیق دهیم، و فرآیند را با چشم زیرکی برای پتانسیل نجات زندگی خود کنترل کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید به طور سازگار با صنعتی شدن به عنوان یک مرحله ضروری از تکامل اجتماعی، نظارت بر روند را با چشم پوشی از توانایی های صرفه جویی در زندگی خود

2. White 46 penetrate the left under black angle resourcefully, helped him to complete to the left on the black dragon blockade.
[ترجمه ترگمان]کاخ سفید ۴۶ به چپ تحت زاویه تاریک نفوذ کرد و به او کمک کرد تا با محاصره سیاه اژدها به سمت چپ برود
[ترجمه گوگل]سفید 46 زیر زاویه سیاه و سفید به سمت چپ نفوذ کرده و به او کمک کرد تا به سمت چپ بر روی بلوک اژدها سیاه تکیه کند

3. Resourcefully he mingled music and dance.
[ترجمه ترگمان]موسیقی را با موسیقی مخلوط می کرد و می رقصید
[ترجمه گوگل]با استناد به او موسیقی و رقص را مخلوط کرد

4. As soon as black 91 resourcefully pull in the right bottom, snatches to the value huge end game.
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه ۹۱ نفر در پایین سمت راست قرار می گیرند، مقدار زیادی از بازی پایان می یابد
[ترجمه گوگل]به محض اینکه سیاه و سفید 91 به طرز محسوسی در پایین سمت راست حرکت می کند، به ارزش بازی های بزرگ پایان می رسد

5. The odd job sentences the principle unusual cases most important task, is must conceal in social resourcefully the strange event, decreases the society to be panic.
[ترجمه ترگمان]کار عجیب و غریب مهم ترین موارد کار مهم است که باید در ارتباط اجتماعی با رویداد غریب پنهان شود و باعث شود که جامعه دچار وحشت شود
[ترجمه گوگل]کار عجیب و غریب اظهار می کند که اصل اصلی غیر معمول مهم ترین وظیفه است، باید در عین حال اجتماعی عجیب و غریب را پنهان کند، جامعه را وحشت می کند

6. Indeed as expected dare to rush to dare to do, have energy resourcefully to the family!
[ترجمه ترگمان]در واقع، همان طور که انتظار می رفت جرات حمله کردن به خود را داشته باشد، به خانواده کمک کند!
[ترجمه گوگل]در واقع به عنوان انتظار می رود جرات به عجله به جرات انجام، انرژی با عجله به خانواده!

7. They feel empowered to solve customer problems and they act resourcefully, using new technology to do so.
[ترجمه ترگمان]آن ها احساس قدرت می کنند که مشکلات مشتری را حل کنند و آن ها با استفاده از فن آوری جدید به resourcefully عمل می کنند
[ترجمه گوگل]آنها احساس می کنند که توانایی حل مشکلات مشتری را دارند و با استفاده از فن آوری جدید برای انجام این کار به طور مرتب عمل می کنند

8. Social awareness is the ability to recognize emotions in other people, and to handle them resourcefully . In situations when conflicts can easily arise, this skill is particularly useful.
[ترجمه ترگمان]آگاهی اجتماعی توانایی درک عواطف در افراد دیگر و رسیدگی به آن ها است در موقعیت هایی که تضادها به راحتی ایجاد می شوند، این مهارت به ویژه مفید است
[ترجمه گوگل]آگاهی اجتماعی توانایی شناخت احساسات در دیگر افراد است و به طور مرتب با آنها رفتار می کند در شرایطی که درگیری ها به سادگی می تواند رخ دهد، این مهارت بسیار مفید است


کلمات دیگر: