کلمه جو
صفحه اصلی

orthopaedic


مربوط بفن درست کردن اندامهای ناقص

انگلیسی به فارسی

مربوط بفن درست کردن اندام‌های ناقص


ارتوپدی، وابسته به استخوانپزشکی


انگلیسی به انگلیسی

• of or related to the treatment of deformities or diseases of the bones and joints
orthopaedic means concerning the medical care of the bones in the bodies of humans and animals, especially the treatment or prevention of injuries or defects; a medical term.

جملات نمونه

1. The suspension system consists of an orthopaedic footbed which locates the foot in a central position and prevents side to side slipping.
[ترجمه ترگمان]سیستم تعلیق متشکل از یک footbed ارتوپدی است که در موقعیت مرکزی قرار می گیرد و از لغزش پهلو به پهلو جلوگیری می کند
[ترجمه گوگل]سیستم تعلیق شامل یک پا ارتوپدی است که پا را در یک موقعیت مرکزی قرار می دهد و مانع از لغزش در کنار آن می شود

2. The specialisms of geriatrics and orthopaedic surgery have recorded the largest decreases in average length of stay.
[ترجمه ترگمان]specialisms جراحی ارتوپدی و ارتوپدی به طور متوسط بیش ترین کاهش را در طول مدت اقامت ثبت کرده اند
[ترجمه گوگل]جراحی ارتوپدی و جراحی ارتوپدی، بزرگترین کاهش در طول مدت اقامت را ثبت کرده است

3. When one in five orthopaedic beds is occupied with hip fracture patients, the benefits of such schemes are obvious.
[ترجمه ترگمان]زمانی که یکی از پنج بس تر ارتوپدی به بیماران شکستگی کفل اختصاص دارد، مزایای این طرح ها مشهود است
[ترجمه گوگل]وقتی یکی از پنج تخت ارتوپدی با بیماران مبتلا به شکستگی لگن اشغال می شود، مزایای چنین طرح هایی واضح است

4. The Anatom has a removable orthopaedic footbed which locates the foot firmly in a central position.
[ترجمه ترگمان]The دارای یک footbed ارتوپدی است که به طور محکم در موقعیت مرکزی قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]آناتوم دارای پایه ارتوپدی متحرک است که پا را به طور قاطع در موقعیت مرکزی قرار می دهد

5. It is suggested that an orthopaedic surgeon at a different hospital should be instructed.
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد شده است که یک جراح ارتوپدی در یک بیمارستان دیگر باید آموزش داده شود
[ترجمه گوگل]پیشنهاد شده است که یک جراح ارتوپد در بیمارستان دیگری باید آموزش داده شود

6. Standish Hospital treats orthopaedic and chest ailments and when it closes, patients will have to travel to Gloucestershire Royal Hospital.
[ترجمه ترگمان]بیمارستان استاندیش بیماری ها و بیماری های سینه را درمان می کند و پس از پایان آن، بیماران مجبور خواهند بود به بیمارستان Royal Gloucestershire سفر کنند
[ترجمه گوگل]بیمارستان Standish درمان بیماری های ارتوپدی و قفسه سینه و زمانی که آن را بسته است، بیماران مجبور به سفر به بیمارستان سلطنتی گلاستریشری

7. Musgrave Park is the regional centre for orthopaedic surgery and has a reputation second to none for its geriatric work.
[ترجمه ترگمان]پارک Musgrave یک مرکز منطقه ای برای جراحی های ارتوپدی است و دارای شهرت دوم برای هیچ یک از آثار سالخوردگی نیست
[ترجمه گوگل]Park Musgrave مرکز منطقه ای برای جراحی ارتوپدی است و برای شهرت و جایگاه دوم شهرت دارد

8. Negotiations took place with the orthopaedic department to enable me to refer my own patients.
[ترجمه ترگمان]مذاکرات با بخش ارتوپدی انجام شد تا من را قادر سازد که به بیماران خود مراجعه کنم
[ترجمه گوگل]مذاکرات با بخش ارتوپدی انجام شد تا من بتوانم بیماران خود را مراجعه کنم

9. Access to Pediatric Orthopaedic Care in California: Is The Health System Broken?
[ترجمه ترگمان]دسترسی به مراقبت های بهداشتی کودکان در کالیفرنیا: آیا سیستم بهداشت شکسته شده است؟
[ترجمه گوگل]دسترسی به مراقبت های ارتوپدی کودکان در کالیفرنیا آیا سیستم بهداشتی شکسته شده است؟

10. Orthopaedic Physical Therapy, Sports Medicine, Athletic Training, Biomechanics, Information Sciences.
[ترجمه ترگمان]درمان فیزیکی درمانی، طب ورزشی، آموزش ورزشی، Biomechanics، علوم اطلاع رسانی
[ترجمه گوگل]ارتوپدی، فیزیوتراپی، پزشکی ورزشی، آموزش ورزشی، بیومکانیک، علوم انسانی

11. Does the belt after tooth orthopaedic maintain implement does time need ages after all?
[ترجمه ترگمان]آیا این کمربند پس از ادامه اعمال ارتوپدی به زمان نیاز دارد؟
[ترجمه گوگل]آیا کمربند پس از ارتوپدی دندان حفظ می شود آیا زمان نیاز به سنین پس از همه؟

12. The orthopaedic doctor decided to amputate her limb and very likely she would need adjuvant chemotherapy.
[ترجمه ترگمان]پزشک ارتوپدی به این نتیجه رسید که عضو بدنش را قطع کند و به احتمال زیاد نیاز به شیمی درمانی دارد
[ترجمه گوگل]پزشک ارتوپد تصمیم گرفت که اندام خود را قطع کند و به احتمال زیاد او به شیمی درمانی adjuvant نیاز دارد

13. Therefore, a need exists for an orthopaedic instrument which is lighter than an all-metal instrument but which provides wearability comparable to the all-metal instrument.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، یک نیاز برای یک ابزار ارتوپدی وجود دارد که سبک تر از یک ابزار تمام فلز است، اما قابل مقایسه با ابزار فلزی است
[ترجمه گوگل]بنابراین نیاز به یک وسیله ارتوپدی وجود دارد که سبک تر از یک ابزار فلزی است، اما قابلیت پوشیدگی قابل مقایسه با ابزار فلزی است

14. The family doctor advised them to try a well-known rehabilitation unit, not realizing that it specialized in orthopaedic rather than neurological cases.
[ترجمه ترگمان]پزشک خانواده به آن ها توصیه کرد که یک واحد توان بخشی شناخته شده را امتحان کنند و متوجه نشده باشند که آن به جای پرونده های نورولوژیکی، در ارتوپدی تخصص دارد
[ترجمه گوگل]دکتر خانوادگی به آنها توصیه کرد یک واحد توانبخشی شناخته شده را بکار ببرد، نه این که متوجه شود که در ارتوپدیک به جای موارد نورولوژیکی تخصص دارد

پیشنهاد کاربران

ارتوپدی - مربوط به فن درست کردن اندام های ناقص


کلمات دیگر: