1- تمام، پایان یافته 2- خسته 3- از مد افتاده، مانده، وامانده، خسته، از کارافتاده
played out
1- تمام، پایان یافته 2- خسته 3- از مد افتاده، مانده، وامانده، خسته، از کارافتاده
انگلیسی به فارسی
بازی کردن
انگلیسی به انگلیسی
• ended, was completed; exhausted, extremely tired
جملات نمونه
1. The game was played out althongh the light was bad.
[ترجمه هتاو نصیری] اگرچه نور مناسب نبود، بازی ادامه پیدا کرد.
[ترجمه ترگمان]بازی خاموش شد و نور بد بود[ترجمه گوگل]این بازی در حالی پخش شد که نور بد بود
2. The old type of family party is played out, young people demand something more exciting nowadays.
[ترجمه ترگمان]این روزها چه نوع مهمانی خانوادگی برگزار می شود، جوانان امروزه خواستار چیز هیجان انگیزی هستند
[ترجمه گوگل]نوع قدیمی حزب خانواده بازی می شود، جوانان امروز به چیزی بسیار هیجان انگیز نیاز دارند
[ترجمه گوگل]نوع قدیمی حزب خانواده بازی می شود، جوانان امروز به چیزی بسیار هیجان انگیز نیاز دارند
3. After a hard gallop, the horse was played out.
[ترجمه ترگمان]بعد از چهار نعل اسب، اسب در حال بازی بود
[ترجمه گوگل]بعد از یک ضربه سخت، اسب بازی کرد
[ترجمه گوگل]بعد از یک ضربه سخت، اسب بازی کرد
4. This country's world role is just about played out.
[ترجمه ترگمان]نقش جهانی این کشور تنها در حال اجرا است
[ترجمه گوگل]نقش جهان این کشور فقط در مورد بازی است
[ترجمه گوگل]نقش جهان این کشور فقط در مورد بازی است
5. Her union reforms were played out against a background of rising unemployment.
[ترجمه ترگمان]اصلاحات اتحادیه او علیه سابقه بیکاری در حال افزایش انجام شد
[ترجمه گوگل]اصلاحات اتحادیه خود را در برابر پس زمینه افزایش بیکاری بازی کرد
[ترجمه گوگل]اصلاحات اتحادیه خود را در برابر پس زمینه افزایش بیکاری بازی کرد
6. We hope we have not yet played out our supplies.
[ترجمه ترگمان]امیدواریم هنوز supplies رو اجرا نکنیم
[ترجمه گوگل]ما امیدواریم که هنوز منابع خود را از دست ندهیم
[ترجمه گوگل]ما امیدواریم که هنوز منابع خود را از دست ندهیم
7. I'm always played out by the time I finish work on Fridays.
[ترجمه ترگمان]من همیشه از زمانی که کار را در جمعه ها انجام می دهم بازی می کنم
[ترجمه گوگل]من همیشه در زمان کار من در جمعه ها بازی می کنم
[ترجمه گوگل]من همیشه در زمان کار من در جمعه ها بازی می کنم
8. Their love affair was played out against the background of a country at war.
[ترجمه ترگمان]ماجرای عشقی آن ها در برابر سابقه یک کشور در جنگ به نمایش درآمد
[ترجمه گوگل]عاشقانه بودن آنها در مقابل پس زمینه یک کشور در جنگ پخش شد
[ترجمه گوگل]عاشقانه بودن آنها در مقابل پس زمینه یک کشور در جنگ پخش شد
9. When their initial lure had played out, the pioneers of the West found other attractions to induce them to stay on.
[ترجمه ترگمان]وقتی lure اولیه آن ها خاموش شد، پیشگامان غرب جاذبه های دیگری یافتند تا آن ها را وادار به ماندن کنند
[ترجمه گوگل]پیشگامان غرب در زمانی که فریب اولیه خود را بازی می کردند، جاذبه های دیگر را برای ایجاد انگیزه برای ماندن در آنجا پیدا کردند
[ترجمه گوگل]پیشگامان غرب در زمانی که فریب اولیه خود را بازی می کردند، جاذبه های دیگر را برای ایجاد انگیزه برای ماندن در آنجا پیدا کردند
10. The pattern of boom and bust played out all through the region.
[ترجمه ترگمان]الگوی شکوفایی و مجسمه نیم تنه در سراسر منطقه پخش شد
[ترجمه گوگل]الگوی رونق و انفجار در سراسر منطقه پخش شده است
[ترجمه گوگل]الگوی رونق و انفجار در سراسر منطقه پخش شده است
11. But as soon as he has played out this little scene in his mind, he begins to recoil from it.
[ترجمه ترگمان]اما به محض اینکه این صحنه کوچک را در ذهن خود بازی کند شروع به عقب نشینی از آن می کند
[ترجمه گوگل]اما به محض این که او این صحنه کوچک را در ذهنش بازی کرد، او از آن شروع به تکان دادن می کند
[ترجمه گوگل]اما به محض این که او این صحنه کوچک را در ذهنش بازی کرد، او از آن شروع به تکان دادن می کند
12. But, hey, the pattern played out in other, more positive ways too.
[ترجمه ترگمان]اما، هی، این الگویی است که به روش های دیگر و مثبت تر عمل می کند
[ترجمه گوگل]اما، سلام، این الگو در سایر روشهای مثبت نیز مورد استفاده قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]اما، سلام، این الگو در سایر روشهای مثبت نیز مورد استفاده قرار گرفته است
13. He played out the rope.
[ترجمه ترگمان] اون با طناب بازی می کرد
[ترجمه گوگل]او طناب را بازی کرد
[ترجمه گوگل]او طناب را بازی کرد
14. He played out of turn!
[ترجمه ترگمان]! اون بازی رو تموم کرد
[ترجمه گوگل]او از نوبت بازی کرد!
[ترجمه گوگل]او از نوبت بازی کرد!
پیشنهاد کاربران
🎆
🔴 when someone/something is used too much; everyone has it
◀️ damn that civic is so played out, everybody got it
🎆
🔴When something is old/boring or is a cliche
◀️That music's played out
🎆
🔴When something becomes/gets old
◀️ That music's played out
🎆
🔴1. Being screwed over
2. Someone else using you, what you've done, or your words to their own advantage
◀️1. You got played you out i thought he asked you to the movies Friday night, not her?
◀️2. Shawnice - "I love you so much"
Dan - "Since you say you love me, can we have sex now?"
played out
🎆
🔴Adj. Something that has been repeated so often, become so popular, or the exposure to which is so widespread that it is no longer hip or cool.
◀️a. "Yo, don't use the n - word; racism is played out, son. "
b. "Sorry dawg, but playing basketball at Candle Park is played out. I'm trying to go to Vassault. "
◀️ ? What do you think of Justin
Justin is probably the worst to me. It feels super played out at this point
🔴 when someone/something is used too much; everyone has it
◀️ damn that civic is so played out, everybody got it
🎆
🔴When something is old/boring or is a cliche
◀️That music's played out
🎆
🔴When something becomes/gets old
◀️ That music's played out
🎆
🔴1. Being screwed over
2. Someone else using you, what you've done, or your words to their own advantage
◀️1. You got played you out i thought he asked you to the movies Friday night, not her?
◀️2. Shawnice - "I love you so much"
Dan - "Since you say you love me, can we have sex now?"
played out
🎆
🔴Adj. Something that has been repeated so often, become so popular, or the exposure to which is so widespread that it is no longer hip or cool.
◀️a. "Yo, don't use the n - word; racism is played out, son. "
b. "Sorry dawg, but playing basketball at Candle Park is played out. I'm trying to go to Vassault. "
◀️ ? What do you think of Justin
Justin is probably the worst to me. It feels super played out at this point
کلمات دیگر: