کلمه جو
صفحه اصلی

physical science


(هر یک از علومی که با ماده ی بی جان و انرژی سر و کار دارند مانند فیزیک و شیمی و نجوم) دانش مادی، (جمع) علوم طبیعی، خیم شناسی

انگلیسی به فارسی

(هر یک از علومی که با ماده‌ی بیجان و انرژی سر و کار دارند مانند فیزیک و شیمی و نجوم) دانش مادی، (جمع) علوم طبیعی، خیم شناسی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: any science, such as chemistry, physics, astronomy, or geology, that deals with inanimate matter or energy.
مشابه: science

• the physical sciences are sciences such as physics, chemistry, and geology that are concerned with non-living things and natural forces.

جملات نمونه

1. Few girls take physical science subjects; few boys take languages.
[ترجمه ترگمان]تعداد کمی از دختران از موضوعات علوم فیزیکی استفاده می کنند؛ تعداد کمی از پسران زبان به دست می گیرند
[ترجمه گوگل]تعداد کمی از دختران موضوع علوم فیزیکی را می گیرند پسران چند زبان می گیرند

2. Aitken's work covered a wide spectrum of physical science, and he had some ninety-eight contributions published in scientific literature.
[ترجمه ترگمان]کار Aitken طیف وسیعی از علوم فیزیکی را تحت پوشش قرار داد، و او در ادبیات علمی نود و هشت سهم داشت
[ترجمه گوگل]کار Aitken تحت پوشش طیف گسترده ای از علوم فیزیکی، و او تا به حال برخی از نود و هشت کمک های منتشر شده در ادبیات علمی است

3. It is on this same basis that physical science pursues, with ever-increasing success, its quest of laws of nature.
[ترجمه ترگمان]بر همین اساس است که علوم فیزیکی با موفقیت فزاینده، جستجوی قوانین طبیعت، به دنبال آن هستند
[ترجمه گوگل]این همان پایه ای است که علم فیزیکی با موفقیت رو به رشد، تلاش خود را از قوانین طبیعت دنبال می کند

4. The most prevalent view was that physical science consisted of a body of hard, certain and fundamental knowledge.
[ترجمه ترگمان]رایج ترین دیدگاه این بود که علم فیزیکی شامل یک جسم سخت، مشخص و اساسی است
[ترجمه گوگل]شایع ترین دیدگاه این بود که علم فیزیکی شامل یک بدن از دانش سخت، شناختی و بنیادی بود

5. Physics and physical science students had a strong sense of the hierarchy of different disciplines.
[ترجمه ترگمان]فیزیک و دانش آموزان علوم فیزیکی یک حس قوی از سلسله مراتب رشته های مختلف داشتند
[ترجمه گوگل]دانش آموزان فیزیک و علوم فیزیکی حس قوی نسبت به سلسله مراتب رشته های مختلف دارند

6. Many physics students, and almost all physical science students, had an instrumental attitude towards their degree courses.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از دانشجویان فیزیک و تقریبا همه دانش آموزان علوم فیزیکی نسبت به دوره های درسی خود رفتاری سودمند داشتند
[ترجمه گوگل]بسیاری از دانشآموزان فیزیک و تقریبا تمام دانشآموزان علوم فیزیکی، نسبت به دورههای تحصیلات خود، نگرش سازندهای داشتند

7. Very few physical science students stressed the intellectual enjoyment of the degree course.
[ترجمه ترگمان]تعداد کمی از دانش آموزان علوم فیزیکی بر لذت معنوی این دوره تاکید کردند
[ترجمه گوگل]تعداد بسیار کمی دانشجویان علوم فیزیکی تاکید می کنند که لذت فکری دوره های آموزشی

8. Working Group I looks at the physical science of climate change.
[ترجمه ترگمان]گروه کاری من به علم فیزیکی تغییر آب و هوا نگاه می کنم
[ترجمه گوگل]گروه کاری من به علم فیزیکی تغییر آب و هوا نگاه می کند

9. Hold an university degree in the physical science with minimum 5 - year related working experience.
[ترجمه ترگمان]یک مدرک دانشگاهی در علوم فیزیکی با حداقل پنج سال تجربه کاری مرتبط داشته باشید
[ترجمه گوگل]مدرک تحصیلی در علوم فیزیکی با حداقل تجربه کاری 5 ساله داشته باشید

10. Supported by the national physical science major fund project(project number:50238040), the paper researched the creep collapse effect of the concrete structure systematically .
[ترجمه ترگمان]با پشتیبانی پروژه ملی علوم فیزیکی (شماره پروژه: ۵۰۲۳۸۰۴۰)، این مقاله اثر ریزش آهسته ساختار بتن را به صورت سیستماتیک مورد بررسی قرار داد
[ترجمه گوگل]این پروژه توسط پروژه ملی صندوق سرمایه گذاری فیزیکی ملی (شماره پروژه 50238040) پشتیبانی می شود، این مقاله به طور سیستماتیک اثر سقوط خزش سنگ ساخت بتن را مورد بررسی قرار داد

11. Most of them studied engineering, physical science or life science.
[ترجمه ترگمان]بیشتر آن ها مهندسی، علوم فیزیکی یا علوم زیستی را مطالعه کردند
[ترجمه گوگل]اکثر آنها مهندسی، علوم فیزیکی یا علم زندگی را مطالعه کردند

12. Hold an university degree in physical science with minimum 5 - year project planning & scheduling working experience.
[ترجمه ترگمان]یک مدرک دانشگاهی را در علوم فیزیکی با حداقل ۵ سال برنامه ریزی برای زمانبندی کار برنامه ریزی کنید
[ترجمه گوگل]مدرک دانشگاهی در علوم فیزیکی را با برنامه ریزی حداقل 5 ساله برنامه ریزی تجربه کاری داشته باشید

13. Besides, the physical science teachers' concept for nature and conservation of mass of gas particles are coherent, but with low coherence on the concept of distribution of gas particles.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، مفهوم فیزیکی معلمان علوم فیزیکی برای طبیعت و حفاظت از جرم ذرات گاز منسجم است، اما با وابستگی پایین به مفهوم توزیع ذرات گاز
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، مفهوم معلمان علوم فیزیکی برای طبیعت و حفظ توده ذرات گاز، منسجم است، اما با انسجام کم در مفهوم توزیع ذرات گاز

14. Applied Mechanics is a physical science which describes and predicts the results of rigid bodies under action of forces.
[ترجمه ترگمان]مکانیک کاربردی یک علم فیزیکی است که نتایج بدنه های صلب را تحت عمل نیروهای مسلح پیش بینی می کند و پیش بینی می کند
[ترجمه گوگل]مکانیک کاربردی یک دانش فیزیکی است که نتایجی از بدنهای سفت و محکم تحت عمل نیروها را توصیف و پیش بینی می کند

15. Like most people, I stand amazed by the reach of physical science.
[ترجمه ترگمان]مانند بسیاری از مردم، من از دسترس دانش فیزیکی شگفت زده می ایستم
[ترجمه گوگل]همانند بسیاری از افراد، از علم فیزیکی شگفت زده می شوم


کلمات دیگر: