کلمه جو
صفحه اصلی

commercially


ازلحاظسوداگری یابازرگانی، ازنظرتجارت

انگلیسی به فارسی

به صورت تجاری


انگلیسی به انگلیسی

• in a commercial manner (relating to buying and selling, of trade)

جملات نمونه

1. The project is no longer commercially viable .
[ترجمه Smat] این پروژه دیگر از نظر تجاری مناسب رشد و ترقی نیست ( قابل موفق شدن نیست )
[ترجمه ترگمان]این پروژه دیگر تجاری نیست
[ترجمه گوگل]این پروژه دیگر قابل اعتماد نیست

2. She was keen to exploit her discovery commercially.
[ترجمه ترگمان]او مشتاق بود که به صورت تجاری از کشف خود بهره برداری کند
[ترجمه گوگل]او مشتاق است تا از کشفش به صورت تجاری بهره برداری کند

3. The play was the first commercially successful work dealing explicitly with homosexuality.
[ترجمه ترگمان]این نمایشنامه اولین کار تجاری موفق تجاری با همجنس گرایی بود
[ترجمه گوگل]این بازی اولین کار تجاری موفق بود که به صراحت با همجنسگرایی برخورد می کرد

4. It was the first commercially available machine to employ artificial intelligence.
[ترجمه ترگمان]این اولین ماشین موجود تجاری بود که هوش مصنوعی را به کار گرفت
[ترجمه گوگل]این نخستین ماشین در دسترس برای استفاده هوش مصنوعی بود

5. Commercially, the play was a failure, though the critics loved it.
[ترجمه ترگمان]از نظر تجاری، نمایش یک شکست بود، هر چند که منتقدان آن را دوست داشتند
[ترجمه گوگل]به صورت تجاری، بازی یک شکست بود، اما منتقدان آن را دوست داشتند

6. His invention was not commercially successful.
[ترجمه ترگمان]اختراع او به صورت تجاری موفقیت آمیز نبود
[ترجمه گوگل]اختراع او موفق نشد

7. Copyright protects your work from being commercially exploited by someone else without your consent.
[ترجمه ترگمان]حق نسخه برداری از کار شما در برابر سو استفاده تجاری توسط فردی دیگر بدون رضایت شما محافظت می کند
[ترجمه گوگل]کپی رایت کار شما را بدون استفاده از رضایت شما توسط شخص دیگری سوءاستفاده می کند

8. Some of the commercially produced venison resembles beef in flavour.
[ترجمه ترگمان]بعضی از the که به صورت تجاری تولید می شوند شبیه گوشت گاو در طعم است
[ترجمه گوگل]بعضی از علف های هرز تولید شده در بازار، گوشت گاو را در طعم شبیه است

9. I am afraid your plan is not commercially/economically/financially/politically viable.
[ترجمه ترگمان]من می ترسم که برنامه شما از نظر اقتصادی \/ اقتصادی \/ مالی \/ سیاسی مقرون به صرفه نباشد
[ترجمه گوگل]من می ترسم برنامه شما از لحاظ تجاری / اقتصادی / مالی / سیاسی نباشد

10. The product is not yet commercially available.
[ترجمه ترگمان]محصول هنوز به صورت تجاری موجود نیست
[ترجمه گوگل]محصول هنوز در دسترس نیست

11. Designers are becoming more and more commercially minded.
[ترجمه ترگمان]طراحان در حال توسعه بیشتر و more تجاری هستند
[ترجمه گوگل]طراحان در حال تبدیل شدن به بیشتر و بیشتر از نظر تجاری هستند

12. Insulin is produced commercially from animals.
[ترجمه ترگمان]انسولین به صورت تجاری از حیوانات تولید می شود
[ترجمه گوگل]انسولین به صورت تجاری از حیوانات تولید می شود

13. British Aerospace reckon that the plane will be commercially viable if 400 can be sold.
[ترجمه ترگمان]چین به این نتیجه می رسد که این هواپیما در صورتی مقرون به صرفه خواهد بود که ۴۰۰ تن فروخته شوند
[ترجمه گوگل]فضاپیمای بریتانیا بر این باور است که اگر هواپیما 400 فروخته شود، این هواپیما تجاری خواهد بود

14. We run a commercially oriented operation.
[ترجمه ترگمان]ما یک عملیات تجاری گرا اجرا می کنیم
[ترجمه گوگل]ما یک عملیات تجاری گرا را اجرا می کنیم

پیشنهاد کاربران

به لحاظ تجاری، به صورت تجاری


کلمات دیگر: