رجوع شود به: mardetable، فروش رفتنی، قابل فروش، بازار دار
merchantable
رجوع شود به: mardetable، فروش رفتنی، قابل فروش، بازار دار
انگلیسی به فارسی
رجوع شود به: mardetable
قابل فروش است
انگلیسی به انگلیسی
• marketable, may be traded, salable
جملات نمونه
1. Goods must be of merchantable quality.
[ترجمه omid] کالا ها میبایست برخوردار از کیفیت تجاری باشند
[ترجمه ترگمان]کالا باید از کیفیت merchantable باشد[ترجمه گوگل]محصولات باید با کیفیت قابل فروش باشند
2. The computer must be of merchantable quality.
[ترجمه ترگمان]کامپیوتر باید دارای کیفیت merchantable باشد
[ترجمه گوگل]کامپیوتر باید از کیفیت قابل فروش باشد
[ترجمه گوگل]کامپیوتر باید از کیفیت قابل فروش باشد
3. The concept of merchantable quality is one of degree.
[ترجمه ترگمان]مفهوم کیفیت merchantable یک درجه است
[ترجمه گوگل]مفهوم کیفیت بازاریابی یکی از درجه است
[ترجمه گوگل]مفهوم کیفیت بازاریابی یکی از درجه است
4. Goods must be of merchantable quality, fit for their purpose and as described.
[ترجمه ترگمان]کالا باید از کیفیت merchantable باشد، مناسب اهداف آن ها و همانطور که توضیح داده شد
[ترجمه گوگل]محصولات باید با کیفیت مناسب و متناسب با اهداف خود و به صورت توصیف شده باشند
[ترجمه گوگل]محصولات باید با کیفیت مناسب و متناسب با اهداف خود و به صورت توصیف شده باشند
5. Good merchantable quality, (G. M. Q. ).
[ترجمه ترگمان]کیفیت merchantable خوب، (G م (Q)
[ترجمه گوگل]کیفیت قابل فروش مناسب (G M Q )
[ترجمه گوگل]کیفیت قابل فروش مناسب (G M Q )
6. And the interlocked operation of the rural merchantable products is an important way for further broadening the rural mark et and increasing the living standard and living quality of the farmers.
[ترجمه ترگمان]و عملیات درهم قفل کردن محصولات کشاورزی روستایی راهی مهم برای گسترش بیشتر مزیت روستایی و افزایش استاندارد زندگی و کیفیت زندگی کشاورزان است
[ترجمه گوگل]و عملیات متصل شده از محصولات قابل فروش روستایی، یک راه مهم برای گسترش بیشتر عناصر روستایی و افزایش سطح زندگی و کیفیت زندگی کشاورزان است
[ترجمه گوگل]و عملیات متصل شده از محصولات قابل فروش روستایی، یک راه مهم برای گسترش بیشتر عناصر روستایی و افزایش سطح زندگی و کیفیت زندگی کشاورزان است
7. Q or Good Merchantable Quality.
[ترجمه ترگمان]سوال: کیفیت و کیفیت خوب
[ترجمه گوگل]Q یا کیفیت خوب Merchantable
[ترجمه گوگل]Q یا کیفیت خوب Merchantable
8. At first instance, the judge held that the car was not of merchantable quality.
[ترجمه ترگمان]در وهله اول، قاضی ادعا کرد که ماشین کیفیت merchantable ندارد
[ترجمه گوگل]در اولین قضیه، قاضی تصریح کرد که ماشین از کیفیت قابل فروش نبود
[ترجمه گوگل]در اولین قضیه، قاضی تصریح کرد که ماشین از کیفیت قابل فروش نبود
9. By their work they are promoting the idea that goods should be of merchantable quality and fit for their purpose.
[ترجمه ترگمان]آن ها با کار خود این ایده را ترویج می کنند که کالا باید کیفیت merchantable داشته باشد و مناسب اهداف آن ها باشد
[ترجمه گوگل]با کار آنها، این ایده را ترویج می دهند که کالاها باید با کیفیت مناسب و مناسب باشند
[ترجمه گوگل]با کار آنها، این ایده را ترویج می دهند که کالاها باید با کیفیت مناسب و مناسب باشند
10. When any goods are bought they should be of merchantable quality.
[ترجمه ترگمان]زمانی که هر کالای خریداری شده باید دارای کیفیت merchantable باشد
[ترجمه گوگل]وقتی که هر کالایی خریداری می شود باید از کیفیت قابل فروش باشد
[ترجمه گوگل]وقتی که هر کالایی خریداری می شود باید از کیفیت قابل فروش باشد
11. The Scania soon proved to be seriously defective and not of merchantable quality.
[ترجمه ترگمان]The به زودی ثابت شد که به شدت معیوب بوده و کیفیت merchantable ندارد
[ترجمه گوگل]اسکانیا به زودی ثابت کرد که به طور جدی معیوب و نه از کیفیت قابل فروش است
[ترجمه گوگل]اسکانیا به زودی ثابت کرد که به طور جدی معیوب و نه از کیفیت قابل فروش است
12. The House of Lords held that it was of merchantable quality because it was saleable without any substantial reduction of the price.
[ترجمه ترگمان]مجلس اعیان بر این عقیده بود که این محصول از کیفیت merchantable برخوردار است، زیرا قابل فروش بود و هیچ کاهشی در قیمت نداشت
[ترجمه گوگل]مجلس ارمنستان تصریح کرد که از نظر کیفی قابل فروش است، زیرا بدون کاهش شدید قیمت قابل فروش است
[ترجمه گوگل]مجلس ارمنستان تصریح کرد که از نظر کیفی قابل فروش است، زیرا بدون کاهش شدید قیمت قابل فروش است
13. The Sale of Goods Act 1979 states that goods must be of merchantable quality when you buy them.
[ترجمه ترگمان]فروش کالا در سال ۱۹۷۹، زمانی که شما آن ها را بخرید، کالا باید از کیفیت merchantable برخوردار باشد
[ترجمه گوگل]قانون فروش کالاها در سال 1979 بیان می دارد که کالاهایی که هنگام خرید آنها باید با کیفیت مناسب باشد
[ترجمه گوگل]قانون فروش کالاها در سال 1979 بیان می دارد که کالاهایی که هنگام خرید آنها باید با کیفیت مناسب باشد
14. You're entitled to a full refund because the goods aren't of merchantable quality.
[ترجمه ترگمان]شما حق بازگشت کامل را دارید زیرا کالاها از کیفیت merchantable نیستند
[ترجمه گوگل]شما به بازپرداخت کامل احترام می گذارید زیرا کالاها از کیفیت قابل فروش نیستند
[ترجمه گوگل]شما به بازپرداخت کامل احترام می گذارید زیرا کالاها از کیفیت قابل فروش نیستند
کلمات دیگر: