1. This cell phone sure is hot stuff.
[ترجمه ترگمان] این موبایل خیلی سکسیه
[ترجمه گوگل]این تلفن همراه مطمئن است چیزهای گرم است
2. My friends keep badgering me to get a cell phone.
[ترجمه ترگمان]دوستام مدام با من سر و صدا میکنن تا یه گوشی گیر بیارم
[ترجمه گوگل]دوستان من همچنان به من کمک میکنند تا یک تلفن همراه دریافت کنم
3. Some guy was yapping on his cell phone.
[ترجمه ترگمان] یه نفر داشت با موبایلش پارس می کرد
[ترجمه گوگل]بعضی از بچه ها بر روی تلفن همراهش زل زدند
4. Interception of cell phone calls has been a criminal act since 198 when those devices were included in federal wiretap statutes.
[ترجمه ترگمان]تعداد تماس های تلفن همراه از ۱۹۸ زمانی که این دستگاه ها در ادارات فدرال اداره می شوند، یک اقدام جنایی بوده است
[ترجمه گوگل]تصویب تماس های تلفن همراه از سال 1981، زمانی که این دستگاه ها در قوانین سرویس های تلفن فدرال گنجانده شده است، یک عمل جنایی بوده است
5. You can use the cell phone wherever the cell sites are in use.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید از تلفن همراه در هر جایی که سایت های سلول در حال استفاده هستند، استفاده کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید از تلفن همراه در هر کجا که سایت های سلولی در حال استفاده هستند استفاده کنید
6. Can I use your cell phone to make a call?
[ترجمه هستی زارعی] آیا میتوانم از گوشی همراه شما برای برقراری تماس استفاده کنم
[ترجمه دینا] می تونی گوشی خود را برای برقراری تماس بدی
[ترجمه ترگمان]میتونم از موبایلت استفاده کنم تا زنگ بزنم؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانم از تلفن شما برای برقراری تماس استفاده کنم؟
7. Liberal Washington Post reporter Jane Day uses her cell phone to call in the story.
[ترجمه ترگمان]خبرنگار واشنگتن پست، جین روز، از تلفن همراه خود برای تماس در این داستان استفاده می کند
[ترجمه گوگل]خبرنگار لیبرال واشنگتن پست، جین روز، تلفن خود را برای تماس در داستان استفاده می کند
8. The cell phone that allows you to connect, makes it impossible to disconnect.
[ترجمه ترگمان]تلفن همراه که به شما اجازه اتصال می دهد، قطع ارتباط را غیر ممکن می سازد
[ترجمه گوگل]تلفن همراه که به شما امکان اتصال را می دهد، قطع ارتباط آن غیر ممکن است
9. You started with the cell phone the minute you sat down.
[ترجمه ترگمان]همون موقعی که نشستی با موبایل شروع کردی
[ترجمه گوگل]شما در همان لحظه ای که نشستید با تلفن همراه شروع کردید
10. And put down that cell phone, before it kills you!
[ترجمه ترگمان]و اون گوشی رو بذار زمین، قبل از اینکه تو رو بکشه
[ترجمه گوگل]و آن تلفن همراه را بردارید، قبل از اینکه شما را بکشند!
11. Whether you can set off dynamite with a cell phone.
[ترجمه ترگمان] چه می تونی با یه موبایل از دینامیت کار کنی
[ترجمه گوگل]آیا شما می توانید دینامیت را با یک تلفن همراه تنظیم کنید
12. The cell phone is a relatively recent phenomenon. It's difficult at the moment to assess its effects.
[ترجمه ترگمان]تلفن همراه پدیده ای نسبتا جدید است در حال حاضر دشوار است که تاثیرات آن را ارزیابی کنیم
[ترجمه گوگل]تلفن همراه یک پدیده نسبتا جدید است در حال حاضر برای ارزیابی اثرات آن دشوار است
13. Turns out the call was made on her cell phone in her car.
[ترجمه ترگمان]معلوم شد تماس با موبایلش تو ماشینش بوده
[ترجمه گوگل]روشن می شود که تماس تلفنی او در ماشین او ساخته شده است
14. The only uncomfortable moment was when a cell phone began ringing behind them and they started smiling at each other.
[ترجمه ترگمان]تنها لحظه ناراحت کننده وقتی بود که یک تلفن پشت سرشان شروع به زنگ زدن کرد و شروع به لبخند زدن به یکدیگر کردند
[ترجمه گوگل]تنها لحظه ای ناراحت کننده ای بود که تلفن همراه شروع به زنگ زدن کرد و شروع به لبخند زدن کرد
15. If you want a cellphone with style, this is the one for you.
[ترجمه ترگمان]اگر شما یک موبایل با سبک می خواهید، این یکی برای شما است
[ترجمه گوگل]اگر می خواهید یک تلفن همراه با سبک داشته باشید، این یکی برای شماست
16. To pick up the reflected signals, the cellphone has to be held steady for a few seconds, says Lubecke.
[ترجمه ترگمان]به گفته Lubecke، برای برداشتن سیگنال های منعکس شده، گوشی موبایل باید برای چند ثانیه ثابت نگه داشته شود
[ترجمه گوگل]Lubecke می گوید: برای انتخاب سیگنال های بازتاب شده، تلفن همراه باید چند ثانیه صاف باشد
17. Did you ever hear the cellphone operators complaining that the early competition adversely affected their business?
[ترجمه ترگمان]آیا تا به حال صدای اپراتورهای تلفن همراه را شنیده اید که شکایت کرده اند که رقابت زودهنگام بر تجارت آن ها تاثیر می گذارد؟
[ترجمه گوگل]آیا تا به حال اپراتورهای تلفن همراه شکایت کرده اید که رقابت های زودهنگام بر تجارت آنها تاثیر گذاشته اند؟
18. Calls flood in, many from cellphones.
[ترجمه ترگمان]سیل زدگان، بسیاری از اپراتورهای تلفن همراه
[ترجمه گوگل]تلفنها در بسیاری از تلفنهای همراه سقوط می کنند
19. Interference pattern Today's cellphone networks treat the interference information as unwanted noise and discard it.
[ترجمه ترگمان]الگوی تداخل: شبکه های تلفن همراه امروزی، اطلاعات تداخل را به عنوان صداهای ناخواسته، درمان می کنند و آن را رها می کنند
[ترجمه گوگل]الگوی تداخل شبکه های تلفن همراه امروزه اطلاعات تداخل را به عنوان سر و صدای ناخواسته تلقی می کنند و آن را از بین می برند
20. Could you tell me his cellphone number? Thank you!
[ترجمه ترگمان]میشه شماره تلفنش رو بهم بگی؟ ! ممنون
[ترجمه گوگل]می توانید شماره تلفن خود را به من بگویید؟ متشکرم!
21. Worldwide, there are about 6 billion cellphone subscribers, according to the International Telecommunications Union, a U.
[ترجمه ترگمان]براساس گزارش اتحادیه بین المللی مخابرات، در حدود ۶ میلیارد نفر از مشترکین تلفن همراه وجود دارند
[ترجمه گوگل]به گفته اتحادیه بین المللی مخابرات، U در سراسر جهان، حدود 6 میلیارد مشترک تلفن همراه وجود دارد
22. Design and implementation of functional software for cellphone test equipment.
[ترجمه ترگمان]طراحی و اجرای نرم افزارهای کاربردی برای تجهیزات تست تلفن همراه
[ترجمه گوگل]طراحی و پیاده سازی نرم افزار کاربردی برای تجهیزات آزمون تلفن همراه
23. Cellphone repairman Majid Abdul Khalif, who is so patriotic he named his son Iraq and his daughter Baghdad, is incensed he can't find a full-time job or buy a house.
[ترجمه ترگمان]مجید repairman، المجید، که به قدری میهن پرست است، پسرش را عراق و دخترش بغداد معرفی کرد، عصبانی است و نمی تواند یک شغل تمام وقت پیدا کند و یا یک خانه بخرد
[ترجمه گوگل]مجید عبدالخلیفه، مربی تلفن همراه، که تاجیکستان است و پسرش را به نام عراق و دخترش بغداد نامیده است، عصبانی است و نمی تواند یک کار تمام وقت و یا یک خانه را خریداری کند
24. May I have your name and cellphone Number? See you tomorrow.
[ترجمه ترگمان]میشه اسمتون و شماره موبایل شماره موبایل رو داشته باشم؟ فردا میبینمت
[ترجمه گوگل]می توانم شماره و نام خانوادگی شما و تلفن همراه خود داشته باشم؟ فردا می بینمت
25. Don't show it around, it just is a cellphone.
[ترجمه ترگمان]این را نشان ندهید، آن فقط یک گوشی موبایل است
[ترجمه گوگل]آن را در اطراف نشان ندهید، فقط یک تلفن همراه است
26. For the above - mentioned reasons, cellphone online sales will be an inevitale trend.
[ترجمه ترگمان]برای دلایل ذکر شده در بالا، فروش آنلاین موبایل یک گرایش inevitale خواهد بود
[ترجمه گوگل]برای دلایل ذکر شده، فروش آنلاین تلفن همراه، یک روند ناگهانی خواهد بود
27. I talked to her on my cellphone.
[ترجمه ترگمان]با اون توی موبایلم حرف زدم
[ترجمه گوگل]من با تلفن همراه خودم صحبت کردم
28. Ever wonder why overhearing a cellphone conversation is so annoying?
[ترجمه ترگمان]تا حالا تعجب کردی که چرا اون مکالمه تلفنی که باه اش حرف زدی خیلی آزار دهنده ست؟
[ترجمه گوگل]همیشه تعجبی که چرا گوش دادن یک مکالمه تلفن همراه بسیار آزار دهنده است؟
29. Showing him that photo in my cellphone during the symposium, I posed the question if his factory could make such a high-priced product.
[ترجمه ترگمان]نشان دادن این عکس در گوشی موبایل من در طول سمپوزیوم، من این سوال را مطرح کردم که آیا کارخانه او می تواند چنین محصولی با قیمت بالا بسازد
[ترجمه گوگل]در این سمپوزیوم، این عکس را در تلفن همراه من نشان می دهد، اگر این کارخانه بتواند محصولی با قیمت بالا را تولید کند، سوال من مطرح شد