وابسته به تکامل نژادى
phylogenic
وابسته به تکامل نژادى
انگلیسی به فارسی
فیلوژنی
انگلیسی به انگلیسی
• pertaining to the descent or evolutionary development of a species
جملات نمونه
1. The concise dynamic description of the economic phylogenic from 1952 to 1982 is done by means of time series analysis and all around PCA in this article.
[ترجمه ترگمان]توصیف پویای دقیق of اقتصادی از ۱۹۵۲ تا ۱۹۸۲ با استفاده از تحلیل سری های زمانی و تمام around در این ماده انجام می شود
[ترجمه گوگل]توصیف مختصری پویای فیلوژنتیک اقتصادی از سال 1952 تا سال 1982 با استفاده از تجزیه و تحلیل سری و تمام اطراف PCA در این مقاله انجام شده است
[ترجمه گوگل]توصیف مختصری پویای فیلوژنتیک اقتصادی از سال 1952 تا سال 1982 با استفاده از تجزیه و تحلیل سری و تمام اطراف PCA در این مقاله انجام شده است
2. Conclusion Data from phylogenic trees of H and N gene revealed that the wide-type measles viruses circulating in Zhejiang province in 2005 all belonged to genotype H
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری داده های درخت های phylogenic از ژن H و N نشان داد که نوع گسترده ای از ویروس های سرخک که در استان Zhejiang در سال ۲۰۰۵ منتشر شده اند، متعلق به ژنوتیپ اچ
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: نتایج حاصل از درختان فیلوژنی ژن H و N نشان داد که ویروس های مختلف سرخدار در استان ژیجان در سال 2005 به ژنوتیپ H
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: نتایج حاصل از درختان فیلوژنی ژن H و N نشان داد که ویروس های مختلف سرخدار در استان ژیجان در سال 2005 به ژنوتیپ H
3. Methods Combination of morphological classification and phylogenic analysis.
[ترجمه ترگمان]روش های ترکیبی از طبقه بندی morphological و آنالیز phylogenic
[ترجمه گوگل]روش ها ترکیب بندی طبقه بندی مورفولوژیکی و تجزیه و تحلیل فیلوژن
[ترجمه گوگل]روش ها ترکیب بندی طبقه بندی مورفولوژیکی و تجزیه و تحلیل فیلوژن
4. The genetic distances and phylogenic tree obtained on the basis of gene frequencies of 15 loci of 9 ethnic groups show that the Yaozu should be included into the Mongoloids of southern-Asia type.
[ترجمه ترگمان]فواصل ژنتیکی و درخت phylogenic که براساس فرکانس های ژن ۱۵ مکان از ۹ گروه نژادی به دست می آیند، نشان می دهند که Yaozu باید در the نوع جنوب آسیا گنجانده شوند
[ترجمه گوگل]فاصله ژنتیکی و درخت فلیگونیک بر اساس فرکانس های ژنی 15 عدد از 9 گروه قومی به دست می آید که نشان می دهد یوزو باید به مغولوئید های جنوب آسیا گنجانده شود
[ترجمه گوگل]فاصله ژنتیکی و درخت فلیگونیک بر اساس فرکانس های ژنی 15 عدد از 9 گروه قومی به دست می آید که نشان می دهد یوزو باید به مغولوئید های جنوب آسیا گنجانده شود
5. Cluster analysis and phylogenic trees revealed that Ewenki nationality had estrangement genetic affinity with the other 3 major nationalities in inner mongolia and Han nationality in Xi'an.
[ترجمه ترگمان]تجزیه و تحلیل خوشه ای و درختان phylogenic نشان داد که ملیت Ewenki پیوستگی ژنتیکی با دیگر ۳ ملیت اصلی در مغولستان داخلی و Han در Xi دارد
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل خوشه ای و درختان فیلوژنی نشان می دهد که ملیت Ewenki دارای تمایز ژنتیکی نسبت به دیگر 3 ملیت اصلی در مغولستان درونی و ملیت هان در شیان است
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل خوشه ای و درختان فیلوژنی نشان می دهد که ملیت Ewenki دارای تمایز ژنتیکی نسبت به دیگر 3 ملیت اصلی در مغولستان درونی و ملیت هان در شیان است
6. Phylogenic tree of PVY was established on CP gene nucleotide sequences of 55 isolates.
[ترجمه ترگمان]درخت Phylogenic در توالی نوکلیوتیدی ژن CP ۵۵ جدایه به دست آمد
[ترجمه گوگل]درخت فیلوژنی PVY بر روی توالی های ژن نیتروژن ژن CP 59 از 55 جدایه ها ایجاد شد
[ترجمه گوگل]درخت فیلوژنی PVY بر روی توالی های ژن نیتروژن ژن CP 59 از 55 جدایه ها ایجاد شد
7. Cluster analysis and phylogenic tree showed the genetic affinity between Bai, Dai, Yi, and Tibet populations.
[ترجمه ترگمان]تجزیه و تحلیل خوشه ای و درخت phylogenic میل ژنتیکی بین بای، دای، یی و تبت را نشان داد
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل خوشه ای و درخت فلیگلنیکی نشان دهنده وابستگی ژنتیکی بین جمعیت های بای، Dai، Yi و Tibet است
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل خوشه ای و درخت فلیگلنیکی نشان دهنده وابستگی ژنتیکی بین جمعیت های بای، Dai، Yi و Tibet است
8. Phylogenic tree from 2strains were draw based on the NDV HN gene (part segment), and the result is similar to that of F gene.
[ترجمه ترگمان]درخت Phylogenic از ۲ سویه بر روی ژن NDV HN (بخش بخشی)کشیده شد و نتیجه مشابه ژن F است
[ترجمه گوگل]درخت فیلوژنتیک از 2 سرتاسر بر اساس ژن NDV HN (بخش بخشی) برش داده شد و نتیجه مشابه ژن F بود
[ترجمه گوگل]درخت فیلوژنتیک از 2 سرتاسر بر اساس ژن NDV HN (بخش بخشی) برش داده شد و نتیجه مشابه ژن F بود
9. The phylogenic tree of TFL1 homologs is almost accordance with the relative of those plants.
[ترجمه ترگمان]درخت phylogenic of تقریبا مطابق با نسبی این گیاهان است
[ترجمه گوگل]درخت فیلوژنی همولوگ های TFL1 تقریبا مطابق با نسبی آن گیاهان است
[ترجمه گوگل]درخت فیلوژنی همولوگ های TFL1 تقریبا مطابق با نسبی آن گیاهان است
10. Moreover, TEs can be applied as a scale to analyze the phylogenic relationship.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، tes می تواند به عنوان یک مقیاس برای تجزیه و تحلیل رابطه phylogenic بکار رود
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، TEs را می توان به عنوان یک مقیاس برای تجزیه و تحلیل رابطه زیستی استفاده کرد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، TEs را می توان به عنوان یک مقیاس برای تجزیه و تحلیل رابطه زیستی استفاده کرد
11. Evaluation index system of Guizhou's economy complex development is set up. The dynamic of the economic phylogenic from 1978 to 2003 is done by means of time series and PCA in this article.
[ترجمه ترگمان]سیستم شاخص ارزیابی توسعه مجتمع اقتصاد Guizhou راه اندازی شده است در این مقاله پویایی روابط اقتصادی از ۱۹۷۸ تا ۲۰۰۳ با استفاده از سری های زمانی و PCA انجام می شود
[ترجمه گوگل]سیستم شاخص ارزیابی توسعه پیچیده اقتصاد Guizhou تنظیم شده است پویایی فیلوژنیک اقتصادی از سال 1978 تا سال 2003 با استفاده از سری زمانی و PCA در این مقاله انجام شده است
[ترجمه گوگل]سیستم شاخص ارزیابی توسعه پیچیده اقتصاد Guizhou تنظیم شده است پویایی فیلوژنیک اقتصادی از سال 1978 تا سال 2003 با استفاده از سری زمانی و PCA در این مقاله انجام شده است
12. Nonetheless, meeting participants acknowledged that the set of information should include genetic profile, phylogenic position, microbe source, purity, and chain of custody.
[ترجمه ترگمان]بااینحال، شرکت کنندگان در این جلسه تایید کردند که مجموعه اطلاعات باید شامل پروفایل ژنتیکی، موقعیت phylogenic، منبع microbe، خلوص، و زنجیر حضانت باشد
[ترجمه گوگل]با این وجود، شرکت کنندگان در این جلسه اذعان کردند که مجموعه اطلاعات باید شامل مشخصات ژنتیکی، موقعیت فلوژنی، منبع میکروب، خلوص و زنجیره نگهداری باشد
[ترجمه گوگل]با این وجود، شرکت کنندگان در این جلسه اذعان کردند که مجموعه اطلاعات باید شامل مشخصات ژنتیکی، موقعیت فلوژنی، منبع میکروب، خلوص و زنجیره نگهداری باشد
13. The result indicated that the appearance of the duplication mitochondrial DNA is likely related to phylogenic of the Crinocheta.
[ترجمه ترگمان]نتیجه نشان داد که ظهور دی ان ای میتوکندری منجر به phylogenic of می شود
[ترجمه گوگل]نتیجه نشان داد که ظهور DNA تکثیر DNA میتوکندری احتمالا مربوط به فیلوژنی Crinocheta است
[ترجمه گوگل]نتیجه نشان داد که ظهور DNA تکثیر DNA میتوکندری احتمالا مربوط به فیلوژنی Crinocheta است
14. Now these tow genes have been widely used in the phylogenic analysis of plant.
[ترجمه ترگمان]امروزه این دو ژن به طور گسترده در آنالیز phylogenic گیاه مورد استفاده قرار گرفته اند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر این ژن های بتونی به طور گسترده ای در تجزیه و تحلیل فلوژن از گیاه استفاده می شود
[ترجمه گوگل]در حال حاضر این ژن های بتونی به طور گسترده ای در تجزیه و تحلیل فلوژن از گیاه استفاده می شود
کلمات دیگر: