کلمه جو
صفحه اصلی

phut


(واژه ی آوایی) پت، از کار افتادن، خاموش شدن

انگلیسی به فارسی

(واژه‌ی آوایی) پت


فت


انگلیسی به انگلیسی

• bursting sound (such as the popping of a balloon)

جملات نمونه

1. to go phut
خراب شدن،از کار افتادن،خاموش شدن

2. the motor went phut and stopped
موتور پت پت کرد و خاموش شد.

3. The washing machine has gone phut.
[ترجمه ترگمان]ماشین رخت شویی خراب شده است
[ترجمه گوگل]ماشین لباسشویی فته کرده است

4. Our holiday plans have gone phut.
[ترجمه ترگمان] برنامه های holiday از بین رفته
[ترجمه گوگل]طرح تعطیلات ما فتنه را ترک کرده اند

5. The business went phut.
[ترجمه ترگمان]کار و کاسبی راه افتاد
[ترجمه گوگل]کسب و کار فت می رفت

6. Thunderbolts go out, phut, like candles; marriage goes on.
[ترجمه ترگمان]thunderbolts بیرون می روند، phut، مثل شمع، ازدواج ادامه دارد
[ترجمه گوگل]Thunderbolts بیرون رفتن، فت، مانند شمع؛ ازدواج ادامه دارد

7. The microwave's gone phut.
[ترجمه ترگمان]مایکروویو رفته
[ترجمه گوگل]فتوی مایکروویو رفته است

8. They of Persia and of Lud and of Phut were in thine army, thy men of war: they hanged the shield and helmet in thee; they set forth thy comeliness.
[ترجمه ترگمان]از ایران و of و of در ارتش خود و افراد جنگی تو در ارتش خود بودند؛ آن ها سپر و کلاه ایمنی خود را در تو به دار زدند
[ترجمه گوگل]آنها از ایران و لود و پوت در ارتش خود بودند، مردان جنگی شما سپر و کلاه در تو را به دار آویختند آنها میل خود را تنظیم می کنند

9. Our holiday plans went phut when the cost of living rose again.
[ترجمه ترگمان]زمانی که هزینه زندگی دوباره افزایش یافت، برنامه های تعطیلاتی ما به تعویق افتاد
[ترجمه گوگل]طرح های تعطیلات ما زمانی بود که هزینه زندگی دوباره افزایش یافت

10. Phut, blare, car head caves instantly, the machine is built before by lift heavily.
[ترجمه ترگمان]این ماشین قبل از اینکه به سختی بلند شود، در حال ساخته شدن است
[ترجمه گوگل]فت، بلاتر، غارهای سر ماشین را بلافاصله، دستگاه پیش از آن توسط بالابرهای سنگین ساخته شده است

11. I tried to do a tree too but the shaving foam went phut and I realized I'd used it all up.
[ترجمه ترگمان]سعی کردم یک درخت هم انجام دهم، اما کف خمیر ریش از بین رفت و فهمیدم که از آن استفاده کرده ام
[ترجمه گوگل]من سعی کردم یک درخت را نیز انجام دهم اما فوم اصطبل فته کرده بود و متوجه شدم که من از آن استفاده می کنم

12. And so what if nomadism was about to go out, phut, like a candle(Sentence dictionary), the whole world over?
[ترجمه ترگمان]و اگر nomadism می خواست بیرون برود، phut، مانند یک شمع، تمام دنیا تمام شد؟
[ترجمه گوگل]و اگر چه اگر عشایر بیرون بیایند، فت، مانند یک شمع (فرهنگ لغت حکم)، کل جهان را به چالش می کشد

13. Dawei SEZ is ten times as large as Map Ta Phut and is on a sparsely populated coastline.
[ترجمه ترگمان]Dawei SEZ ۱۰ برابر as Ta is است و در یک خط ساحلی پراکنده قرار دارد
[ترجمه گوگل]SEE Dawei ده بار برابر نقشه Ta Phut و در خط ساحلی کم جمعیت است

14. And the sons of Ham ; Cush, and Mizraim, and Phut, and Canaan.
[ترجمه ترگمان]و پسران هام، Cush و Mizraim و phut و کنعان
[ترجمه گوگل]و پسران حمام؛ Cush، و Mizraim، و Phut، و کنعان

15. In the middle of doing the sheets, the washing machine went phut again; I shall complain to the makers.
[ترجمه ترگمان]در وسط of، ماشین لباس شویی بار دیگر went؛ من به makers شکایت خواهم کرد
[ترجمه گوگل]در وسط انجام ورق، ماشین لباسشویی دوباره فت می شود؛ من باید به سازندگان شکایت کنم

The motor went phut and stopped.

موتور پت‌پت کرد و خاموش شد.


to go phut

خراب شدن، از کار افتادن، خاموش شدن



کلمات دیگر: