کلمه جو
صفحه اصلی

give a damn


(خودمانی - ناپسند) اصلا اعتنا و توجه نکردن

انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
• : تعریف: (informal) to care more than a little; be concerned.
مشابه: care, mind

- I want it, and I don't give a damn how much it costs!
[ترجمه fati] من اینو میخوام و برایم مهم نیست چقد قیمت دارد
[ترجمه ترگمان] من آن را می خواهم و به هیچ قیمتی هم برایم مهم نیست
[ترجمه گوگل] من آن را می خواهم، و من عصبانی نیستم که چقدر هزینه دارد!

جملات نمونه

1. 'You don't give a damn about my feelings, do you. '--'Quite frankly, I don't. '.
[ترجمه ترگمان]تو اصلا به احساسات من اهمیت نمیدی، مگه نه کاملا صادقانه بگم، من
[ترجمه گوگل]شما در مورد احساسات من عصبانی نیستید، آیا شما '-' کاملا صریح، من نیستم '

2. The less you give a damn, the happier you will be.
[ترجمه ترگمان]هر چی کم تر اهمیت بدی، خوشحال تر میشی
[ترجمه گوگل]هر چه کمتری به شما بدهد، خوشبخت تر خواهد بود

3. I don't give a damn.
[ترجمه پريسا الماسي] اهمیتی نمیدم
[ترجمه ترگمان]من اهمیتی نمی دم
[ترجمه گوگل]من عصبانی نیستم

4. I don't give a damn what you think.
[ترجمه پريسا الماسي] حرف شما برام مهم نیست
[ترجمه ترگمان]من اهمیتی نمی دم که تو چی فکر می کنی
[ترجمه گوگل]من عصبانی نیستم آنچه شما فکر می کنید

5. They don't give a damn about the country.
[ترجمه ترگمان]به این کشور اهمیتی نمی دهند
[ترجمه گوگل]آنها در مورد کشور لعنتی نمی دهند

6. He couldn't give a damn whether he passes the exam or not.
[ترجمه ترگمان]او نمی توانست این را نادیده بگیرد یا نه
[ترجمه گوگل]او نمیتوانست لعنت کند که آیا امتحان را امتحان می کند یا خیر

7. He doesn't give a damn about it.
[ترجمه ترگمان]او اهمیتی به این موضوع نمی دهد
[ترجمه گوگل]او در مورد آن لعنت نمی کند

8. He doesn't, to put it very bluntly, give a damn about the woman or the baby.
[ترجمه ترگمان]خیلی صریح و بی پرده حرف می زند، به زن یا بچه اهمیتی نمی دهد
[ترجمه گوگل]او نمیتواند، بگوید که خیلی زود، در مورد زن یا کودک کم رنگ شود

9. I don't give a damn about her.
[ترجمه ترگمان]من اهمیتی به اون نمیدم
[ترجمه گوگل]من عصبانی نیستم در مورد او

10. I don't give a damn what you say, I'm going.
[ترجمه ترگمان]من اهمیتی نمیدم که تو چی میگی، من دارم میرم
[ترجمه گوگل]من عصبانی نیستم آنچه را می گویم، من دارم می روم

11. I love my sister's man and I don't give a damn.
[ترجمه ترگمان]من مرد خواهرم را دوست دارم و اهمیتی هم نمی دهم
[ترجمه گوگل]من عاشق خواهر خواهرم هستم و من عصبانی نیستم

12. My ideal would be to not give a damn as much as possible.
[ترجمه ترگمان]ایده آل من این است که تا آنجا امکان پذیر نباشد
[ترجمه گوگل]ایده من این است که تا حد امکان نمی توانم لعنت کند

13. Once again, the Government seem not to give a damn what happens to our skills and to the jobs of the future.
[ترجمه ترگمان]یک بار دیگر، به نظر می رسد که دولت آنچه را که برای مهارت های ما و برای مشاغل آینده اتفاق می افتد، نمی دهد
[ترجمه گوگل]یک بار دیگر، دولت به نظر نمی رسد لعنتی که به مهارت های ما و کارهای آینده مربوط می شود

14. You think they'll give a damn about a few thousand dead Republicans?
[ترجمه ترگمان]شما فکر می کنید که این جمهوری خواهان چند هزار جمهوری خواهان را خواهند داشت؟
[ترجمه گوگل]فکر می کنید آنها چندین هزار نفر از جمهوریخواهان مرده اند؟

15. As long as you do that, I don't give a damn how.
[ترجمه ترگمان]تا زمانی که این کار را بکنی، من اصلا اهمیتی به این کار نمی دهم
[ترجمه گوگل]تا زمانی که این کار را انجام دهید، من چرت و پرت نمی دهم

پیشنهاد کاربران

اهمیت داشتن
برای مثال: I dont give a damn
اصلا برام مهم نیست، به درک

وقع ننهادن/نگذاشتن/نگذاردن


کلمات دیگر: