کلمه جو
صفحه اصلی

septicaemia

انگلیسی به فارسی

سپتیکمی، گند خونی، عفونت خون بوسیله ارگانیسم های چرکی


انگلیسی به انگلیسی

• (medicine) blood poisoning, illness characterized by the presence of pathogenic microorganisms in the blood; sepsis (also septicemia)

جملات نمونه

1. Although he is suffering from a type of septicaemia, he is clearly having a good spell.
[ترجمه ترگمان]اگر چه او از یک نوع of رنج می برد، به وضوح یک افسون خوب دارد
[ترجمه گوگل]اگر چه او از یک نوع سپتیکمی رنج می برد، او به وضوح دارای یک طلسم خوب است

2. In drug addiction, infections such as hepatitis and septicaemia get into the blood stream through infected needles.
[ترجمه ترگمان]در اعتیاد به مواد مخدر، عفونتی مانند هپاتیت و septicaemia از طریق سوزن های آلوده وارد جریان خون می شوند
[ترجمه گوگل]در اعتیاد به مواد مخدر، مانند هپاتیت و سپتی سمی، از طریق سوزن های آلوده به جریان خون وارد می شود

3. Pneumococcal septicaemia in context of pneumonia not included.
[ترجمه ترگمان]Pneumococcal septicaemia در زمینه ذات الریه شامل نمی شود
[ترجمه گوگل]سپتیکمی پنوموکوک در زمینه پنومونی موجود نیست

4. Small shot one sheep half-paralysed by septicaemia, and brought in seven ewes that had lost lambs or fallen ill.
[ترجمه ترگمان]یک گوسفند کوچک به وسیله septicaemia فلج شد و هفت میش را آورد که بره ها را از دست داده یا بیمار شده بودند
[ترجمه گوگل]شبیه یک گوسفند نیمه بر اثر سپتیکمی فلج شده و هفت جوجه را که بره ها را از دست داده اند و یا بیماران مبتلا به بیماری را مبتلا کرده اند

5. These conditions include pulmonary tuberculosis, viral hepatitis, streptococcal septicaemia and various other diseases.
[ترجمه ترگمان]این شرایط شامل سل ریوی، هپاتیت ویروسی، streptococcal septicaemia و بیماری های مختلف دیگر می شود
[ترجمه گوگل]این شرایط شامل سل ریوی، هپاتیت ویروسی، سپتیکمی استرپتوکوک و سایر بیماری های دیگر است

6. It would also protect against septicaemia in which bacteria multiply unchecked in the blood, possibly causing death without prompt treatment.
[ترجمه ترگمان]همچنین در مقابل septicaemia محافظت می شود که در آن باکتری بدون کنترل در خون تکثیر می شود و احتمالا منجر به مرگ بدون درمان فوری می شود
[ترجمه گوگل]همچنین در برابر سپتی سمی محافظت می شود که در آن باکتری ها بدون خونرسانی به ضایعات، احتمالا باعث مرگ بدون درمان سریع می شوند

7. There were significantly fewer admissions for septicaemia and enteritis in the co-trimoxazole group than in the placebo group.
[ترجمه ترگمان]پذیرش septicaemia و enteritis در گروه co نسبت به گروه placebo به میزان قابل توجهی کم تر بود
[ترجمه گوگل]در گروه کوتریموکازول نسبت به گروه دارونما دریافت کننده های قابل توجهی کمتر از سپتی سمی و انتیت بود

8. Haemorrhagic septicaemia is one of the most important bacterial diseases in buffalo and cattle in many African, Asian and Middle Eastern countries, causing losses of millions of dollars a year.
[ترجمه ترگمان]haemorrhagic septicaemia یکی از مهم ترین بیماری های باکتریایی در بوفالو و گاو در بسیاری از کشورهای آفریقایی، آسیایی و خاورمیانه است که باعث ضرر میلیون ها دلار در سال می شود
[ترجمه گوگل]Septicemia هموراژیک یکی از مهم ترین بیماری های باکتری در بوفالو و گاو در بسیاری از کشورهای آفریقایی، آسیایی و خاورمیانه است و باعث تلفات میلیون ها دلار در سال می شود

9. Once the delay treatment, will initiate, pneumonia, the septicaemia, and so on diseases to bring the serious damage to baby's health, even caused the death.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که درمان به تعویق افتاد، سینه پهلو، سینه پهلو، و غیره شروع به کار خواهد کرد تا آسیب های جدی به سلامت کودک وارد آید، حتی باعث مرگ شود
[ترجمه گوگل]هنگامی که درمان تاخیر شروع می شود، پنومونی، سپتی سمی و غیره بیماری ها به ارمغان می آورد آسیب جدی به سلامت نوزاد، حتی باعث مرگ

10. May have the pus poisonous septicaemia really.
[ترجمه ترگمان]می شه چرک دی گه رو واقعا مسموم کرد
[ترجمه گوگل]ممکن است واقعا Septicemia سمی را داشته باشد

11. Several HIV-related infections (including tuberculosis, bacterial pneumonia, malaria, septicaemia and PCP) can be prevented using drugs.
[ترجمه ترگمان]چندین عفونت مرتبط با اچ آی وی (از جمله سل، ذات الریه باکتریایی، مالاریا، septicaemia و PCP)را می توان با استفاده از مواد مخدر منع کرد
[ترجمه گوگل]چندین عفونت مرتبط با HIV (از جمله سل، پنومونی باکتریایی، مالاریا، سپتی سمی و PCP) را می توان از طریق استفاده از مواد مخدر جلوگیری کرد

12. The septicaemia with multibacteria trended increase 30. 2 %.
[ترجمه ترگمان]The با multibacteria در حال افزایش است و در حال افزایش است ۲ %
[ترجمه گوگل]میزان سپتیکمی با چند بتاکارس افزایش می یابد 30 2٪

13. The pneumococcus septicaemia (blood infection) the incipient symptoms are the shiver, the high fever, the polypnoea.
[ترجمه ترگمان]علائم pneumococcus (عفونت خون)لرزش خفیف ناشی از لرزش، تب بالا و the است
[ترجمه گوگل]Septicemia pneumococcus (عفونت خون) علائم ابتدایی لرز، تب بالا، پولیپ بینی است

14. Haemorrhagic septicaemia is hard to vaccinate against where livestock roam freely, because animals are difficult to capture and restrain long enough for an injection.
[ترجمه ترگمان]واکسینه کردن حیوانات در برابر جایی که دام ها آزادانه در آن پرسه می زنند، دشوار است، زیرا ثبت و مهار آن به اندازه کافی برای تزریق دشوار است
[ترجمه گوگل]Septicemia hemorrhagic واکسینه کردن در برابر جایی که حیوانات آزادانه سرگردان هستند، دشوار است زیرا حیوانات دشوار است برای تزریق و نگه داشتن به اندازه کافی برای تزریق

15. Fragments of rotting flesh lodged under the claws pose a high risk of septicaemia.
[ترجمه ترگمان]یه تیکه گوشت فاسد شده که زیر پنجه ها قایم شده و ریسک بالایی از \"septicaemia\" رو داره
[ترجمه گوگل]قطعاتی از گوشت پوسیدگی زیر پنجه در معرض خطر بالای سپتیکمی قرار می گیرند

پیشنهاد کاربران

گندخونی، عفونت خون


کلمات دیگر: