کلمه جو
صفحه اصلی

mesenchyme


(رویان شناسی) میان آگنه

انگلیسی به فارسی

(رویان شناسی) میان آگنه


مزانشیم


انگلیسی به انگلیسی

• aggregation of cells developing into connective tissues and blood vessels etc. (embryology)

جملات نمونه

1. Influence of mesenchyme Data concerning cellular or molecular stimuli that influence postnatal stem cell function invitro, are scant.
[ترجمه ترگمان]تاثیر داده های mesenchyme در ارتباط با محرک های سلولی یا مولکولی که بر روی ساختار سلول های بنیادی پس از زایمان تاثیر می گذارند، بسیار کم هستند
[ترجمه گوگل]تأثیر مزانشیم اطلاعاتی در مورد محرک های سلولی یا مولکولی که در invitro عملکرد سلول های بنیادی پس از تولد را تحت تاثیر قرار می دهند، کم اهمیت اند

2. Invivo, however, it is likely that only posterior mesenchyme is exposed.
[ترجمه ترگمان]با این حال، Invivo، محتمل است که تنها mesenchyme خلفی در معرض قرار گیرد
[ترجمه گوگل]Invivo، با این حال، احتمال دارد که فقط mesenchyme خلفی در معرض

3. Conclusions Neuromuscular tissue of pylorus originates from mesenchyme.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری بافت neuromuscular از mesenchyme سرچشمه می گیرد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: بافت عصبی عضلانی پیلور از مزانشیم شروع می شود

4. Second pharyngeal arch mesenchyme is thus competent to form teeth if provided with the correct signals.
[ترجمه ترگمان]دومین بخش حلقی، در صورتی که با سیگنال های صحیح فراهم شود، قادر به تشکیل دندانه ای است
[ترجمه گوگل]بنابراین، مزانشیم قوس دوم حنجره در صورتی که با سیگنال های صحیح ارائه می شود، صالح باشد

5. Mesenchyme -- embryonic c . t . with multipotential cells . The stellate cells are beginning to form fibers.
[ترجمه ترگمان]Mesenchyme، سی سی سی t با سلول های multipotential سلول های stellate شروع به تشکیل الیاف می کنند
[ترجمه گوگل]Mesenchyme - جنین c t با سلول های چندتایی سلول های ستاره ای شروع به تشکیل الیاف می کنند

6. Thus, it seems embryonic mesenchyme can be replaced with adult stem cells to generate new teeth.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، به نظر می رسد که سلول های بنیادی جنینی می توانند با سلول های بنیادی بالغ جایگزین شوند تا دندان جدید تولید کنند
[ترجمه گوگل]بنابراین، به نظر می رسد مزانشیم جنینی را می توان با سلول های بنیادی بالغ جایگزین برای تولید دندان های جدید کرد

7. Alternatively, indirect effects involving the regulation of epithelial cell function by mesenchyme are also possible.
[ترجمه ترگمان]متناوبا، اثرات غیر مستقیم مربوط به تنظیم عملکرد سلول اپی تلیال به وسیله mesenchyme نیز ممکن است
[ترجمه گوگل]همچنین ممکن است اثرات غیر مستقیم شامل تنظیم عملکرد سلول های اپیتلیال توسط مزانشیم باشد

8. When stem cells from adult bone marrow took the place of oral mesenchyme, for example, the transplanted constructs produced structurally correct teeth.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که سلول های بنیادی از مغز استخوان بالغ، جایی برای mesenchyme شفاهی را در نظر گرفتند، به عنوان مثال، ساختارهای پیوندی از نظر ساختاری دندان های درست را تولید کردند
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، هنگامی که سلول های بنیادی از مغز استخوان بالغ به جای مزانشیم خوراکی قرار گرفتند، ساختارهای پیوند شده دندان های ساختاری صحیح را تولید کردند

9. There were lots of tryptase -positive mast cells in the mesenchyme of the human carcinoma tissue of esophagus.
[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی از سلول های tryptase - مثبت در the بافت carcinoma انسانی مری وجود داشتند
[ترجمه گوگل]در مزانشیم بافت کارسینوما در بدن مری، سلول های مشتق مثبت سه نوع پریپتاز وجود دارد

10. Similar sequential and reciprocal interactions between the epithelium and mesenchyme regulate the early steps of development in all ectodermal organs.
[ترجمه ترگمان]برهم کنش متقابل و متقابل مشابهی بین بافت پوششی و mesenchyme مراحل اولیه توسعه را در تمام اندام های ectodermal تنظیم می کند
[ترجمه گوگل]تعاملات متوالی و متقابل بین اپیتلیوم و مزانشیم، مراحل اولیه توسعه در تمام اعضای اکوادورال را تنظیم می کنند

11. As the epithelium penetrates farther, it wraps itself around the condensing mesenchyme, eventually forming a bell-shaped structure, open at its bottom, around 14 weeks.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که بافت پوششی به جلو نفوذ می کند، خود را در اطراف تراکم تراکم می کند و در نهایت یک ساختار به شکل ناقوس شکل می دهد که در انتهای آن در حدود ۱۴ هفته باز می شود
[ترجمه گوگل]همانطور که اپیتلیوم نفوذ به دورتر می شود، آن را در اطراف مزانشیم متراکم قرار می دهد، و در نهایت تشکیل یک ساختار زنگ شکل، باز در پایین آن، حدود 14 هفته است

12. In essence, the method requires an understanding of the basic principles controlling early tooth formation and a source of cells to play the roles of embryonic oral epithelium and mesenchyme .
[ترجمه ترگمان]در اصل، این روش به درکی از اصول اولیه کنترل اولیه دندان و یک منبع از سلول ها نیاز دارد تا نقش های بافت پوششی و mesenchyme را ایفا کند
[ترجمه گوگل]در اصل، این روش نیاز به درک اصول اساسی کنترل شکل گیری دندان های زودرس و منبع سلول ها دارد تا نقش اپیتلیوم های جنینی و مزانشیم را بازی کنند

13. Methods:Using spontaneous hypertensive rats (SHR) of different age in months as experiment models to observe the remodeling of myocardium mesenchyme by collagen in quality and quantity.
[ترجمه ترگمان]روش ها: استفاده از موش های دارای فشار خون به خودی (SHR)در چند ماه به عنوان مدل های آزمایش برای مشاهده تغییرشکل سلول های myocardium توسط کلاژن در کیفیت و کمیت
[ترجمه گوگل]روشها: با استفاده از موشهای دارای فشارخون خودبهخودی (SHR) در سنین مختلف در ماه به عنوان مدل آزمایشی جهت مشاهده تغییر مزانشیم میوکارد با کلاژن در کیفیت و کمیت استفاده شد

14. Some of the same epithelial signals that trigger initiation of odontogenesis also regulate an important category of genes in the jaw mesenchyme .
[ترجمه ترگمان]برخی از همان سیگنال های پوششی که شروع odontogenesis را آغاز می کنند نیز یک گروه مهم از ژن ها را در فک mesenchyme تنظیم می کنند
[ترجمه گوگل]بعضی از سیگنال های اپیتلیال که باعث شروع زودرس می شوند، دسته ای مهم از ژن ها را در mesenchyme فک تنظیم می کنند


کلمات دیگر: