کلمه جو
صفحه اصلی

sign out

انگلیسی به فارسی

امضا زدن موقع خروج از مکانی


انگلیسی به انگلیسی

• register, record one's departure; log out, log off (computers)

مترادف و متضاد

Sign one's name as an indication that one is leaving some location


جملات نمونه

1. He signed out at ten this morning.
[ترجمه amiri] او خارج شد10صبح
[ترجمه ترگمان] امروز صبح ساعت ۱۰ صبح امضا کرد
[ترجمه گوگل]او امروز صبح روز سه شنبه امتحان کرد

2. Sign out before you exit the building.
[ترجمه ترگمان]اینجا رو امضا کن قبل از اینکه از ساختمون خارج بشی
[ترجمه گوگل]خروج از ساختمان قبل از خروج از ساختمان

3. Don't forget to sign out before you leave. sentence dictionary
[ترجمه ترگمان]فراموش نکن قبل از اینکه بری امضا کنی فرهنگ لغت
[ترجمه گوگل]فراموش نکنید قبل از خروج از سیستم خارج شوید فرهنگ لغت جمله

4. Bernstein signed out a company car.
[ترجمه ترگمان]برنشتاین یک ماشین شرکت را امضا کرد
[ترجمه گوگل]برنشتاین یک ماشین شرکت را امضا کرد

5. Soldiers sign out when they leave the barracks.
[ترجمه ترگمان]سربازان هنگام خروج از سربازخانه ها نشانه می روند
[ترجمه گوگل]هنگامی که سربازخانه ها را ترک می کنند، سربازان خارج می شوند

6. The young prison officer simply signed out her personal issue pistol from the Maze armoury and shot herself.
[ترجمه ترگمان]افسر زندان جوان به سادگی هفت تیر personal خود را از تالار اسلحه خانه میز بیرون آورد و به خود شلیک کرد
[ترجمه گوگل]افسر زندانبان جوان به راحتی اسلحه شخصی خود را از اسلحه پیچ و خم خارج کرد و خودش را شلیک کرد

7. Sign out narcotics according to agency policy.
[ترجمه ترگمان]با توجه به سیاست سازمان مبارزه با مواد مخدر را امضا کنید
[ترجمه گوگل]با توجه به سیاست های سازمان، مواد مخدر را آزاد کنید

8. Most of the students in our class sign out on Friday.
[ترجمه ترگمان]اکثر دانشجویان در کلاس ما در روز جمعه به خارج از کشور اشاره می کنند
[ترجمه گوگل]اکثر دانش آموزان کلاس ما در روز جمعه امضا می کنند

9. Moat of the students sign out on Saturday.
[ترجمه ترگمان]اخراج دانشجویان روز شنبه به پایان رسید
[ترجمه گوگل]رؤیای دانشجویان روز شنبه امتحان می کند

10. I think this sends a sign out to Liverpool supporters that the club do mean business.
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم این یک نشانه از طرفداران لیورپول است که این باشگاه به معنای تجارت است
[ترجمه گوگل]فکر میکنم این یک پیروزی برای طرفداران لیورپول است که باشگاه به معنی کسب و کار است

11. You must sign in and sign out at least once per minute!
[ترجمه ترگمان]شما باید فورا امضا کنید و فورا امضا کنید!
[ترجمه گوگل]شما باید حداقل یکبار در هر دقیقه وارد شوید و مجددا امتحان کنید

12. Access and sign out spare parts. Maintain clean and orderly conditions . Minimum inventory supervisor.
[ترجمه ترگمان]دسترسی و امضای قطعات یدکی حفظ شرایط تمیز و منظم حداقل ناظر کل فهرست
[ترجمه گوگل]دسترسی و خروج قطعات یدکی حفظ شرایط تمیز و مرتب حداقل سرپرست موجودی

13. I'm so sorry, but you should have a sign out there or something.
[ترجمه ترگمان]خیلی متاسفم، اما باید یه نشونه از اون بیرون داشته باشی
[ترجمه گوگل]من خیلی متاسفم، اما شما باید یک علامت خارج یا چیزی داشته باشید

14. Based on the Photos, how would you sign out the case?
[ترجمه ترگمان]براساس عکس، چطور پرونده رو امضا می کنی؟
[ترجمه گوگل]بر اساس عکس ها، چطور پرونده را خارج می کنید؟

15. Most of the students sign out on Friday.
[ترجمه ترگمان]اکثر دانشجویان روز جمعه به خارج از کشور اشاره می کنند
[ترجمه گوگل]اکثر دانش آموزان روز جمعه خارج می شوند

پیشنهاد کاربران

ثبت خروج ( کسی یا چیزی در دفتر به منظور تایید اینکه آن شخص یا چیز خارج شده است )

ترک کن، رها کن، خارج شو. . .

خروج

خارج شدن

sign out a book from library
امانت گرفتن کتاب از کتابخانه، ثبت و بردن کتاب

ثبت خروج کردن، ثبت امانت کردن


کلمات دیگر: