(خودمانی)، (افکندن جسد به دریا) دریا سپاری، دور اندازی، دور افکنی، دور ریزی
deep six
(خودمانی)، (افکندن جسد به دریا) دریا سپاری، دور اندازی، دور افکنی، دور ریزی
انگلیسی به انگلیسی
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: deep-sixes, deep-sixing, deep-sixed
حالات: deep-sixes, deep-sixing, deep-sixed
• (1) تعریف: (informal) to cast overboard.
• مشابه: jettison
• مشابه: jettison
• (2) تعریف: to throw out; get rid of.
• مشابه: reject
• مشابه: reject
پیشنهاد کاربران
دور انداختن _خلاص شدن _به حساب نیاوردن
after the agreement both parties deep_sixed the amendments
پس از توافق , هر دو طرف مواد الحاقی را زیر پا گذاشتند
after the agreement both parties deep_sixed the amendments
پس از توافق , هر دو طرف مواد الحاقی را زیر پا گذاشتند
کلمات دیگر: