تشریح شده، بهم پیوستن، درهم باز شدن، سردرهم اوردن، بهم اتصال دادن، امیختن
inosculated
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• connected, joined, united; joined by openings (such as veins or arteries)
کلمات دیگر:
تشریح شده، بهم پیوستن، درهم باز شدن، سردرهم اوردن، بهم اتصال دادن، امیختن